پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۱۷ اردیبهشت ۱۳۸۴، ۱۱:۲۵

رييس فدراسيون شنا، شيرجه و واترپلو در گفت و گوي اختصاصي با "مهر":

اعتبارات ساليانه براي رشته پايه شنا بسيار اندك است// من به پرورش گلخانه اي ورزشكاران هيچ اعتقادي ندارم

گروه ورزشي "مهر": پس از اينكه نخستين دوره بازي هاي كشورهاي اسلامي به پايان رسيد ، عملكرد برخي از فدراسيون هاي ورزشي كشور از جانب مسوولان سازمان تربيت بدني و كميته ملي المپيك به باد انتقاد گرفته شد. وحيد مرادي رييس فدراسيون شنا ، شيرجه و و اترپلو يكي از كساني بود كه به زعم مسولان رده بالاي ورزش، انتظارات مورد نظر را برآورده نكرد. هرچند كه او با استناد به شرايطي كه در كشور عربستان پيش روي تيم هاي شنا، شيرجه و واترپلو قرار گرفت كسب اين نتايج را چندان هم غير قابل قبول نمي داند.

رييس فدراسيون شنا ، شيرجه و اترپلو با حضور در خبرگزاري " مهر" به سوالات متعددي پاسخ گفت كه در ذيل از نظرمي گذرانيد:
* آقاي مرادي در ابتدا به طور كلي و قبل از اينكه بخواهيد موشكافانه به عملكرد اين فدراسيون در بازي هاي كشورهاي اسلامي بپردازيد ، وضعيت نقد و نگاه كارشناسي ورزش كشور را نسبت به عملكرد فدراسيون ها چگونه ارزيابي مي كنيد؟
 
قبل از هر چيز بايد بگويم ما چنانچه بخواهيم به موفقيت درسطح كلان برسيم بايد جميع مواردي كه به موفقيت منتج مي شود را در نظر بگيريم وگرنه اسير دور باطل خواهيم شد.اين قضيه بايد در تمام سطوح جامعه از جمله سطوح فرهنگي ، اقتصادي و اجتماعي به چشم بيايد و تنها به بخش ورزش مربوط نمي شود. در كشور ما بحث هاي كارشناسي بايد با استناد با مواردي مطرح شود كه در نهايت به رشد و پيشرفت يك رشته ورززشي منتهي شود و در اين راه، رسانه ها ، مطبوعات و راديو و تلويزيون مي توانند نقش بسياري مهمي را ايفا كنند. بايد سطح سوالات شناخته شده باشد به طور مثال از يك مدير، سوالي در خورشان او بايد پرسيده شود و اين در مورد در همه سطوح مصداق پيدا مي كند. يك موردي كه من بسيار بر روي آن تاكيد دارم پرهيز از اظهارنظرهاي عوامانه و سطحي نگرانه است. زماني هست كه مردم كوچه و بازار بر اساس علايقي كه نسبت به تيم هاي ورزشي دارند نظرات خود را بيان مي كنند اما در سطح سازمان بايد اين اظهار نظرها كاملا جنبه كارشناسي داشته باشد.هرچند حضور تيم هاي ضعيف و متوسط در يك تورنمنت از ارزش كسب مدال هاي كسب شده توسط تيم هاي حاضر در رقابت ها كم نمي كند با اين حال به هنگام تحليل كارشناسي تيمي كه نتوانسته مدال كسب كند بايد توانايي حريفان اين تيم هم مورد دقت نظر واقع شود. بايد ببينند ضعف فدراسيون شنا ضعف مديريتي است يا ضعف برنامه ريزي و يا ضعف هايي است كه به خودش مربوط نمي شود بلكه به آن تحميل مي شود. من به روساي فدراسيون هايي كه در اين رقابت ها مدال گرفتند تبريك مي گويم اما بايد بگويم اگرما در اين بازي ها مدالي كسب نكرديم تنها به دليل شرايطي كه به ما تحميل شد.
* بعضي از فدراسيون ها از حضور در اين رقابت ها كنار كشيدند. آيا الزامي داشت تيم هايي كه نمي توانند مدال كسب كنند در اين رقابت ها شركت كنند؟
وقتي قرار شد تيم هاي ورزشي ايران در بازي هاي كشورهاي اسلامي شركت كنند دو سوال پيش روي مسوولان سازمان تربيت بدني قرار گرفت: نخست آنكه شما به تعدد ورزشكاران ايراني در اين رقابت ها توجه داريد و يا كيفيت مدال ها مد نظر است كه سازمان بر موضوع دوم تاكيد داشت.آنها ضمن اينكه علاقمندي خود را براي حضور پرتعداد ورزشكاران در اين رقابت ها اعلام كردند با اين حال كسب مدال را شرط اول عنوان كردند. 3 ماه قبل از اينكه اين رقابت ها آغاز شود جلسه اي تشكيل شد و در ارتباط با حضور تيم ها در اين رقابت ها با حضور روسا و مسوولان فدراسيون ها بحث و تبادل نظر شد. كميته ملي المپيك از يك سال و نيم  پيش مي دانست در ماه آوريل 2005 اين مسابقات برگزارمي شود اما هيچ عكس العمل جدي را در دستور كار قرارنداد . اولين جلسه اي كه دراين ارتباط برگزارشد قبل از انتخابات كميته ملي المپيك و جلسه بعدي كه جدي تربود يك ماه بعد از اين تاريخ برگزار و سياست هاي سازمان براي فدراسيون ها تبيين شد.
دردهه دوم اسفندماه نامه اي از جانب آقاي كفاشيان به فدراسيون ها ارسال شد كه به ضميمه آن فهرست كشورهاي شركت كننده پيوست شده بود. سياست سازمان از همان ابتدا بر اين محور استوار بود كه " اي فدراسيون ها با توجه به فهرستي كه از كشورهاي شركت كننده پيش روي شما قرار گرفته بگوييد آيا مي توانيد مدال كسب كنيد يانه؟" تعدادي از فدراسيون ها قرص و محكم گفتند ما مي توانيم مدال كسب كنيم، بعضي ها ترديد داشتند و بعضي هم براي پرهيز از قرارگرفتن در مظان اتهام از حضور در اين رقابت ها كنار كشيدند و تصميم در اين مورد را بر عهده سازمان گذاشتند. ما جزو فدراسيون هايي بوديم كه با توجه به فهرست كشورهاي شركت كننده عنوان كرديم مي توانيم در اين رقابت ها مدال كسب كنيم. در رشته شنا تمركز خود را بر روي رشته تيمي چهار درصد متر تعريف كرديم  واز آقاي كفاشيان خواستيم كه با چهار شناگر در اين رقابت ها شركت كنيم حال آنكه در اصل بايد با پنج شناگر شركت مي كرديم. ضمن اينكه ما به مسوولان سازمان وعده داديم كه در هر كدام ازرشته هاي شيرجه و واترپلو دست كم يك مدال كسب مي كنيم.

* يكي از اصلي ترين دلايل شما در جهت عدم كسب موفقيت، حضور تيم قزاقستان در اين رقابت ها بود حال آنكه كشور قزاقستان در زمره كشورهاي اسلامي است و از اين جهت نمي توان به حضور اين كشور در اين رقابت ها اعتراض كرد.
حضوركشور قزاقستان در اين رقابت ها از جهت حضور اين تيم پس از تاريخ اعلام آمادگي مورد اعتراض ما بود . بازي هاي كشورهاي اسلامي چهارمين رويداد ورزشي بزرگ دنيا است و بنابراين ما انتظار داشتيم قوانين بين المللي در اين رقابت ها به طور كامل به اجرا درآيد.ما حتي اين موضوع پيش پا افتاده را در مسابقات ليگ خود هم رعايت مي كنيم كه تيم هايي حق حضور در مسابقات را دارند كه تا تاريخ تعيين شده درخواست حضور دررقابت ها را ارائه كنند وگرنه از حضور اين تيم ها ممانعت به عمل مي آيد. وقتي متوجه شديم قزاقستان در اين رقابت ها حضور دارد شوكه شديم. من وقتي وارد عربستان شدم از بچه هاي تيم شنيدم كه قزاق ها در اين رقابت ها حضور دارند و اتفاقا قزاق هايي در اين رقابت ها شركت داشتند كه ما آنها را مي شناختيم و مي دانستيم كه مسلمان نيستند. من همواره تاكيد مي كنم كه حضور قزاق ها در اين رقابت ها خارج از قوانين بين المللي بود. حتي نامه مكتوبي به آقاي كفاشيان ارائه كرديم و ايشان آن را تاييد كردند اما پيگيري در اين خصوص را انجام ندادند و ما هم به فهرستي استناد كرديم كه سازمان در اختيار ما گذاشته بود. ايشان گفتند كه مسوولان برگزاري گفته اند كه اين نخستين دوره بازي ها است و نبايد زياد در اين ارتباط سختگيري كرد. ما هم مسووليت حضورمان را با توجه به شرايط موجود بر عهده سازمان گذاشتيم . روي همين اصل نتوانستيم به اهدافي كه از قبل تعيين كرده بوديم برسيم و اين اتفاق فقط درمورد شنا ، شيرجه و واترپلو روي داد.
* با اين وصف چنانچه تيم قزاقستان در اين رقابت ها شركت نمي كرد ، ورزشكاران ما به چه عناويني دست پيدا مي كردند؟
تيم واترپلوي مصر در اين بازي ها به عنوان نخست دست يافت و قزاقستان دوم شد. اين دو تيم جزو دوازده تيمي بودند كه در مسابقات المپيك آتن حضور داشتند. در مورد رشته شيرجه هم بايد بگويم چنانچه نام ورزشكاران قزاقستان را از اين دو رشته حذف كنيد در شيرجه به جاي يك مدال برنزي كه قول داده بوديم صاحب دو مدال نقره مي شديم  . بگذاريد كار را آسان كنم، تيم قزاقستان در اين رقابت ها مجموعا 13 مدال طلا و تعداد زيادي نقره و برنز فقط در رشته هاي شنا، شيرجه و واترپلو كسب كرد. مقام سومي كشورهاي اسلامي حداقل مقامي بود كه بايد به كشور ما مي رسيد اما به خاطر حضورغيرقانوني قزاق ها به اين كشور رسيد. دراين رقابت ها شرايطي به ما تحميل شد كه مجموعا ضررش متوجه ورزش ما در اين بازي ها شد. به نظر من آقاي كفاشيان نبايد قبول مي كرد كه اين قانون شكني انجام شود و حال كه مسوولان ما با حضور اين تيم در اين رقابت ها موافقت كردند  نبايد به رشته هايي كه در اين رقابت ها نتوانستند مدال آوري كنند خرده بگيرند.
* به نظر شما آيا روزي فرا مي رسد كه حضور كشوري مثل قزاقستان در رقابت ها مانعي بر سر راه موفقيت ما به حساب نيايد؟
در همه جاي دنيا سرمايه گذاري در ورزش به عنوان يك اصل مطرح است و با توسعه ارتباط مستقيم دارد. چنانچه خواهان كسب مدال در رشته هاي پايه هستيم بايد خط مشي روشني براي توسعه پايدار اين رشته ها در دستور كار سازمان هاي متولي باشد. من به پرورش گلخانه اي بعضي از رشته هاي ورزشي اعتقاد ندارم. ممكن است اين گونه پرورش ها در كوتاه مدت نتيجه بدهد اما دوام نخواهد داشت. چنانچه ما برنامه ريزي چهار ساله در دستور كار داشته باشيم ازقزاقستان در كورس رقابت پيش مي افتيم. زماني تيم واترپلوي قزاقستان تيم ايران را با اختلاف 20 گل شكست مي داد اما در بازي هاي كشورهاي اسلامي با نتيجه پنج بر سه از اين تيم شكست خورديم. در مسابقات واترپلوي قهرماني جوانان آسيا در ماكائو هم در حالي مقابل چين شكست خورديم كه رقابت نزديكي با اين تيم داشتيم حال آنكه در گذشته يك حريف دست و پا بسته مقابل چيني ها بوديم.در سال 82 آقاي مهرعليزاده با در اختيار قرار دادن استخرها در اختيار فدراسيون شنا ، باعث جهش اين رشته شدند و 66 ركورد ملي در طول يك دوره ليگ جابجا شد و واترپلو با حضور بازيكنان خارجي برگزارشد. جوانان ما هيچ چيز از جوانان ديگر كشورهاي آسيايي كم كه ندارند هيچ، زياد هم دارند.ما همواره به لحاظ اعتبارات و سخت افزار با مشكل مواجه بوده ايم.اگر هيات هاي ما صاحب استخر بشوند و اعتبارات لازم تعيين شود و به لحاظ تامين منابع مالي با مشكلي مواجه نباشيم بدون شك به يكي از فدراسيون هايي تبديل خواهيم شد كه مدال هاي بسياري كسب مي كنيم. در اين مورد به ارائه مثالي اكتفا مي كنم: فدراسيون واليبال 400 ميليون اعتبار ساليانه دارد حال آنكه به ما به عنوان يك رشته پايه 151 ميليون تومان اعتبار داده شده كه 85 درصد آن پرداخت شده  و بقيه آن پرداخت نشده است. چنانچه بخواهيم اين اعتبار را در چهار رشته شنا، شيرجه، واترپلو و سينكرونايز تقسيم كنيم، سهم واترپلو كمتر از 40 ميليون تومان است اما مي گويند واليبال دوم شده و واترپلو چهارم . با اين حال بعد از بازي هاي كشورهاي اسلامي جوانگرايي انجام داديم و ميانگين سني واترپلوي كشورمان در حال حاضر زير 23 سال است. من آينده درخشاني براي رشته واترپلو متصورم و خوشبختانه آقاي قدمي در سال 84 برنامه هاي ويژه اي را براي حمايت از رشته هاي پايه در دستور كار قرار داده اند و حمايت از اين ورزش ها در راستاي برگزاري مسابقات بازي هاي آسيايي در سال 2006 است.
* آيا در مورد نداشتن امكانات سخت افزاري با مسوولان سازمان تربيت بدني به طور جدي به گفت و گو پرداخته ايد؟
استخرهاي ما كه اصلي ترين محل براي پديدار شدن استعدادها است به بخش خصوصي واگذار شده است. كشور ما كشوري اسلامي است و رشته شنا رشته اي است كه از جانب حضرت محمد(ص) بر فراگيري آن تاكيد شده و حقي است كه برگردن اوليا و مسوولين نهاده شده تا به فرزندان خود شنا بياموزند اما مي بينيم اعتبارات ما يك دهم برخي رشته هاي ديگر است.اينها تفاوت هايي هستند كه شتاب ما را كند مي كنند. ما اولين فدراسيوني هستيم كه برنامه 5 ساله مان را به سازمان ارائه كرده ايم و اين برنامه از جانب سازمان تربيت بدني به ساير فدراسيون ها جهت الگو برداري ارائه شده است. من سوال مي كنم چطور ممكن است استخر شهيد كشوري را از فدراسيون شنا بگيرند و مديريت آن را به كسي محول كنند كه ساندويچ فروش است؟ حتي من شنيده ام كه شركت تجهيز هم نتوانسته از اين شخص پولش را بگيرد. حال ببينيد چقدر ضرر شامل حال فدراسيون ، سازمان ، بيت المال و در نهايت ورزش ما شده است. در اندونزي يك مجموعه ورزشي شنا در اختيار فدراسيون اين كشور قرار داده شده كه 4 استخر شنا در آن قرار دارد.


