به گزارش خبرگزاری مهر، فاطمه مرزبان دانش آموخته رشته زبان شناسی در این نشست نقد خود را از دیدگاه زبانشناختی و نشانهشناختی با ارائه تعریفی از شعر آغاز کرد و گفت: شعر را معمولاً صورتی از زبان میدانیم که در خود حسی شفاف و خیالانگیز دارد. پس زبان زیربنای وجود شعر است از این رو پدیدآورنده یک اثر ادبی برای آفرینش عاطفه و خیال و آهنگ هیچ ابزاری جز زبان در اختیار ندارد.
این دانش آموخته رشته زبان شناسی ادامه داد: اگر به اثر ادبی به عنوان یک ساختار نگاه کنیم و آن را دارای ویژگیهای یکپارچگی، تبدیل و تحول و خودتنظیمکنندگی بدانیم، باید باور داشته باشیم که فقط آنچه که خود اثر در اختیار ما میگذارد، سازنده آن است.
وی با اشاره به اهمیت تسلط شاعر بر زبان به ویژگیهای زبانی در مجموعه «ابریتر از این حرفها» پرداخت و افزود: در این مجموعه زبان شعر زبان گفتار و اغلب ساختهای نحوی، ساختهای نشاندار هستند. از این رو زبان شعر بیشتر شبیه زبان نثر است.
این منتقد با اشاره به اینکه شاعر تلاش کرده تا با بازیهای زبانی کلام خود را ملموستر کند، گفت: استفاده از این تکنیک کار شاعر را به خواننده نزدیکتر کرده است. در جریان بازیهای زبانی و افعال سبک، فعلهای مرکب از جزء غیرفعلی جدا شده و هر یک از این اجزاء معنای اولیه خود را پیدا میکند.
مرزبان افزود: استفاده از زبان گفتار از خصایص دیگر شعرهای این شاعر است. این تکنیک که هرچه بیشتر زبان شاعر را رئالیسم میکند موجب شباهت فراوان مجموعه با اشعار سیدعلی صالحی شده است. این دو شاعر معمولاً از ساختهای بینشان زبان استفاده میکنند، اما در مجموعه ابریتر از این حرفها بیشتر از ساختهای نشاندار استفاده شده است. بهکارگیری چنین ساختهایی بیشتر نشاندهنده حالات روحی شاعر است.
به زعم این منتقد "عاملنمایی" و "عامیزدایی" که از ملاکهای اشعار دوره مدرنیسم است نیز در اشعار نیرو دیده می شود. آنجا که می گوید: چترها باز شدهاند/میروم گردشی کنم در شهر...
مرزبان به عنوان یکی از منتقدان جوان این نشست ها ادامه داد: دو عنصر بالا، فردیتگرایی را در شعر ملموس میکنند که خود یکی دیگر از مشخصههای ادبیات مدرن است. از جمله شاعران شاخصی که از این تکنیک استفاده کردهاند میتوان از تی. اس. الیوت، ای. ای. کامینگز و آلن کینزبرگ نام برد.
وی سپس به ساختار مجموعه پرداخت و افزود: در مجموعه شعر ابریتر از این حرفها، هر شعری هویت مستقل خود را دارد، اما این اشعار در کنار هم، ساختاری کلیتر را به وجود میآورند که میتوان آن ساختار را مضمون و درونمایه اصلی کل مجموعه دانست، که البته این مضمون چیزی نیست جز خود عنوان کتاب «ابری تر از این حرف ها».
این منتقد عواملی همچون بینامتنیت، نحوه برخورد با تقابلهای دوگانه و هارمونی، بین واژهها، تصاویر و شکل نوشتار را دلیل انسجام متن عنوان کرد و افزود: تکرار واژه باران در هشت جای اثر و تصویر دریا را نشانههای بینامتنیت و آوردن ساختارشکنانه مرگ و زندگی و ناساختارشکنانه مفهوم گذشته و حال، و زن و مرد را نشانههای تقابلهای دوگانه دانستند.
مرزبان در نتیجه گیری خود گفت: یکپارچگی و خودتنظیمکنندگی که اجزاء تحلیل ساختاری هستند در این مجموعه رعایت شده، اما تبدیل و تحولی در کار دیده نمیشود. گویی با اینکه شاعر از شاعران دیگر تأثیر پذیرفته، این تأثیرپذیری کامل و همهجانبه نبوده است. همچنین با اینکه عناصری از بعضی مکتبهای ادبی را میتوان در این اشعار شاهده کرد، نمیتوان کل مجموعه را پیرو مکتب خاصی دانست. از طرف دیگر شاعر عملاً اعلام میکند که نیاز و محرکی برای تغییر و تحول در خود احساس نمیکند.
بیست و چهارمین نشست نقد کتاب فارس به همت اداره کل کتابخانه های استان فارس، بنیاد فارس شناسی، حوزه هنری فارس و مرکز اسناد و کتابخانه ملی فارس در در حضور دانشجویان و علاقه مندان حوزه شعر برگزار شد.
در این نشست، مجموعه «ابری تر از این حرف ها» سروده محمدرضا نیرو توسط دکتر مهدی فاموری از دیدگاه محتوایی و گونه شناسی بررسی شد.
نظر شما