پیام‌نما

وَلَنْ تَرْضَى عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ * * * یهود و نصاری هرگز از تو راضی نمی شوند تا آنکه از آیینشان پیروی کنی. بگو: مسلماً هدایت خدا فقط هدایت [واقعی] است. و اگر پس از دانشی که [چون قرآن] برایت آمده از هوا و هوس های آنان پیروی کنی، از سوی خدا هیچ سرپرست و یاوری برای تو نخواهد بود. * * * از تو کی خوشنود گردند ای ودود! / از رهی، هرگز نصاری و یهود؟

۱ بهمن ۱۳۹۱، ۱۷:۰۱

تاثیرات دوستان در بزهکار شدن/ چرا یک فرد دزد می شود؟

تاثیرات دوستان در بزهکار شدن/ چرا یک فرد دزد می شود؟

خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه: کودکان بزهکار زمانی که وارد گروهی می شوند خواه ناخواه درصدد یافتن جایگاه مقبول خویش می باشند و زمانی که نقشه یک عمل مجرمانه طرح می شود فردی که از همه در جامعه توسری خورتر بوده و از موقعیت مناسب شخصیتی در خانواده و یا مدرسه برخوردار نبوده پیش از بقیه آمادگی خود را برای کارها و عملیات متهورانه اعلام می دارد.

غالب جرایم و بزهکاری ها به صورت پیچیده اتفاق می افتد که با بررسی های به عمل آمده مشخص می گردد که فاعلین جرایم و جنایات به صورت گروهی و یا دسته ای عمل کرده اند که در اصطلاح جرم شناسی، تحت عنوان "جرایم سازماندهی شده" شناخته می شود. در دستگیری و بازجویی از جانیان و مجرمان مشخص می شود که آنان غالباً به صورت دسته و یا گروه عمل کرده اند که با نگرش به سن افراد، متاسفانه بیشتر مجرمان از سنین پایینی برخوردار می باشند.

در مبحث جرم شناسی این حقیقت ذکر شده است که نوجوانان و جوانان به دلیل علاقه و گرایش به دسته بندی و گروه بازی و عدم اعتماد به نفس شخصی ترجیح می دهند که هر کاری با اشتراک و همکاری یکدیگر انجام دهند و ریشه این خصوصیت اخلاقی در ذات کودکان و جوانان در آن سن نهفته است. زیرا کودک از زمان طفولیت تا سن 25 سالگی ترجیح می دهد که در بازی ها و سرگرمی ها به طور گروهی شرکت جوید.

متخصصان که جوانان را مورد بررسی قرار می دهند، ادعا دارند که در عملکرد آنان تاثیرات اجتماعی- فرهنگی دخالت دارد. کودکان بزهکار زمانی که وارد گروهی یا دسته ای می شوند خواه ناخواه درصدد یافتن جایگاه و موقعیت مقبول خویش می باشند و زمانی که جرمی یا طراحی و نقشه یک یا چند نفر از دوستان مطرح می شود فردی که از همه در جامعه توسری خور بوده و این از موقعیت مناسب شخصیتی در خانواده و یا مدرسه برخوردار نبوده پیش از بقیه آمادگی خود را برای کارها و عملیات متهورانه اعلام می دارد. گروه گرایی و دسته بندی در میان کودکان بزهکار و مجرم بیش از هر طبقه دیگری مشهود است.

در بررسی های به علم آمده مشخص شده که در جرایم اتفاق افتاده به وسیله کودکان و یا نوجوانان و حتی جوانان بیش از 95 درصد اتفاقات به صورت گروهی رخ داده است. به ندرت می توان فردی و یا کودکی را یافت که به تنهایی بتواند عمل خلاف اجتماعی مرتکب شود و اگر هم چنین اتفاقی بیافتد، جرم او ساده و از درجات بسیار پایین تری می باشد. در بررسی گروه های دوستی و ارتباطی بین نوجوانان و کودکان مجرم گروهی از کودکان و نوجوانانی که دارای انحرافات اخلاقی هستند که این گروه ها متشکل از کودکانی هستند که به دلایلی از خانه و خانواده گریخته و زندگی خیابانی را ترجیح می دهند.

گروه های دیگر شامل افرادی هستند که برای ابراز وجود و یا قهرمان بازی دست به کار خلاف زده و با یک بار موفقیت عادت به کار خلاف کرده اند. بقیه نیز از جمله گروه هایی هستند که به صورت تیم ها و یا دسته های مختلف عمل می کنند و به عنوان مجرمین تهاجمی و دفاعی شناخته می شوند و اینها تمام به دلیل گمراهی و عدم توجه والدین نسبت به تربیت فرزند و یا غفلت از آنها ناشی شده است. والدین نه تنها در مسایل تربیتی که در انتخاب دوست و گروه های اشتراکی فرزندشان نیز باید دقت توجه را داشته باشند. اگر چنانچه کودک در محیط خانه و مدرسه آنچه را که منطقی و ارزشی است به خوبی درک نکند پاسخ سوالات خود را به غلط از سایرین درک کرده و مادام همان پاسخ ها برایش منطقی جلوه نمایند، به سوی آن رفته و منطق را باز در گروه هایی خواهد یافت که با او همفکری و هماهنگی دارند. از این رو توجه به نیازهای روحی و جسمی و پاسخ به تقاضاها و تمایلات مادی و معنوی کودک می تواند او را از گرداب مهیب گمراهی و ارتکاب به جرم باز می دارد.

