به گزارش خبرنگار مهر، در دومین روز از اجراهای صحنهای جشنواره تئاتر فجر نمایش "نقد و بررسی فحش و کتک با نگاهی به اونجا تا اینجا" به نویسندگی و کارگردانی کاوه مهدوی در کارگاه نمایش روی صحنه رفت و با استقبال مخاطبان نیز در دو اجرایی که داشت روبرو شد.
روح الله جعفری کارگردان و منتقد تئاتر در حاشیه اجرای این اثر نمایشی در نقدی شفاهی به نکتههایی درباره اجرای این نمایش و رویکرد جشنواره تئاتر فجر در بها دادن به جوانان اشاره کرد:
با توجه به اینکه دبیر جشنواره متاسفانه در اولین و آخرین نشست مطبوعاتی که با اهالی رسانه و اهل قلم داشت، اعلام کرد که رویکرد این دوره از جشنواره جوانگرایی است خواه ناخواه این توقع در اهالی هنر نمایش و اصحاب رسانه بالا میرود که آثار جوانها باید سرشار از ایدههای خلاق باشد؛ چراکه جوانها با وجود اینکه جوان هستند و تجربه حضور در آثار حرفهای را ندارند اما گاها فکرها و ایدههای خلاقانه، نوآور و جذابی را به همراه دارند که میتوانند باعث بالندگی تئاتر و یک رویداد فرهنگی شوند.
اجرای نمایش "نقد و بررسی فحش و کتک" نیز در زمره همین آثار و رویکرد جوانگرای جشنواره تئاتر فجر قرار میگیرد اما وقتی به تماشای این نمایش بنشینیم میبینیم درست است که گروه جوان هستند اما رویکرد خلاقانهای در اثر وجود ندارد و شاکله، ساختمان و ساختار اثر بر پایه کارهای لالهزاری شکل گرفته است.
بعد از کودتای 28 مرداد جریانی در تئاتر به نام اتراکسیون رشد یافت که به پیکره تئاتر ضربه زد. اتراکسیون به معنای نمایش هایی است که بر پایه رقص و آواز و خنداندن مردم شکل می گیرد و فکر و ایده خلاقانه ای در آن وجود ندارد و اینکه محتوایی که به عنوان یک پیام بشود آن را منتشر کرد در این آثار دیده شود و نکته دیگر اینکه بعد از مدتی این کارها به سمت کسب درآمد و پر کردن جیب تولیدکنندگانشان می رود.
متاسفانه این گروه جوان در خلق این اثر نمایشی درست عمل نکرده اند. البته ایده اولیه کار می توانست جذاب باشد. ریشه یابی و تبارشناسی اینکه چرا دروغ پدیدار شده و چطور دروغ در دل جامعه ریشه کرده و چطور می توان آن را ریشه کن کرد موضوع بسیار جذابی است. اما متاسفانه به دلیل اینکه کار کارشناسی و تحلیلی صورت نگرفته کاوه مهدوی نویسنده و کارگردان نمایشی فقط در سطح مانده و نتوانسته یک آسیب شناسی درست در ارتباط با این موضوع ارائه دهد و در نهایت این ایده جذاب را به یک اثر خندهآور تبدیل کرده است.
اگر بخواهیم راجع به ساختار اثر هم صحبت کنیم باز نگاه خلاقانه ای در حوزه بازیگری، خلق میزانسن های ناب، موسیقی، افکت و نورپردازی به چشم نمی خورد. در حوزه بازیگری در کنار بازی گرفتن از بازیگران جوان در این نمایش رامین ناصر نصیر که بازیگری حرفه ای است هم وجود دارد اما متاسفانه بازی خلاقانه ای از او در نقش راوی نمی بینیم و پتانسیل این هنرمند به هرز رفته است. متاسفانه حضور او در نمایش نتوانسته امید و خلاقیتی در دل تماشاگر به وجود نیاورده است.
متاسفانه در میزانسن هایی که کارگردان طراحی کرده لحظه به لحظه می توان ردپای تئاتر لالهزاری را که فقط میخواهد از مخاطب خنده بگیرد، مشاهده کرد. استفاده از پتانسیل بازیگرها در چنین آثاری به شدت قابل لمس است که این کار هم از این قاعده مستثنا نیست.
امیر کربلاییزاده هم در زمره بازیگران حرفه ای به حساب می آید که مخصوصا در کارهای طنز حضور چشمگیری داشته است. اما به دلیل اینکه بازی اش هرس و روتوش نشده و شاخ و برگ اضافی را از کارش نگرفته اند به دامی افتاده که ناصر نصیر افتاده است.
اگر در روزهای آینده نیز شاهد اجرای این نوع نمایشها باشیم پس میتوان گفت دبیر جشنواره در رویکرد و استراتژی که پیش گرفته چندان موفق نبوده است.
البته یکی از دلایلی که انتظارات ما را از جوان برآورده نمی کند و خلاقیت جوانان عقیم می ماند این است که دست این هنرمندان جوان در ارائه خلاقانه ایدههایشان بسته شده و آنقدر آنها را محدود کردهاند که باعث شده نگاهی محتاطانه بر آثار این جوانان حاکم باشد.
نظر شما