۱۵ دی ۱۳۹۱، ۹:۵۵

گزارش مهر/

عزاداری در ورامین از قرن 6 هجری/ قیام 15 خرداد از "بنی اسدی" پیشوا

عزاداری در ورامین از قرن 6 هجری/ قیام 15 خرداد از "بنی اسدی" پیشوا

جنوب استان تهران - خبرگزاری مهر: بررسی روند تاریخی آیین های مذهبی در دشت ورامین نشان می دهد که اجرای مراسم عزاداری ماههای محرم و صفر، از قرن ششم هجری به بعد نفوذ و گسترش بیشتری در منطقه ورامین و حومه داشته است.

به گزارش خبرنگار مهر، به روایات کتب و اسناد تاریخی، دشت ورامین (شامل شهرستانهای فعلی ورامین، پیشوا، پاکدشت و قرچک) علیرغم قدمت تاریخی و هفت هزار ساله از جایگاه ویژه فرهنگی، مذهبی و آموزشی خاصی برخوردار است که در بعد مذهبی به دلیل اینکه از شهر "ری" به عنوان مرکز تاریخی مذهبی همواره یاد شده است، ورامین نیز به خاطر همجواری با "ری" دستخوش تحولات روندهای تاریخی مذهبی بوده است.

ورامین (شامل شهرستانهای فعلی ورامین، پیشوا، پاکدشت و قرچک) در اجرای مراسمی نظیر ایام دهه محرم و روزهای تاسوعا و عاشورا مراسم مذهبی مخصوص به خود را داشته که آوازه آن در مقاطع تاریخ معاصر ایران پیچیده بود و به دلیل همین اهمیت مذهبی، مردم سراسر ایران برای اجرای مراسم ایام محرم و گرفتن حاجات و اجرای نذورات خویش به منطقه ورامین مسافرت می کردند.

شناخت این مراسم و روندهای تاریخی آیین مذهبی در منطقه ورامین، می تواند مبنای مطالعه حوزه مردم شناسی مذهبی در این محور جغرافیایی قرار گیرد و با توجه به این رویکرد در این گزارش، خبرنگار مهر به شناخت آیین و اجرای مراسم مذهبی ایام محرم و صفر در دشت ورامین از دوره تاریخی سالهای 1300 تا 1340 خورشیدی پرداخته است که می خوانید:

موقعیت تاریخی منطقه ورامین در زمان قیام امام حسین(ع)

طبق نوشته های جلد دوم تاریخ یعقوبی؛ "معاویه بن ابی سفیان" وقتی به قدرت رسید، کارگزار امام علی(ع) که "ربیع بنخیتم" نام داشت را برکنار کرد و به جای او "زیاد بن ابیه" را به امارت ری و خراسان در سال 51 هجری قمری گمارد در این زمان ری منطقه ای آباد بوده و یعقوبی خراج ری و مضافات آن را در زمان معاویه حدود 30 میلیون درهم ذکر کرده است.

پس از او پسرش "عبیدالله" بر این خطه فرمان راند؛ عبیدالله وعده حکومت ری را به "عمر سعد و شمربن ذی الجوشن" داد تا آنها را برای شهادت امام حسین(ع) با خود همراه سازد که آوازه آبادی و ثروت ری، آنها را به جنگ علیه ایشان تحریک کرد.

طبق شواهد موجود در این دوره مردم ری و ورامین بیشتر اهل تسنن و طرفدار بنی امیه بوده اند، گرچه بعد از واقعه کربلا مشاهده می شود که در سال 66 هجری نیز جمعی از خوارج در دهکده فیروز بهرام "فیروز رام" از نواحی ری بر والی ری خروج کردند که خوارج با مرزبان ری به اسم "فرخان" همپیمان شدند و پس از جنگ خونین، منطقه ری و ورامین را از سلطه بنی امیه به مدت کوتاهی آزاد کردند که بعدها پس از روی کار آمدن "مصعب بن زبیر" والی اصفهان به علت اختلافی که بین خوارج و فرخان ایجاد شده بود، ری دوباره به دست بنی امیه افتاد که "حجاج ابن یوسف ثقفی" بر ری حکومت کشتار مردم را حکمرانی کرد.