جرم های مالی و دزدی

روانشناسان بر این عقیده اند که عمل دزدی در افراد بیش از آن که جنبه دگر آزاری داشته باشد ماهیت تامین نیازهای فردی دارد. به عبارتی، فرد برای این که نیاز خود را به آن چیز رفع کند و یا از طریق مال دزدیده شده بتواند سایر مایحتاج خود را برآورده سازند دست به سرقت می زند. بسیاری از دزدان در مراحل اولیه و زمانی که هنوز به عنوان سارقین زبده و ماهر قلمداد نشده اند عمل دزدی خود را برای تامین خوراک، پوشاک، استفاده از وسیله و یا فروش آن برای تامین دیگر مایحتاج های خود انجام می دهند و مرتکب بزهکاری می شوند.

براساس برداشت ها و باروهای روانکاوانه عمل دزدی در واقع کاری است که از تحت شعور آدمی سرچشمه گرفته و محرک واقعی این عمل باز از شعور و عمق مغز وی سیگنال های خود را ارسال می دارد. از این رو زمانی که فردی و یا کودکی دست به دزدی می زند در واقع برای تامین خوراک و یا رفع نیازش به پول چنان جرمی را انجام می دهد. به عبارتی دزدی عملی بالفعل در رفع نیازهای فیزیولوژیکی است. البته نمونه هایی دیده می شود که برخی از کودکان برای کسب محبت و نظر دیگران و یا ترفیع نیازهای عاطفی و روحی خود دست به سرقت می زنند. و برای اینکه خود را قهرمان شناسانده و محبوب افرادی سازند که در نگاهش محتاج به آنهاست و یا دوستشان دارد دزدی کرده و خود شئ دزدیده شده را می یابد.

در واقع در عمل دزدی بیش از هر چیز مسایل روحی و روانی دخالت دارد. والدین باید نیازهای مادی و معنوی کودکان و نوجوانان را با توجه به سن و موقعیت اجتماعی شان برآورده سازند و درصدد رفع نیازهای شان برایند و به اندازه کافی به فرزندان پول توجیبی بدهند و به نیازهای فرزندان به موقع توجه شود، چون در سن نوجوانی، بچه ها ممکن است با همکلاسی های خود به سینما و ... بروند چه بسا کودکان و نوجوانانی بوده اند که به خاطر تامین نشدن نیازهای مادی و معنوی شان دچار انحرافاتی شده اند و معمولاً دزدی را از ابتدا از درون خانه شروع کرده اند و بی اجازه از جیب پدر و یا مادر ویا دیگر اعضای خانواده پول بر می دارند.

بی اعتنایی والدین و عدم توجه به خواسته های کودکان و نوجوانان باعث می شود که پس از انجام عمل دزدی از خانه و مدرسه گریزان شده و دست به دزدی های متعدد زده و سر از کوچه و خیابان درآورده و در نهایت تبدیل به کودک یا نوجوانی بزهکار گردند. والدین علاوه بر سرپرستی و ایجاد امکانات لازم برای تحصیل و پرورش کودکان مجبور به رسیدگی به نیازهای مادی و معنوی کودکان خود نیز باید باشند و اگر از همان ابتدا به درخواست و نیازهای فرزندان نمان به موقع و به جا پاسخ دهیم از این انحراف جلوگیری کرده ایم. البته نا گفته نماند کودک و یا نوجوانی که دست به عمل دزدی می زند اکثراً از عمل خویش نادم هستند و آن را خلاف می دانند، ولی این را به مخیله خویش می سپارند که هرچه باشد جیب یا کیف والدین است و چندان جرم یا گناهی محسوب نمی شود، اما اگر والدین به این نیازها واقف باشند و غفلت ورزی نکند این مشکلات پیش نخواهد آمد و کودک هیچگاه جسارت دزدی از جیب والدین را به خود نمی دهد.

اهمیت ندادن به نیازهای فردی فرزندان، عدم مراقبت از فرزند در بروز بزهکاری و بی خیالی والدین به عاقبت نامعلوم کودک و عدم پیگیری دوری و فرار کودک از خانه باعث می شود که به کودکی مجرم و بزهکار تبدیل شود و غافل از آن که حضور او در زندان آفتی برای جامعه به شمار می رود و مقصر والدین خواهند بود.

در دوران اولیه کودکان به صورت انفرادی دست به دزدی می زنند و چنانچه عمل خلاف آن ها بازپروری نشده و تربیت و اصلاح نشوند نه تنها زندان و دارالتادیب ها سودی در بر نخواهد داشت بلکه آنان را به سوی دزدی ها و سرقت های دسته جمعی و ارگانیزه هدایت خواهد کرد.

کد خبر 1795481

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha