به گزارش خبرگزاری مهر، نشریه "دی سایت" در مطلبی این پرسشها را مطرح می کند که چرا جرج بوش جنگ عراق را به راه انداخت و چرا مرکل اینقدر یونانی ها را عذاب می دهد؟ هر دوی آنها یک وجه مشترک دارند و اینکه می خواهند قدم به کتابهای تاریخ بگذارند.
نویسنده در ادامه این مطلب با اشاره به اینکه اوباما در 20 ژانویه رسما دور دوم ریاست جمهوری خود را آغاز می کند نوشت : در دور دوم ریاست جمهوری یک فرد به این فکر نمی کند که مجددا در انتخابات دور بعد پیروز شود، بلکه به فکر این است که چه میراثی از خود به جای می گذارد.
بله آمریکاییها این گونه فکر می کنند. من می توانم دقیقا تصور کنم که شبها دیر وقت و بعد از یک روز کاری سخت با مشغله های زیاد، اوباما روی یک صندلی چرمی نشسته و این مسئله را مورد بررسی قرار می دهد که من چه جایگاهی در کتابهای تاریخی خواهم داشت؟ چه کارهایی می توانم انجام دهم تا جهانیان من را در ذهنهای خود نگه دارند.
برای یک رئیس جمهوری آمریکا این مسئله مطرح است که دنیا تا صد سال آینده هم اقدامات وی را مورد توجه قرار دهد. این موضوعی است که به صورت آشکار در مطبوعات به آن پرداخته می شود. یک رئیس جمهوری آمریکا اقداماتی انجام می دهد تا در کتابهای تاریخ از وی یاد شود و این امری متداول است.
مثلا ما جرج بوش را می توانیم در نظر بگیریم. امروزه هنوز درباره این مسئله اختلاف نظر وجود دارد که چرا وی به عراق حمله کرد؟ برای نفت؟ یا برای انتقام گرفتن و امکان سومی هم وجود دارد و آن اینکه می خواست دنیا را تغییر دهد به گونه ای که هیچ رئیس جمهور قبلی این تحول را ایجاد نکرده بود.
نویسنده در ادامه خاطر نشان کرد: دهه ها است که قدرتهای غربی تلاش می کنند با هر نیرنگ و حقه ای که هست به زعم خود ثبات را به خاورمیانه بیاورند، اما تا به حال هیچ موفقیتی در این راستا به دست نیاورده اند. جرج بوش هم به زعم خود می خواست دموکراسی را در عراق ایجاد کند که در همه دنیا خوش بدرخشد.
دی سایت در بخش دیگری از این مطلب نوشت : البته هنوز زود است که در این باره قضاوت کنیم. تازه بعد از صد سال ما خواهیم فهمید که آیا بوش یک فرد نابغه بود یا یک آدم شرور و بدجنس.
نویسنده در بخش دیگری از این مطلب نوشت : اما یک چنین مسائل خنده دار و مضحکی مانند ورود به کتابهای تاریخ برای صدر اعظمهای آلمان مطرح نبوده است. البته تا به حال. هر چقدر بحران یونان بیشتر به طول می انجامد به همان اندازه این مسئله آشکار می شود که خیلی مسائل بیشتری غیر از تنها بحران اقتصادی در میان است. آنچه که مرکل در چنین شرایطی تحت عنوان سیاستهای ریاضتی دنبال می کند به نوعی کوچک جلوه دادن بی شرمانه قضیه است.
مسئله تنها بهبود وضعیت بودجه نیست. مسائل یونان تنها در صورتی قابل حل است که دولت یونان از اساس اصلاح شود.ف ساد باید کاهش یابد، ثروتمندان باید یاد بگیرند که مالیات پرداخت کنند و دولت باید مسئولانه تر عمل کند.
"پایل کروگمن" برنده جایزه نوبل اقتصاد در مقاله ای در نیویورک تایمز سیاست مرکل را بزرگترین مانع برای نجات اروپا ارزیابی کرده و مسیری را که وی در پیش گرفته جاده ای به سوی نیستی و پوچی دانست. مرکل هم دقیقا مانند بوش با زندگی میلیونها انسان بازی می کند.
نویسنده در ادامه بحران یونان را با جنگ عراق مقایسه کرده و نوشت : سیاست مرکل در قبال یونان البته مانند جنگ عراق در خور توجه نیست، اما در نگاهی عمیق هر دو به نوعی سیاستهای امپریالیستی را دنبال می کنند. بوش نمی خواست تنها صدام را سرکوب کند، بلکه می خواست عراق را به کشوری بر مبنای دموکراسی غربی تبدیل کند. وی برای دستیابی به این هدف خونهای زیادی ریخت.
مرکل نیز دقیقا می خواهد یونان را به کشوری دیگر تبدیل کرده و در آن دگرگونی ایجاد کند. سیاستهای ریاضتی مد نظر وی یک تغییر و دگرگونی طولانی مدت را مد نظر دارد. اینکه وی موفق به انجام این امر خواهد شد یا نه را ما سالها بعد و شاید در یکصد سال آینده بتوانیم پاسخ دهیم. به این ترتیب مرکل هم یا به عنوان نابغه و یا به عنوان فردی شرور در کتابهای تاریخی قدم خواهد گذاشت.
نظر شما