طبق متون و اسناد تاریخی نشان می دهد که بیشتر مردم منطقه ری و ورامین در زمان قیام امام حسین(ع) سنی مذهب و پیروان ادیان دیگر بوده اند و بر سر این منطقه، همواره بین خوارج و بنی امیه درگیری و نزاع وجود داشته است، چنانکه جنگ با امام حسین(ع) توسط عمرسعد، وعده ای بود که یزید، حکمرانی بر ری و ورامین را به وی داده بود که هیچگاه نیز این وعده را عملی نکرد و در آخر عمرسعد و شمر ذی الجوشن سالیانی بعد از واقعه کربلا توسط مختار به هلاکت رسیدند.

برگزاری مراسم پرشور عزاداری ماه محرم و صفر ورامین از قرن ششم هجری رسمیت یافت

منطقه ورامین(شامل شهرستانهای فعلی ورامین، پیشوا، پاکدشت و قرچک) به لحاظ جایگاه برگزاری مراسم مذهبی از جمله ماههای محرم و صفر از موقعیت ویژه ای همواره برخوردار بوده است که به لحاظ قدمت تاریخی نیز برگزاری مراسم ماه محرم در آن از تاریخچه غنی برخوردار است.

طبق متون و اسناد تاریخی، ورامین به لحاظ جایگاه مذهبی و تاریخی در زمان ایران پس از اسلام، زیرمجموعه منطقه ری به حساب می آمد که این منطقه در سال 22 یا 23 هجری به دست مسلمانان فتح شد که حاکم آن شخصی به نام "کثیربن شهاب ناصبی" که از طرف "مغیره بن شیعه" والی کوفه به سمت منطقه ری گشت، بعدها در دوران روی کار آمدن آل بویه در منطقه ورامین در زمان حیات امام موسی کاظم(ع) شیعیان فزونی و نفوذ می یابند و در منابع تاریخی متقین بیان شده است که در میان اصحاب امام موسی کاظم(ع) به چند نام رازی بر می خوریم که به احتمال از ساکنان ری و ورامین بوده اند.

بعدها در دوران غیبت صغری، حضرت مهدی(عج) یکی از نواب اربعه ایشان در منطقه ری و ورامین شخصی به نام "ابوالحسن محمدبن جهز اسدی" را به عنوان نماینده خود به مردم معرفی کرده بود و در کنار این موقعیتهای مذهبی تاریخی در منطقه ری که از شهر ری تا گرمسار "خوار قدیم" را شامل می شد، مشاهده می شود که از قرن چهارم به بعد مذهب تشیع نفوذ و سبط بیشتری پیدا می کند.

با حضور انواع فرق اسلامی، آیین و ادیان دیگر در این وسعت جغرافیایی، شیعیان نیز به صورت مسالمت آمیز در کنار دیگر فرقه ها و ادیان زندگی کرده و آیینهای مذهبی خاص خویش مانند اجرای مراسم عزاداری ماه محرم را از قرن ششم به بعد که نفوذ و گسترش بیشتری در منطقه ورامین و حومه پیدا کرد را از همان زمان تا به امروز باشکوه تر برگزار می کنند.

صحن امامزاده "سیدفتح الله" را در ایام محرم فرشهای خوش فرم ورامین زینت می داد

هنگام برگزاری عزاداری ماه محرم در ورامین، هیئت "سیدفتح الله" و "شاه حسین" طی دهه های 1300 تا 1340 خورشیدی از قدیمی ترین هیئتهای مذهبی بودند و بعدها هیئتهای مذهبی دیگری به صورت رسمی شروع به فعالیت کردند ولی در آن سالها شهر ورامین دو هیئت مذکور را بیشتر نداشت که هر یک آیین و مراسم خاص خود را به شیوه ای متفاوت برگزار می کردند.

نویسنده و مدیر نشر واج در این خصوص به خبرنگار مهر گفت: یکی از این هیئتها در "سیدفتح الله" مراسم دینی خود را انجام می داد، افرادی که در این هیئت همه کاره بودند از لحاظ تمکن مالی، وضع مناسبی داشتند، ساده تر از اینکه هیئت "سیدفتح الله" را قشر مرفه ورامین تشکیل می دادند وعلامت آنان هفت تیغه بود و این را امتیاز می دانستند.

سعید وزیری افزود: تعداد علمهای پارچه ای، بیرقهای رنگی و کتلهایشان چشم نواز بود و در ایام محرم، صحن "سیدفتح الله" را فرشهای خوش فرم ورامین زینت می داد که در و دیوار را هم قالی می کوبیدند و یا پرده های خوش رنگ، حاشیه تمام حجره ها و غرفه ها را کتیبه هایی که در آن شعرهای ایام محرم بود، نصب می کردند و بسیاری از نمایشهای مذهبی روز عاشورا به وسیله این هیئت و کارگزارانش انجام می شد.

تمام هیئتهای ورامین در روز عاشورا به کهنه گل می رفتند

روز عاشورا در طی همان دهه، روز باشکوهی بود که تمام هیئتها از تمام اطراف و اکناف تلاش می کردند به ورامین بیایند تا همگی در محله قتلگاه روستای کهنه گل ورامین گردهم آیند که طی دهه 1300 تا 1330 خورشیدی، چهار دسته عزاداری به میدان قتلگاه می رفتند.

نویسنده معاصر و تاریخ پژوه ورامین در این زمینه به خبرنگار مهر بیان داشت: سینه زنهای هیئت "سیدفتح الله" که از لحاظ کمیت، نظم، علامت و تعداد پرچم چشمگیر بود و دو سینه زنهای  هیئت بنی اسدی "شاه حسین" از لحاظ کمیت به پای هیئت "سیدفتح الله" نمی رسید، زیرا بنی اسید از دو دسته سینه زنها  و  بنی اسد تشکیل می شد.

استاد سعید وزیری ادامه داد: در عزاداری بنی اسد، تعدادی از جوانان و نوجوانان پرجوش و خروش بودند که لباس عربی می پوشیدند و به صورت فشرده حرکت می کردند، چند قدم راه می رفتند و ناگاه می ایستادند،  دور هم حلقه می زدند، یکی که میداندار بود می گفت: اکبر چه شد؟ دیگران می گفتند: شهید شد؛ میداندار می گفت: عون چه شد؟ آنان می گفتند: شهید شد و پس از اینکه میداندار نام چند تن از شهیدان کربلا را می گفت و پاسخ می شنید، شهید شد، آن وقت میداندار می گفت "پس خاک بر سر ما" و همه خم می شدند و خاک بر سر خود می ریختند.

وی یادآور شد: دسته دیگری که جلب توجه می کرد، دسته سادات بود؛ این دسته ملاحظات مالی و طایفگی را به حساب نمی آوردند که این دسته از اربابهای میری تا سادات کم درآمد را در یک جا جمع می کرد و همه سیاه پوش، شال سبزی دور گردن، با پای برهنه و سرها را به نشانه اندوه خم کرده حرکت می کردند که نه شعار می دادند و نه نوحه می خواندند و آرام در سکوتی حزن انگیز حرکت می کردند.

طی برگزاری این مراسم در آن زمانه ها، علاوه بر عزاداری، مراسم روضه خوانی و نمایشهای مذهبی در قالب علم، تخت یزید، حجله قاسم، دو طفلان مسلم، پرده برداری، شام غریبان، بنی اسد نیز برگزار می شد.

عکس تزئینی است

رقابت شدید طوایف بر سر تصاحب علم کهنه گل

طی اجرای مراسم عزاداری در روز تاسوعا و عاشورا، هیئتهای مذهبی ورامین، همان طور که قبلاً ذکر شد، همگی در میدان قتلگاه روستای کهنه گل گردهم می آمدند و اجرای عزاداری و علم کشی معروف آن از مهمترین عوامل این گردهمایی بوده است که به خصوص در روز عاشورا، تمام دسته های عزاداری از ورامین، کارخانه قند، عمروآباد، خواجه ولی، کلاته، دهوین، قلعه سین و حصارک در کهنه گل تجمع می کردند و با اجرای علم کشی(که علم کهنه گل برای خود معروفیت آورده بود) تجسمی از صحرای کربلا را برای عزاداران به وجود می آوردند.

