پیام‌نما

فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ * * * پس همان گونه که فرمان یافته ای ایستادگی کن؛ و نیز آنان که همراهت به سوی خدا روی آورده اند [ایستادگی کنند] و سرکشی مکنید که او به آنچه انجام می دهید، بیناست. * * * پايدارى كن آن‌چنان ‌كه خدا / داد فرمان ترا و تائب را

۲۳ دی ۱۳۹۱، ۱۰:۴۴

نقد رمان/

درنگ «ناهید» بر سبک زندگی در انقلاب اسلامی

درنگ «ناهید» بر سبک زندگی در انقلاب اسلامی

رمان «ناهید» نوشته شهریار زمانی را از وجوه مختلفی می‌توان نمونه‌ای از خلق ادبیات داستانی بر مبنای توجه به معرفی وجوه مختلف سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی به شمار آورد. این رمان به تازگی از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شده است.

خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و ادب: همزمان با انتشار رمان «ناهید» نوشته شهریار زمانی که شایسته تقدیر در سومین جشنواره داستان انقلاب نیز شناخته شد، «محمد حسن تاجور» منتقد ادبی با ارسال یادداشتی به مهر، نگاهی به سبک زندگی ایرانی اسلامی بر مبنای متن این رمان انداخته است که در ادامه از نگاه شما می‌گذرد. 

تمرکز بر زندگی با همه ظرایفش از یک طرف و اشتیاق مردم برای تحول و انقلاب و زیرورو شدن جامعه از سوی دیگر  به عنوان یک موتیف در رمان واقعه‌گرای ناهید از صفحه اول شروع می‌شود و این دو خط موازی یعنی شور و نشاط جامعه توام با مبارزه با رژ یم تا انتها ادامه می‌یابد.

در سطرهای آغازین رمان، راوی که همان ناهید است و در اوج انقلاب از آمریکا  به ایران آمده است، به کیهان که یک دانشجوی انقلابی است و تازه با او آشنا شده است، می‌گوید:

این مردم که هر روز تظاهرات می‌کنن پس کی زندگی می کنن. (ص 9)

جریان تند زندگی در یک کشور انقلابی برای ناهید تازه وارد به قدری عجیب و شگفت‌انگیز است که به راحتی نمی‌تواند با آن کنار بیاید و به او چند روز بعد پسر عمه‌اش که بازپرس دادگستری است و همیشه پیگیر کارش است، با تعجب می‌گوید:

توی این دنیا چیزی با اهمیت‌تر از جون انسان هم هست؟ اون وقت شما چسبیدین به دزد. (ص94)

انقلاب‌های بزرگ دنیا را با شعارهایش می‌شناسند، انقلاب فرانسه با آزادی‌خواهی، انقلاب شوروی با دفاع از طبقه محروم و کارگر و انقلاب اسلامی با شعار مردمی بودن که سبک زندگی را باید در ذیل همین خصیصه جستجو کرد.

پهلوی دوم در دوران اقتدار، با همت و پشتکار زیاد اجرای مدرنیزاسیون تمام عیار را در جامعه ایران دنبال می‌کرد و به نظر مستشاران، غربی شدن تنها نسخه شفابخش جامعه عقب افتاده ایران بود، لذا راهسازی و توسعه صنعت هوانوردی، تاسیس کار خانه فولاد و خودرو و توسعه شهرنشینی و سواد‌آموزی و بهداشت در روستاها در راس برنامه‌ها قرار گرفت.

در اهمیت اجرای البته درست مجموعه این اقدامات تردیدی نیست، آن چه کار را به بن بست کشاند، عدم توجه به سبک زندگی ایرانی و اسلامی بود که با بسیاری از مبانی مدرنیسم در تضاد است.

در نتیجه غالب مردم با آنکه از بعضی از امکانات رفاهی بهرمند می‌شدند اما با سبک زندگی جدید کنار نیامدند و خو نگرفتند.

از طرف دیگر طبقه حاکم هم تصویر و نشانه‌ای از جامعه ایرانی و سبک زندگی ایرانی را بر پیشانی نداشت و به مرور زمان، همراهی، مشارکت، اعتماد و اطمینان توده مردم را از دست داد.

به لحاظ ظاهری هرکس پابه پایتخت می‌گذاشت، شهر را مدرن با ساختمان‌های بلند مرتبه، خیابان‌های پر زرق و برق و سینما‌های رنگارنگ می‌دید، اما اگر گذرش به چند محله پایین‌تر از مرکز شهر می‌افتاد چهره دیگری از سبک زندگی را تجربه می‌کرد و این فاصله و شکاف در شهرها و روستاهای دور از مرکز بیشتر دیده می‌شد.

مردم ساکن درشهرهای بزرگ به خصوص طبقه برخوردار هم بی‌مشکل نبودند، آن‌ها از عدم مشارکت در تصمیم‌های سیاسی و اجتماعی رنج می‌بردند، روشنفکران نیز به دنبال آزادی بیان، امکان نقادی حکومت و فضای باز سیاسی بودند.

این گونه بود که وقتی ندای تحول و تغییر در جامعه طنین‌انداز شد، پیام انقلاب که ریشه در سبک زندگی مردم داشت، به سرعت باورنکردنی در همه لایه‌های اجتماعی نفوذ کرد و همه گروه‌ها همراه با انقلاب شدند.

 ناهید در تظاهرات زنی را می‌بیند که ظاهری متفاوت از دیگران دارد، زنی که مثل من، بارانی آبی رنگی پوشیده است فندک طلایی رنگش را... (ص92) و یا ژوزف صاحب یک ساندویچی به ناهید می‌گوید:

من هر روز 30، 40 تا ساندویچ مردم را مهمون می‌کنم، من که با این سن و سال نمی‌توانم مغازه را ببندم و بروم تظاهرات. (ص191)

علاقه به زیستی متفاوت از سبک زندگی که رژیم تبلیغ می‌کند همان طور که رمان ناهید نشان می‌دهد، باعث می‌شود در زمان پیروزی انقلاب فقط طبقه حاکم دچار زوال شود، اما امید به آینده بهتر سبب می‌شود، روابط انسانی و عاطفی مردم پر رنگ‌تر و همبستگی اجتماعی تقویت شود. به همین دلیل در روز‌های اوج انقلاب با وجود بعضی کمبودها ادارات خدمات عمومی دایر است، بعضی نانواها نان پخت می‌کنند و شیر شیشه‌ای در در مغازه‌ها یافت می‌شود.

نمونه روشن و اصیل سبک زندگی انقلابی را می‌توان در خورشید (پدر کیهان)، شخصیت محوری و کاریزماتیک رمان ناهید سراغ گرفت. هنرمندی که در روز‌های پر تب و تاب انقلابی، با طاغوت به روش ایجابی مبارزه می‌کند و به جای خیابان در حسینیه است و دارد حسینیه را برای مراسم تاسوعا و عاشورا بازسازی می‌کند. روش مبارزاتی خورشید به قدری زیرکانه و زیر پوستی است، که پسرش کیهان یعنی جوان انقلابی و تند مزاج را که دل بسته ناهید هم است به اشتباه می‌اندازد:

میدونم، ولی (خورشید) وقت‌شناس نیست. الآن به جای این که با مردم باشه وقتش را توی حسینیه می‌گذرونه (ص 133)

فعالیت خورشید در حسینیه یک بعد نمادین هم دارد و آن اهتمام به امور معنوی و حماسه حسینی است که چند قرن است در دل مردم نفوذ کرده و آنها با عشق به امام حسین (ع) زندگی می‌کنند و در این روزهای بلاخیز هم سبک زندگی خود را با واقعه عظیم کربلا گره زده‌اند. البته پیوند رمان ناهید با قیام عاشورا دامنه‌دار و گسترده است، او با دیدن یک پنجه خونی از تلویزیون به دلش می‌افتد به ایران بیاید، بعد در حسینیه با هنر ایرانی و اسلامی آشنا می‌شود، سپس با شهادت خورشید معنای جدیدی از مرگ را فهم می‌کند و نهایتا شور و اشتیاق مردم در ماه محرم، ناهید را همراه با انقلاب می‌کند.

او که پیش از این پوششی متفاوت از سبک زندگی ایرانی داشته در عزای خورشید شال مشکی بر سر می‌کند و برای ادامه کار خورشید در حسینیه با همه خطراتی که دارد به صورت تلویحی اعلام آمادگی می‌کند.

نمونه جالب دیگر از بی‌توجهی رژیم پهلوی به سبک زندگی ایرانی اسلامی که در رمان ناهید برجسته است، مربوط به میراث فرهنگی است. رژیمی که هویتش‌ را از تاریخ 2500 ساله پادشاهی وام گرفته است، با بی‌مسئولیتی دست قاچاقچیان عتیقه را باز گذاشته است و هیچ توجهی به پیوند میراث ملی با سبک زندگی مردم ندارد. ناهید که رشته تحصیلی‌اش مرمت آثار باستانی است این واقعیت تلخ را از زبان دکتر عزت‌الله نگهبان  پدر باستان‌شناسی ایران می‌شنود:

پسر اشرف یکه تاز این غارته، من دست تنها سال‌ها با او جنگیدم. (ص184)

این جاست که ماهیت واقعی رژیمی که داعیه‌دار باستان‌گرایی  و برپاکننده جشن‌های پرهزینه و کم‌فایده است، برای ناهید رو می‌شود و او می‌فهمد رژیم میراث تاریخی را هم پاس نمی‌دارد.

بعد التحریر:

جریان‌های حذفی و ترورهای کور که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی اتفاق افتاد، در تقابل با سبک و زیست انقلاب اسلامی بود که توسط گروه‌های انحرافی و افراطی ایجاد شد و هیچ جایی در انقلاب اسلامی نداشت.

نظر به اهمیت سبک زندگی در جوامع بشری و آسیب‌هایی که سبک زندگی انقلاب اسلامی را تهدید  می‌کند، به نظر می‌رسد علاوه بر هنرمندان، ادیبان و نویسندگان که به این مهم می‌پردازند، منتقدان ادبی، جامعه شناسان، مردم‌شناسان و عالمان دینی هم باید کمر همت ببندند و شاخص‌ها، مفاهیم و معیارهای سبک زندگی انقلاب اسلامی را بر مبنای دستورات دینی که در حوزه نظر و عمل پویاترین راهکار‌ها را ارائه کرده و پاسخگوی نیازهای انسان است را تئوریزه کنند تا خدای ناکرده خدشه‌ای به هویت جمعی وارد نشود.

کد خبر 1788140

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha