پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۲۶ دی ۱۳۹۱، ۸:۱۱

علم و دین -2/

علم بدون دین لنگ است و دین بدون علم کور

علم بدون دین لنگ است و دین بدون علم کور

خبرگزاری مهر-گروه دین و اندیشه: دین می‎تواند نظم زیر بنایی جهان را توشیح دهد و یک توضیح متافیزیکی معتبر برای قابل اعتماد بودن علم، اخلاق و معنا فراهم کند.

در مقام بحث درباره مسائل بنیادی علم، تصمیم‏گیری در متن خود علم مشکل است و لزوماً تعهدات متافیزیکی عالمان وارد می‏شود. عالمان، به عنوان انسان، با مسائلی روبرو هستند که خود علم نمی‏تواند در مورد آنها اظهار نظر کند و لذا به حوزه‏های دیگر متوسل می‏شوند، به ویژه بعضی مسائل متافیزیکی وجود دارد که عالمان، چه بخواهند و چه نخواهند، باید در مورد آنها موضع‏گیری کنند. پس فرهنگ علم، یک فرهنگ خود کفا نیست و باید با چیزهایی از فرهنگ‏های دیگر تکمیل شود. از همین رو است که حتی بزرگان پوزیتیویسم متذکر شدند که اکتفا به داده‏های حسی، ما را به جایی نمی‏رساند، زیرا شما نمی‏توانید گزاره‏ها، حتی گزاره‏های ساده عادی درباره قوطی‏های سیگار و عینک‏ها و زیرسیگاری‏ها را به گزاره‏هایی درباره داده‏های حسی تقلیل دهید، تا چه رسد به گزاره‏های انتزاعی‏ترعلم... اگر شما سراغ تفصیلات بروید، خیلی کم باقی می‏ماند چیزی که باقی می‏ماند، درستی عمومی رویکرد است.

برخی از مسائلی که علم نمی‏تواند در آنها نفوذ کند، در حوزه فرهنگ دین است، و درواقع بعضی ادیان مواضع مشخصی درباره آنها دارند. قابل درک بودن جهان، مثال خوبی برای این مطلب است. پس به نظر می‏رسد که فرهنگ‏های زیربنای علم و دین کاملاً حوزه‏های مستقلی نیستند و لااقل در بعضی حوزه‏ها همپوشانی دارند. اینها عمدتاً اصول متافیزیکی زیربنایی علم و مسائل اخلاقی هستند و خصوصاً در این حوزه‏ها است که ادیان عمده جهان، به علم غنا بخشیده‏اند. انیشتن ایده قابل درک بودن جهان را مأخوذ از حوزه دین می‏دانست:

« به این حوزه[حوزه دین] همچنین ایمان به امکان اینکه نظم‏های معتبر در جهان تجارب عقلانی هستند، یعنی برای عقل قابل درک می‎باشند، تعلق دارد. من نمی‏توانم دانشمندی اصیل را بدون آن ایمان عمیق تصور کنم. وضعیت را می‏توان این طور بیان کرد که علم بدون دین لنگ است و دین بدون علم کور».

آندره لینده که خداباور نیست معتقد است که ایده جستجو برای یک نظریه نهایی در مورد همه چیز، ریشه در ادیان توحیدی دارد.

جان بارو(کیهان شناس برجسته معاصر) نیز معتقد است که جذاب‏ترین سؤالات، ریشه در جستجوی دینی ما برای معنا دارند:« بسیاری از عمیق‎ترین و جذاب‏ترین سؤالات درباره سرنوشت جهان که هنوز ما با آنها دست و پنجه نرم می‏کنیم، ریشه در جستجوی عمیق دینی ما درباره معنا دارد. ایده یک جهان قانونمند- با نظمی که قابل فهم و اتکا است-عمدتاً از اعتقادات دینی درباره سرشت خداوند به دست آمده است».

حوزه دیگری که علم و دین هردو با آن سروکار دارند، مربوط به کاربردهای علم و مسئله مسئولیت انسانی است. چون خود علم نمی‏تواند مسائل اخلاقی را جوابگو باشد، جهت‏گیری اخلاقی در مقام کاربردهای علم، باید از منشأیی دیگر بیاید؛ منشأیی که با صلاح و سعادت انسان سروکاردارد. در اینجا دین نشان داده است که می‏تواند منبع مؤثر برای بصیرت باشد. به قول جان بروک(مورخ علم برجسته معاصر):« جهت گیری و کاربرد تحقیقات علمی می‏تواند تحت سیستم‏های ارزشی متفاوت و مختلف باشد، و چون ارزش‏های انسانی غالباً به نحو ارگانیک با اعتقادات دینی مرتبط است، این اعتقادات را می‏توان مرتبط با جهت‏گیری علم و فناوری تلقی کرد».

بر پایه آنچه گفته آمد، بعضی دانشمندان، علم و دین را دو حوزه مکمل تلقی می‏کنند که باید با هم برای حل مسائلی که جزء دغدغه‏های انسانی است، به کار گرفته شوند.به قول فریمن دایسون:«علم و دین دو پنجره هستند که از ورای آنها مردم نگاه می‏کنند که جهان بزرگ خارج را بفهمند، و بفهمند که چرا ما اینجا هستیم. این دو پنجره، دو منظر مختلف به دست می‏دهند؛ ولی هردوبه یک جهان نظر می‏افکنند. هردو دیدگاه یک سویه است و هیچ کدام کامل نیست. هر دو[بعضی] جهات اصلی جهان واقعی را نادیده می‏گیرند. همچنین هردو شایسته احترام هستند».

بنابراین جهان بینی الهی می‏تواند چهارچوبی برای یک فرهنگ جامع فراهم کند که در آن علم و دین هردو جای می‏گیرند و این جهان بینی مبانی متافیزیکی علم را تأمین می‎کند. این ادعا مبتنی بر نکات زیر است:

یک. دانش، به بعضی مبانی متافیزیکی نیازدارد و دین می‏تواند یک مبنای متافیزیکی برای علم در سطح بنیادی باشد.
دو. علم نمی‏تواند خودش مبنایی برای کاربردهای خود علم در حوزه‏های انسانی و محیط زیستی فراهم کند.
سه. دین می‎تواند نظم زیر بنایی جهان را توضیح دهد و یک توضیح متافیزیکی معتبر برای قابل اعتماد بودن علم، اخلاق و معنا فراهم کند.

.................................................

مقاله« آیا علم و دین به دو فرهنگ متفاوت تعلق دارند؟ » نوشته دکتر مهدی گلشنی فصلنامه اسراء زمستان 90

کد خبر 1789895

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha