سفر اخیر وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران به مصر اگر چه ممکن است یخ های موجود در روابط دو کشور را ذوب کند، اما این سفر با حاشیه های زیادی همراه بود.
نگاه تردید آمیز دولتمردان مصری نسبت به ایران همواره به عنوان یک عامل بازدارنده در بازسازی روابط دو کشور مطرح بوده و هست.
مناسبات ایران و مصر به عنوان بزرگترین کشور عرب منطقه همواره در طول یک صد سال گذشته تحت تاثیر برخی متغیرات داخلی، منطقه ای و بین المللی قرار داشته است.
تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و در دوران رژیم سابق، روابط ایران و مصر چندین فراز و فرود مهم را پشت سر گذاشته است.
در دوران حاکمیت رژیم پادشاهی در مصر و ایران، روابط تهران و قاهره به اوج خود رسید به گونه ای که خانواده های وابسته به دربارهای پادشاهی دو کشور، مهاجرتهای دو سویه به مصر و ایران داشتند.
پس از سرنگونی رژیم پادشاهی ملک فاروق توسط افسران آزاد روابط دو کشور تا مدتی تحت تاثیر فضای جدید مصر قرار داشت.
شعارهای پان عربیستی جمال عبدالناصر رئیس جمهوری وقت مصر که موج جدیدی از نگرش های ناسیونالیستی عربی را ایجاد کرد به کاهش و سرانجام قطع روابط ایران و مصر منجر شد.
روابط دو کشور در آن دوران به مناقشات تند رسانه ای و تهدیدهای سیاسی دو طرف و حتی توطئه های پنهان آشکارعلیه یکدیگر رسید، زیرا سیاست های جمال عبدالناصر و رژیم شاه در ایران در تعارض با یکدیگر بود.
از سال 1970 پس از درگذشت جمال عبدالناصر، انور سادات جانشین وی تلاش کرد تا خود را به ایران نزدیک کند، بنابراین روابط دو کشور ازسال 1972 عملا وارد مرحله جدیدی شد.
بازگشایی مجدد سفارتخانه های دو کشور در تهران و قاهره و رفت وآمدهای مقامات دو کشور به پایتختهای یکدیگر فضای جدیدی در عرصه های همکاری سیاسی، اقتصادی و فرهنگی میان دو کشور ایجاد کرد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی به دلیل امضاء معاهده ننگین کمپ دیوید توسط انور سادات رئیس جمهور وقت مصر، جمهوری اسلامی ایران، رابطه خود را با این کشور قطع کرد.
در طول جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، رژیم حسنی مبارک دیکتاتور سابق مصر انواع کمکهای لجستیکی و اطلاعاتی را در اختیار رژیم بعث عراق قرار داد.
با این حال پس از پایان جنگ تحمیلی رژیم صدام، جمهوری اسلامی ایران تلاش کرد تا فصل جدیدی در روابط خود با کشورهای عربی از جمله مصر بگشاید، اما عوامل داخلی، منطقه ای و بین المللی مانع بهبود این روابط شد.
در حوزه داخلی، احزاب ملی گرا و نیز دستگاه های امنیتی همواره رژیم سابق مصر را از برقراری رابطه معقول و قابل قبول با ایران بر حذر می داشتند.
سازمان های امنیتی مصر در گزارش های مکرر خود به حسنی مبارک دیکتاتور مخلوع مصر ادعا می کردند که بهبود روابط با ایران و باز شدن پای ایرانیان به مصر، به گسترش مذهب تشیع در این کشور منجر می شود.
با اینکه جامعه مصر یک جامعه معتدل و به لحاظ مذهبی به مذهب شافعی نزدیک است، اما اسلام گرایان سلفی مصر بر لایه های فرو دستی جامعه مصر تاثیر دارند.
در ابعاد منطقه ای و بین المللی با توجه با اینکه، اقتصاد مصر وابسته به کمکهای آمریکا، عربستان و قطر است، بنابراین این کشورها در ترسیم سیاست خارجی مصر بی تاثیر نیستند.
عربستان و قطر به شدت با بهبود مناسبات مصر و ایران مخالف هستند، زیراهر گاه مصر، گامی برای نزدیک شدن به ایران برداشته، این دو کشور تهدید به قطع کمک های مالی و اقتصادی خود به مصر کرده اند.
این وضع هم اکنون و با وجود پیروزی اخوان المسلمین در انتخابات ریاست جمهوری مصر همچنان ادامه دارد هر چند که اساسا اخوانی ها هیچگاه نگرش مثبتی نسبت به رژیم وهابی آل سعود ندارند.
سفر محمد مرسی رئیس جمهور مصر به تهران برای شرکت در نشست سران جنبش عدم تعهد فرصت مناسبی بود تا دو کشور گام های مثبتی برای بهبود مناسبات خود بر دارند.
اما رفتار سیاسی محمد مرسی در نشست سران جنبش عدم تعهد ثابت کرد که او نمی تواند از خط قرمزی که عربستان، قطر و وهابی ها برای رهبران جدید مصر ترسیم کرده اند، خارج شود.
سفر اخیرعلی اکبر صالحی وزیر امور خارجه کشورمان به قاهره فرصت دیگری بود تا دو کشور بزرگ ایران و مصر در چارچوب یک گفتمان معقول و دوستانه موارد اختلاف برانگیز خود را حل کنند، اما متاسفانه مصر فرصت سوزی کرد.
حاشیه سازی های سیاسی در جریان سفر وزیر خارجه ایران به قاهره نشان داد که عوامل بازدارنده در مسیر مناسبات دو کشور همچنان در دستگاه دیپلماسی مصر وجود دارد.
تشکیل یک کنفرانس ضد ایرانی در قاهره و سخنرانی معاون اجتماعی رئیس جمهور مصر در این کنفرانس و پیش شرط های غیر قابل توجیه دولتمردان مصر برای ایران، این سفر را تحت الشعاع قرار داد.
حضور سلفی ها و وهابی های عربستان به ریاست شیخ محمد العریفی روحانی سرشناس وهابی سعودی در قاهره همزمان با سفر وزیر خارجه جمهوری اسلامی، پیام دوستانه ای برای ملت ایران تلقی نمی شود.
شیخ محمد العریفی در جریان شرکت در کنفرانس ضد ایرانی در قاهره در تلاش برای فریب افکار عمومی، اظهارات بی پایه و اساسی علیه کشورمان مطرح کرد.
این در حالی است که شیعیان شرق عربستان و بحرین و حتی شیعیان مصر از بدیهی ترین حقوق خود در این سه کشور عربی محروم هستند .
شرکت مقامات بلند پایه مصری در کنفرانس ضد ایرانی در قاهره متاسفانه با واکنش دیرهنگام مقامات سیاسی ایران روبرو شد.
این امر نشان می دهد که در ایران بیش از حد لازم نسبت به برقراری رابطه با مصر اشتیاق نشان داده می شود، در حالی که این رویکرد هرگز در میان مقامات مصری دیده نمی شود.
مصر هر چند یک کشور تاثیرگذار اسلامی و عربی است، اما نباید برای دوستی با این کشور که به لحاظ اقتصادی کاملا به غرب ،عربستان و قطر وابسته است، بهای گزافی پرداخت شود.
موارد اختلاف انگیز میان مصر و ایران بیش از موارد همگرایی است و یکی از موارد اختلاف انگیز، رویکرد غیر منطقی مقامات مصری نسبت به سوریه است.
در حالی که جمهوری اسلامی ایران برای حل بحران 21 ماهه سوریه ابتکارهای سیاسی را ترجیح می دهد دولت اسلام گرای محمد مرسی از شیوه های خشونت آمیز عربستان، قطر و ترکیه در مورد بحران سوریه پیروی می کند.
اظهارات اخیر رئیس جمهور مصر درباره امنیت خلیج فارس و جزایر سه گانه ایرانی، موضع گیری کاملا غیر دیپلماتیک تلقی می شود، زیرا مصر در درجه اول باید نسبت به اشغال اراضی فلسطین و اعراب توسط رژیم صهیونیستی موضع گیری کند.
بنابراین ابهامات زیادی در مورد سیاست خارجی دولت اسلام گرای مصر نسبت به ایران وجود دارد و مقامات سیاسی ایران نباید برای برقراری رابطه با مصر بیش از اندازه از خود بی تابی نشان دهند.
ترسیم دورنمای روابط سیاسی ایران و مصر نیازمند یک سلسله مقدمات است که این مقدمات اگر با دوراندیشی و بردباری همراه نباشد، نمی تواند در خدمت منافع ملی ایران قرار گیرد.
علت این امر این است که دولتمردان مصر برای ورود به ایران باید از دروازه های واشنگتن، دوحه و ریاض عبور کنند، زیرا مصر دوران محمد مرسی نمی تواند خارج از اراده آمریکا، عربستان و قطر، چارچوب سیاست خارجی خود را تنظیم کند.
دستگاه دیپلماسی ایران باید سازوکارهای جدیدی را در رابطه با مناسبات آینده ایران و مصر تعریف کند و یکی از این سازوکارها بهره گیری مناسب از دیپلماسی عمومی است.
حضورهیئت های هنری، فرهنگی و رسانه ای دو کشور برای دیدار از تهران و قاهره و برگزاری نشست های مشترک غیررسمی میان اصحاب رسانه می تواند زمینه سازحرکت دیپلماسی رسمی باشد.
متاسفانه در ایران لابی های زیادی برای ایجاد رابطه با مصر وجود دارد که این لابی مایل است این رابطه با هر بهایی برقرار شود، حتی اگر این رابطه به بهای نادیده گرفته شدن کرامت ملی ایران تمام شود.
لذا انتظار می رفت که وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی سفر خود به قاهره را در اعتراض به برگزاری کنفرانس ضد ایرانی لغو کند، اما به هر حال این اتفاق می تواند در آینده درسی برای حرکت های بعدی ایران تلقی شود.
اگر دولت اسلام گرای مصر بخواهد صادقانه با ایران وارد تعامل شود و مناسبات تعریف شده دیپلماتیک با ایران برقرار کند باید رفتارسیاسی خود را متناسب با شرایط موجود در جامعه مصر تغییر دهد.
ملت مصر در واقع همیشه برای دوستی با ملت ایران چندین گام فراتر از دولتمردان خود برداشته، اما دولت اسلام گرای مصر تا کنون در این خصوص حرکت قابل قبولی از خود نشان نداده است.
لذا تا زمانی که دولت محمد مرسی رفتار سیاسی خود را تعدیل نکند و رفتاراحترام آمیزی در مقابل ملت بزرگ ایران در پیش نگیرد، دلیلی برای برقراری رابطه با این کشور وجود ندارد.
دولت مصر باید بداند که ملت بزرگ ایران، کرامت، استقلال وعزت خود را به هیچ بهایی معاوضه نخواهد کرد و این ملت در طول سه دهه گذشته ثابت کرد که در برابرهیچ قدرتی در جهان سرفرود نمی آورد.
حسن هانی زاده کارشناس مسائل بین الملل
یک رخداد، یک نگاه/
انفعال در دستگاه دیپلماسی کشور تا کی!/ رابطه با مصر به چه بهایی؟
خبرگزاری مهر - گروه بین الملل : مصر هر چند یک کشور تاثیرگذار اسلامی و عربی است، اما نباید برای دوستی با این کشور که به لحاظ اقتصادی کاملا به غرب، سعودی و قطر وابسته است و ابهامات زیادی در مورد سیاست خارجی آن نسبت به ایران وجود دارد، بهای گزافی پرداخت شود.
کد خبر 1791808
نظر شما