به عبارتی دیگر مجموعه حقوق و امتیازاتی که به شهروندان یک کشور با لحاظ کردن دو اصل کرامت انسانی و منع تبعیض، برای فراهمسازی زمینۀ رشد شخصیت فردی و اجتماعی شهروندان در نظام حقوقی هر کشور تعلق میگیرد، حقوق شهروندی نام دارد و مجموعه قوانین و امتیازات مربوط به حقوق شهروندان به حقوق فردی مانند آزادی بیان، حقوق مربوط به گروهها و اقشار مختلف جامعه همچون حق برخورداری از انرژی تقسیم میشود.
به نظر مارشال، شهروندی پایگاهی است که به تمامی افرادی که عضو تمام عیار اجتماع هستند، داده شده است. این افراد همگی دارای جایگاه برابر و حقوق، وظایف و تکالیف متناسب با این پایگاه هستند.
رویکردهای مختلف به حقوق شهروندی
1-در تئوریهای جدید، حقوق شهروندی مفهوم عام و گستردهای یافته است و شامل هر اقدام و عملی میباشد که سبب اعتلا و آرامش روحی و جسمی اشخاص شود. بنابراین حقوق شهروندی بخشی از حقوق گسترده و ریشهداری است که به نام حقوق بشر شناخته میشود.
2-حقوق شهروندی مدرن جدای از حقوق بشر به شمار میآید. این استقلال بدین مفهوم است که باید با دید و نگاهی خاص این علم را تعریف و تشریح کرد زیرا کارکردهای آن متفاوت از حقوق بشر است. حقوق شهروندی، به روابط شهرنشینان با همدیگر و رابطۀ ایشان با ارگانهای دولتی دلالت دارد و از این لحاظ باید آن را تفسیر خاصی از «حقوق شهروندی» به مفهوم عام به شمار آورد.
3-حقوق شهروندی رابطۀ دولت و شهروندان را مشخص میکند. پس حقوق شهروندی در ظرفیت مشارکت مردم اثر دارد. بنابراین قطعاً آگاهی از آن نیز بر میزان مشارکت اثرگذار است.
4-در بارزترین تعاریف شهروندی، در لغتنامۀ تفکر اجتماعی قرن بیستم، در باب شهروندی چنین آمده است: نخست اینکه شهروندی رسمی است که در تمامی جهان، کم و بیش به معنای عضو کشوری بودن یا عضویت داشتن در محدودۀ دولتی ملی معنا میشود. دوم اینکه شهروندی بنیاد و جوهری است که بر پایۀ داشتن مجموعهای از حقوق مدنی، سیاسی و بهویژه حقوق اجتماعی تعریف میشود.
نظر شما