علم کهنه گل که باعث شهرت این روستا شده بود، آوازه و کراماتی برای خود در طی دهه های 1320 تا 1340 شمسی بر هم زده بود که آوازه اش در سرتاسر ایران پیچیده بود که حتی مردم از شهرستانهای دور یا نزدیک برای گرفتن شفا و برآورده کردن حاجات در روز عاشورا در اجرای مراسم علم کشی کهنه گل شرکت می کردند، اما اینکه این "علم" دارای چه سندیتی و یا اعتباری بوده است، خود مورد شک بود.

وزیری در این زمینه به خبرنگار مهر گفت: با هر یک از مردم کهنه گل حرف می زدید از معجزه های علم می گفتند و داستانهایی در چنته داشتند، یکی می گفت " این علم، نوک تیز یا علم حضرت عباس(ع) بوده"، دیگری می گفت "دسته شمشیرش بوده"، علم هر چه بود و هر که ساخته بود، زیر نام ابوالفضل(ع) دارای سهم و صلابتی شده بود.

وی اضافه کرد: فعالیت علم فقط روز عاشورا بود، آن هم چند ساعتی، بقیه سال را راحت در صندوق خود می خوابید و زائرانی که به دیدنش می آمدند او را به احترام روی دست گرفته و می بوسیدند.

این نویسنده تصریح کرد: علم داخل جعبه مانند یک بچه آرام در جلد چرمی سبز رنگ خود خوابیده بود و با توجه به اقبال مردم به علم کهنه گل، جالب توجه اینجاست که پیرامون علم به قدری افسانه پردازی در میان مردم بود که رقابت شدید طوایف را بر سر تصاحب علم، همواره به نزاع خونین و درگیری می انجامید.

وی افزود: متولیان علم می گفتند که بسیاری از مردانی که اعتقاد به علم ندارند، آن را دزدیده اند تا روز عاشورا علم نباشد ولی علم شب عاشورا در جای خودش بوده که یکی از کنگرلوها می گفت "یکبار علم را دزدیدند و زیر خرمن گندم پنهان کردند، اما علم به خواب متولی آمد و گفت به احترام گندم که مقدس است، نمی توانم بیایم، ولی آدرس خرمن را داده بود، آنها هم رفتند و علم را آوردند".

وزیری یادآور شد: یکی از روحانیون ورامین که معجزه علم را قبول نداشت، می گفت، نمی شود مخالفت کرد، چون با آدم های ساده و عوام طرف هستیم.

طرفداران علم مدعی بودند وقتی روز عاشورا به زمین افتد، سه قطره خون به زمین می ریزد

جالب توجه اینجاست که صبح روز عاشورا، علم کهنه گل را در معرض نمایش و حرکت می گذاشتند، علم را از جعبه بیرون می آوردند و آن را به سر چوبی بلند می کردند، آن گاه پارچه ای سیاه بر تن چوب می کردند و از ورامین دسته های عزادار به میدان کهنه گل می آمدند که با جمع شدن مردم، علم همه برای جمع کردن نذرهای مردم به میدان می آمد، مردم می گفتند علم می داند چه کسی نذر کرده است به سوی آن شخص می رود و سر به دامنش می گذارد و نذر کننده هم علم را می بوسد و آنچه را نذر کرده می پردازد.

علم در روز عاشورا چند وظیفه داشت؛ اولین وظیفه اش این بود که از هر دسته عزاداری استقبال کند و بعد هم برای جمع آوری نذرهای مردم به نزد آنان می شتافت که به طور مرسوم یکی از متولیان علم را حمل می کرد و تعداد دیگر از مردم، دور علم حرکت می کردند و هر جا علم می رفت، حسین، حسین می کردند.

کسی که علم را حمل می کرد، گاه مانند فرفره به دور خودش می چرخید و بعد با یک حرکت تند به طرفی می رفت که دستها به سوی علم بلند می شد و علم در میان دستهای نیازمند پایین می آمد و آنان که دور علم سینه می زدند، نذورات را جمع آوری می کردند و در کیسه های چرمی که به کمرشان بسته بودند می ریختند و همه فعالیت علم را روی دوش می گرفتند و با شعار حسین چه شد؟ شهید شد، علم را به جایگاه خودش می رساندند؛ طرفداران علم می گفتند "وقتی علم به زمین می افتد، سه قطره خون به زمین می ریزد".

شکل گیری قیام 15 خرداد 1342 در مراسم "بنی اسدی" پیشوا

قیام 15 خرداد نیز در ایام محرم سال 1342 شمسی اتفاق افتاد که سهم بزرگی در شکل گیری تاریخ انقلاب اسلامی ایران داشته است.

حاج تقی اعلایی ضمن خاطرات خویش از آن ایام در صفحه 23 کتاب "بهار سرخ" تألیف علیرضا مهدی زاده و فاطمه امیرهمتی تعریف می کند که "شب 15 خرداد، به دلیل سرودن شعر درباره فیضیه و خواندن آن در هیئت دستگیر شده و در بازداشتگاه بودم که صبح 15 خرداد با وساطت سید محمدعلی طباطبایی از پاسگاه آزاد شدم و مانند هر سال در مراسم "بنی اسدی" در حسینیه رحیمیها به همراه دیگر مداحان به نوحه خوانی پرداختم.

هیئتها پس از مداحی از حسینیه به سمت بازار رفتند تا از آنجا به حرم امامزاده جعفر(ع) برسند؛ همان اول بازار، حاج عباس رحیمی خبر دستگیری آیت الله خمینی(ره) را به بنده داد، حاج آقا نیری هم به بعضی از آقایان این خبر تکان دهنده را رسانده بود.

وقتی هیئتها به چهار سوق رسیدند، طبق عادت هر ساله توقف کردند تا عزاداری و نوحه خوانی کنند، وقتی نوبتم رسید، نوحه خوانی کردم و از جمعیت خواستم تا دو دسته شوند و دسته جلویی تکرار کنند. "حُسَین فی یوم العاشورا" / فرمود  هَل مِن ناصِرا" و دسته بعدی تکرار کنند "دادند جواب این ندا/ در فیضیه قُالوه بَلی".

این نوحه چند بار تکرار شد و با وجود اینکه رئیس ژاندارمری پیشوا، استوار غفاری و چند ژاندارم نیز در مراسم حضور داشتند، هیچ واکنشی نشان ندادند، هیئتها همگی به صحن امامزاده جعفر(ع) رسیدند و قرار شد یکی از مداحان پیشکسوت، خبر دستگیری آیت الله آقا روح الله خمینی(ره) را به مردم عزادار اعلام کند؛ مراسم بنی اسدی شروع شد و در هر گوشه از صحن شبیه شهدای کربلا، جنازه ای درست کردند و پشت سر هم آوردند و برای هر کدام نوحه "وای حسین کشته شد" را می خواندند تا اینکه آخرین جنازه را که متعلق به سیدالشهدا امام حسین(ع) بود، آوردند مردم عزادار با شور و حال وصف ناپذیری، ناله زده و بر سر و سینه زدند و بقیه اتفاقات از پیشوا تا پل 15 خرداد به وقوع پیوست".

اجرای مراسم عزاداری ماههای محرم و صفر

در بررسی تاریخی مذهبی منطقه ورامین به این نکته می توان پی برد که در این شهرستان، فرهنگ شیعی در آن از جایگاه والا و قابل نفوذی از قرن ششم هجری به بعد داشته است و تا کنون نیز همواره فرهنگ مذهبی شیعی در آن از نفوذ قابل اعتباری برخوردار است.

با توجه به اینکه رشد شهرنشینی، تغییرات جغرافیایی و جمعیتی، فرهنگ مذهبی نیز در حال تغییر در منطقه ورامین است، اما هنوز در برگزار مراسم ایام محرم به خصوص تاسوعا و عاشورا در شهرستانهای ورامین، پیشوا و حومه آن، هر یک، مراسم مخصوص به خود را اداره می کنند.

هیئتهای عزاداری از زمانهای قدیم از دهه های 1300 خورشیدی تا 1340 در این منطقه به صورت جدی رسمیت پیدا می کند که امروزه رشد هیئت و تکیه های مذهبی در دشت ورامین از آمار فزونی قابل توجهی برخوردار است.

گزارش: احسان تاجیک

کد خبر 1783063

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha