به گزارش خبرنگار مهر، پخش پایانی برنامه شب گذشته "هفت" به مبحث مهندسی سینمای ایران با حضور جواد اردکانی نویسنده و کارگردان سینما و رامین شریفزاده روزنامه نگار و کارشناس فرهنگی اختصاص داشت.
در ابتدا شریفزاده درباره مهندسی در سینمای ایران عنوان کرد: از ابتدای انقلاب نظریهپردازهای ما چندان موفق به تئوریزه کردن باورهای دینی و ملی جامعه ایران نبودند. البته مجلس و نهادهای دیگر در طول این سالها قوانینی را وضع کرده اند که قابل ستایش است اما این قوانین در سطح عمومی قابل اجراست اما برنامه استراتژیکی در این ارتباط وجود ندارد. بعد از گذشت 33 سال از انقلاب ما یک برنامه مهندسی درست و مدون نداشتیم و تازه در برنامه پنجم توسعه به این مسایل اشاره کردیم.
مهندسی و نقشه راه در حوزه فرهنگ وجود ندارد
اردکانی در همین ارتباط گفت: اینکه ما مهندسی و نقشه راه در حوزه فرهنگ و هنر نداریم شکی نیست. اما باید دید چرا این نقشه وجود ندارد. به این مفهوم که آیا خودمان نمی خواهیم یا از این نیاز غافل بوده ایم. با مکانیسمی که شورای انقلاب فرهنگی در پیش گرفته بازهم به این نقشه دست پیدا نمی کنیم. مشکل این است که قوانین ما قبل از نقشه راه وضع شده اند. به دلیل اینکه قوانین ما پشتیبان به نقشه راه نبودند نتوانستند موفق باشند.
وی افزود: زمانی تکلیف سینما روشن میشود که ما نقشه راه فرهنگی کشور را مشخص کنیم پس از آن است که میتوانیم به جزئیات آن دست یابیم. نقشه راه خط کشی مناسبی هم برای ارزیابی عملکرد مدیران فرهنگی است. در حال حاضر هیچ متری برای مشخص کردن رفتار خوب یا بد یک مدیر وجود ندارد. اگر نقشه راه وجود داشت دعوای حوزه هنری و ارشاد هم معنا پیدا نمیکردند اما چون حدود و قوانین مشخصی وجود ندارد این مشکلات به وجود آمده است.
اردکانی ادامه داد: بعد از انقلاب اسلامی ما باید تعاریف و ساختارها را مشخص میکردیم اما هیچ طراحی در این زمینه نشد. زمانی که امر فرهنگ با محدودیتهای دولتها ارتباط دارد مشکلات آغاز میشود. چون با پایان فعالیت 4 ساله هر دولت طراحی و نقشه راه مدیریت سینمای ما هم به پایان میرسد و مدیریت جدیدی با برنامههای تازه آغاز به کار می کند.
ساختار غلط فرهنگی مدیران قبلی را به منتقدان فعلی تبدیل کرده است
این کارگردان گفت: ساختار غلط فرهنگی باعث شده مدیران قبلی ما منتقدان فعلی باشند. مادامی که مدیریت کلان فرهنگی ما با دولتهایی که عمر کوتاهی دارند پیوند خورده باشد ما راه به جایی نمی بریم. بنابراین باید به سازوکاری فکر کنیم که مدیریت فرهنگی ما کارش از دولت جدا باشد.
وی در بخش دیگری از صحبتهایش عنوان کرد: اگر قرار باشد در حوزه اخلاق به برخی مسایل تن بدهیم و سینما را تنها سرگرمی بدانیم پس چرا اسم سینما را سینمای ایران گذاشتهایم چون این نوع سینما در قبل از انقلاب هم جریان داشت. تا ما تکلیفمان را در سینمایی که مدنظرمان است روشن نکنیم این ساختارهای غلط ادامه دارد.
وی توضیح داد: این ساختارغلط منافعی برای برخی به وجود آورده که اجازه نمیدهند ساختارها اصلاح شود چون منفعتشان به خطر میافتد. اگر قرار است ما به سمت سینمای سرگرمی ولی اخلاقیتر از قبل از انقلاب برویم تکلیف روشن است اما اگر به دنبال سینمای متنوع تری باشیم که آرمان هایمان را هم به سرانجام می رساند می توان به آینده سینما امیدوار بود.
پژوهش نقش مهمی در دستیابی به نقشه راه دارد
در بخش دیگری از این میزگرد شریف زاده عنوان کرد: شکی نیست که ما نقشه راه نداریم و نقطه شروع و پایان برای مدیریت فرهنگی مان وجود ندارد. مثلا دستاوردهای مدیر قبلی برای مدیر جدید معنایی ندارد. متاسفانه فضای فرهنگی ما متاثر از فضای سیاسی و تغیییر دولتها است بنابراین همه کارها مقطعی و دارای تاریخ مصرف است.
وی ادامه داد: متاسفانه دانشجویان ما تنها 20 درصد آموزش نظری می بینند و محتوا و اندیشه کمتر در دانشگاه های ما مورد توجه قرار می گیرد. در بهترین شرایط 5/1 درصد از اعتبارات فرهنگی صرف پژوهش می شود بنابراین برای رسیدن به نقشه راه پژوهش می تواند نقش بسزایی ایفا کند.
نظر شما