* آقاي مرادي شما به عنوان كسي كه چندين سال در سطح اول مديريت ورزش كشور قرارداريد، ورود مديران سياسي به عرصه ورزش را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
 حضور مردان سياسي در هرم مديريتي ورزش ، هم مي تواند مثبت باشد هم منفي. در زمان آقاي غفوري فرد براي نخستين بار مديران سياسي پا به عرصه ورزش گذاشتند و داراي سمت شدند و در مجلس نماينده هاي ما ديدگاه روشني نسبت به ورزش پيدا كردند. اما نكات منفي آن هم اين است كه مثلا يك مدير سياسي پس از دو سال كه رياست يك فدراسيون ورزشي را بر عهده مي گرفت به هيچ صورت نمي شد ايشان را از جايگاه خود پايين آورد و او با اتكا به اطلاعات پايين ، اظهار نظرهاي غيركارشناسانه ارائه مي كرد و كارشناسان از پيشبرد اهداف فدراسيون باز مي ماندند.اين پروسه رفته رفته تقويت مي شود و در حال حاضر و با گذشت زمان، توجه به حضور متخصصان در ورزش ما بيشتر شده است.مديراني هم هستند كه هم سياسي هستند و هم ورزشي و اتفاقا عملكرد مثبتي هم دارند . 
* در ارتباط با بند"چ" نظرتان را بيان فرماييد؟
من از بند "چ" استقبال مي كنم و خيلي خوب است كه هر يكي از وزارتخانه ها حامي رشته ورزشي باشند و با استناد به مفاد قانون از محل اين تبصره ، رشته هاي ورزشي با ورود اعتبارات ، حمايت شوند. در اين صورت شتاب رشد به شكل قابل توجهي افزايش پيدا خواهد كرد. با اين حال روش پيشنهادي من چيز ديگري است. در بعضي از كشورهاي دنيا ، يك رييس افتخاري داريم و يك رييس فدراسيون . رييس فدراسيون ، شخصي برگرفته از همان رشته و كاملا متخصص است و روش استفاده بهينه از امكانات موجود را بلد است و رييس افتخاري مي تواند وزير و يا يك عنصر صاحب نفوذ باشد.
چنانچه در ايران چنين الگويي را به كار ببريم و هر فدراسيون يك رييس افتخاري داشته باشد و حامي قدرتمند پيدا كند، آن رشته دغدغه اين را نخواهد داشت كه با مشكل اعتبار دست به گريبان شود. به نظر من حتي در جذب حاميان مالي ، مسوولان مملكتي بايد دخالت داشته باشند. به عنوان مثال در چين، دولت اين كشور شهرداري ها را موظف كرده ساخت و توسعه اماكن ورزشي را بر عهده داشته باشند. هيات هاي استاني و فدراسيون هم مسوول استفاده بهينه از اين امكانات هستند . اسپانسرها هم از طريق دولت موظف شده اند بخشي از درآمد خود را در اختيار فدراسيون ها قرار دهند. من معتقدم با تدابر مديريتي ، مي توانيم ورزش خود را توسعه يافته ببينيم. اعتبارات ما نسبت به 4 سال پيش 40 برابر شده اما همين ميزان را كارشناسان بسيار اندك مي دانند. چنانچه مي خواهيم قهرماني  خود را با دنيا قياس كنيم بايد ديگر موارد را هم در كفه ترازو بگذاريم . چگونه انتظار داريم ايتاليا كه 5 هزار استخر شنا دارد و اعتبارات فدراسيون آن 56 ميليون يورو در سال است كه مي شود 6 برابر كل اعتبارات ورزش قهرماني در ايران ، شناگران و واترپلو پيست هايي قابل قياس با كشور ما داشته باشند؟ پس عدالت چه مي شود؟ ورزش ، امروز به يك صنعت پولساز در دنيا تبديل شده است.
 * حضور بازيكنان و مربيان خارجي در ليگ شنا ، شيرجه و واترپلو كه دومين سال خود را پشت سر مي گذارد را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
 اين اتفاق براي نخستن بار در فصل گذشته روي داد و چند باشگاه پيشقدم شدند كه البته حضور بازيكنان خارجي در شنا ، بسيار محسوس تر از واترپلو بود. در شنا آقاي "سردينو" دارنده مدال برنز المپيك آتن در رشته 100 متر پروانه به عضويت باشگاه پيام ارتباطات درآمد و همچنين نازارنكو دارنده عنوان چهارمي المپيك آتن ، سطح رقابت ها را بالا برد. ليگ ما با حضور خارجي ها رونق بيشتري گرفت و 66 ركورد جابجا شد كه در طول 59 سال گذشته بي سابقه بود. من به شخصه اعتقاد دارم بازيكنان خارجي كه سطح فني بالاتري نسبت به بچه هاي ما دارند قطعا به رشد كيفي اين رشته ها در نزد ورزشكاران ما كمك مي كنند در خصوص مربيان خارجي هم بايد بگويم قرارداد آقاي آنته ناكيچ با فدراسيون به پايان رسيد و از آنجاكه پتانسيل واترپلوي ما بسيار بالاست به همين دليل بلافاصله پس از بركناري اين مربي براي به خدمت گرفتن مربيان جديد دست بكار شديم. البته حقوق مربيان سطح بالاي واترپلو در دنيا بسيار بالا است . ضمن اينكه با آقاي حسين نسيم كاپيتان سابق واترپلوي كشور مذاكره اي داشته ايم و ايشان تا پايان ارديبهشت ماه به سازمان تيم هاي ملي ما خواهد پيوست. البته در سطح نوجوانان و جوانان نيز طرح ها و برنامه هايي داريم و قصد داريم از حضور مربيان خارجي بهره مند شويم.در شنا هم با يك مشاور استراليايي در ارتباط هستيم و البته در نظر داريم يك مربي تراز بالا را براي اين رشته به خدمت بگيريم. و در شيرجه آقاي اوله  مشغول بكار است هر چند كه استخدام مربي توانمندتري را مد نظر داريم.
 * به عنوان آخرين سوال آيا فعاليت بانوان در رشته شنا مي تواند به حضور در ميادين بين المللي منتهي شود؟
ما در رشته سينكروناير فعاليت هايي را آغاز كرده ايم و در مدت زماني اندك 800 نفر به عنوان هنرجو در اين رشته مشغول به كار شدند كه تحسين فدراسيون بين المللي را به همراه داشت. ارتباطاتي هم با كشورهاي اسلامي از جمله كشور مصر داشته ايم . در مصر استخرهاي ويژه شناي بانوان وجود دارد و ما با رايزني هايي كه با مسوولان مصري داشته ايم علاقه منديم تا مسابقات دو جانبه را شاهد باشيم.
در حوزه ورزش بانوان ظرفيت هاي بسياري وجود دارد . ما مي خواهيم واترپلوي بانوان را به صورت جدي دنبال كنيم. شنا هم كه از سال پيش بعد از گذشت 20 سال با رعايت استانداردهاي بين المللي برگزار شد رضايت بخش بود و در حين مسابقات ، كلاس هاي داوري و مربيگري بانوان را برگزار كرديم.من آينده اين رشته ها را براي بانوان كشور روشن و درخشان مي بينم.

کد خبر 179838

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha