فلات ايران از ديرباز محل زندگي مردمي شجاع و سلحشور بوده كه خود را آرين و از نژاد آريايي مي دانستند. اين اقوام در دوره هاي قديمي تر در سرزمينهاي شمالي فلات به طور مشترك با اقوامي كه به هند مهاجرت نمودند و اقوامي كه به اروپا رهسپار شدند، زندگي مي كردند و باورها، اسطوره ها و دين هاي مشتركي داشتند . مهاجرت اين اقوام به سرزمينهاي جنوبي و غربي بدون ترديد مستلزم حركت هاي جمعي و جنگ با اقوام بومي و دفاع از مواضع تسخير شده بوده است كه در اين زمينه حماسه ها و داستانهاي پهلواني آنان در " يشت ها" و " وداها " ديده مي شود.
با شكل گيري زندگي آرام در وضعيت جديد در فلات ايران و روي كردن به شيوه كشاورزي به جاي زندگي عشيره اي و ايجاد روستاها و ساختن خانه و آبادي ، ايرانيان به جاي روحيه جنگجويي و تهاجمي، به آرزوهاي صلح دوستي و آرامش روي نمودند و بيشتر سعي در حفظ و آباداني روستاها و پرداختن به تمدن شهري داشتند، چرا كه در اينگونه تمدنها، زندگي همراه با برنامه ريزي و كار و كوشش و نگهداري آذوقه را به همراه دارد و بيشتر مردم در پي داشتن زندگي آرام و دور از هياهو و جنگ هستند.
با اين شيوه زندگي، در اصول عقايد ايرانيان صلح و دوستي و مهر و محبت نقش ويژه اي يافته و در دين زرتشتي كه با پيدايش اشوزرتشت و نيك شمردن اهورا به جاي دئوا آغاز گرديد، جنگ و داشتن نبرد افزار نكوهش گرديد. در سرودهاي اوستا آمده است : مي ستايم دين پاك مزديسني را كه دور كننده جنگ، كنار نهنده نبرد افزار، و مبشر از خودگذشتگي و راستي است.
اين تعليم كه در نماز روزانه هر يك از زرتشتيان خوانده مي شود ، در حالي توسط زرتشت به پيروان داده شده كه تهاجم تورانيان به عنوان نمادي از زندگي صحرا گردي به ايرانيان كه نمادي از زندگي روستا نشيني بر پايه كشاورزي بودند، همواره انجام مي شد و زرتشتيان در باورهاي خود دور شدن اين تهاجمات و پايدار شدن صلح و دوستي را در بين همه اقوام و قبايل از اهوارا مزدا آرزو مي كردند.
همچنين در آفرينگان كه برگرفته از يسنا است، چنين سراييده مي شود : بشود كه در اين جايگاه، آشتي بر جنگ غلبه يابد، دوستي بر خودخواهي چيره گردد، و راستي بر دروغ پيروز شود.
بر پايه اين سرود، تاثير عميق تعليم صلح و دوستي كه از سوي پيامبر زرتشت داده شده است، در روح فردي و فرهنگ اجتماعي نفوذ نمود و ايرانيان خواستار آشتي، مهر و دوستي و آرامش در زندگي خود و همه مردم جهان گرديدند و آرامش و شادماني از ويژگي هاي فرهنگي و حتي سياسي در ايران به شمار آمد.
چنانكه داريوش هخامنشي در سنگ نگاره خود در همدان چنين مي نگارد : خداي بزرگ است اهورامزدا، كه اين زمين را آفريد،
كه آن آسمان را آفريد ، كه مردم را آفريد، كه شادي را براي مردم آفريد.
اين انديشه زيبا و خردورزانه به عنوان يكي از اصول باورهاي ايرانيان تا امروز در فرهنگ پوياي ايراني باقي مانده است و به راستي مي توان گفت ملت بزرگ ايران اين باور زرتشتي را تا كنون پاس داشته اند و صلح دوستي و مهرورزي يكي از صفات بارز همه ايرانيان است. ايرانيان خشونت را به هرگونه اي كه باشد محكوم مي كنند و دوستي و صلح را در سراسر جهان و براي همه ملت هاي جهان آرزو مي كنند.
ما زرتشتيان بسيار خوشنود و سرافراز هستيم كه در سرودهاي ديني ما همواره صلح و دوستي ستايش مي شود و براي ما شادماني و خوشبختي همگاني از داده هاي نيك اهورايي شمرده مي شود. ما زرتشتيان دوستي را همراه با دوستي ديگران مي دانيم و خوشبختي را در خوشبختي ديگران مي جوييم. چنانكه در گاتها سرودهاي زرتشت مي خوانيم : خوشبختي از آن كسي است كه خوشبختي را براي ديگران بخواهد.
اميد است در اين همايش بزرگ كه درباره صلح همگاني برپا گرديده، همه بتوانيم با تمركز فكري و با ذكر مانتراي : " آخشتيش اناخشتيم "، " آرمئيتي ترومئيتيم " كه از سرودهاي مقدس اوستا است، در راه صلح و آشتي جهاني هم پيمان و همراه باشيم.
همايش رهبران ديني جهان درباره " بشريت و صلح همگاني " فروردين ماه 84 در دهلي نو برگزار شد .
نظر شما