به گزارش خبرنگار مهر نشست رونمایی از مجموعه داستان مامور سیگاری خدا نوشته محسن حسام مظاهری عصر روز چهارشنبه 25 بهمن با حضور نویسنده و حسین میرزایی استاد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در محل کتابفروشی افق برگزار شد.
در ابتدای این نشست امیرحسین خورشیدفر، نویسنده و منتقد در سخنان کوتاهی با اشاره به حرکتهای تازه در داستاننویسی فارسی در سالهای اخیر و توجه نویسندگان به مضامین تازه اظهار کرد: حلقه داستان نویسان در سالهای اخیر کمتر توانسته اند با نخبگان اجتماعی پیرامون خود ارتباط داشته باشند و شاید همین موضوع بوده است که مضامین و فرم تازهای در داستانهایشان پدید نیامده است.
وی ادامه داد: مجموعه داستان مامور سیگاری خدا را میتوان نوعی رجعت به داستاننویسی مستند در ادبیات ایران دانست که در قامت پروژهها و مجموعه داستانهای کوچک کمتر تا پیش از این میشد سراغی از آنها گرفت.
وی تاکید کرد: شاید آقای مظاهری در نوشتن این مجموعه داستان به دنبال خلع یک اثر ادبی نبوده است اما سابقه ادبیات داستانی میگوید یک اثر ادبی همیشه به خواست نویسنده خود شکل نمیگیرد و گاهی صاحب یک اثر بی آنکه خود بداند دست به خلق یک اثر ادبی زده است.
در ادامه این نشست حسین میرزایی در سخنانی با اشاره به تعابیر مرحوم جلال آل احمد از داستاننویسی گفت: آل احمد سه تعبیر درباره داستان بکار میبرد. نخست اینکه میگفت ادبیات مواجهه آدمی با زندگی خود است و دیگر اینکه میگفت اصیل ترین اسناد تاریخ هر ملت ادبیات آن است و سوم اینکه معتقد بود ادبیات بلندترین آنتن پیشگوی حوادث جامعه است.
وی ادامه داد: به اعتقاد من تاکسی نگاریهای مظاهری در این مجموعه داستان در ذیل همین موضوع جای میگیرد. شاید مخاطب فعلی ادبیات آنها را چندان جدی نگیرد اما به اعتقاد من این متنها یک سند بسیار واقعی و تحریف نشده از جامعه ما است و روایت زندهای که میتوان در آینده با استناد به آن واقعیتهای زیادی از جامعه را مشاهده کرد.
میرزایی ادامه داد: من مجموعه داستان مامور سیگاری خدا را نوعی مردم نگاری میدانم به دلیل اینکه نویسنده برای خلق آن خود را در فضا و زمان محدود کرده است و بسیاری از مباحث و لطائف جاری میان مردم را برای خلق این داستانها بکار برده که هر کدام یک نشانه مهم از چه گذشتن در جامعه پیرامون اوست.
این استاد دانشگاه افزود: چگونگی رخداد اتفاقات و ایجاد روابط در جامعه سئوالی است که مظاهری در کتاب خود دائما در حال طرح آن است و پاسخهای حداقلی هم درباره آن در کتابش میدهد و به تبع هر مخاطبی میتواند از دل این داستانها یک مفهوم سازی انجام داده و روابط موجود در میان آدمهای پیرامون خود را درک کند.
وی تاکید کرد: این کتاب میگوید چیزهایی وجود دارند که خیلی ساده از کنار آنها میگذریم؛ در حالی که شاید بسیار جدی باشند و البته برعکس این موضوع را هم مورد توجه دارد. به هر شکل نویسنده سعی کرده نگاه نویی در این اثر داشته باشد هر چند که گاهی روایتش منقطع شده و سعی نکرده به تبیین چرایی یک پدیده بپردازد.
میرزایی همچنین افزود: توصیف پرمایه مظاهری از وقایع پیرامونی خود به مخاطب بسیار کمک میکند تا شناختی آنی از جامعه خود داشته باشد. او در این راه هیچگاه بدنبال فرم نبوده است و به نظر من محتوا بر فرم مینوشتند در این کتاب ارجحیت دارد.
وی در پایان گفت: زندگی روزمره ما بسیار واقعیتر از آن چیزی است که از کنار آن میگذریم و باید امیدوار بود وقایع نگاریهایی مانند این کتاب با توجه به شیوه توصیفی آن به ما در آینده کمک کند تا سبکی تازه برای زندگی پدید بیاوریم. شاید برخی معتقد باشند که این کار آقای مظاهری یک نوع خلق ادبی نباشد اما به نظر من این مسئله مهم نیست مهم آن است که بتوانیم با این اثر یک تحول اجتماعی ایجاد کنیم.
در ادامه این نشست محسن حسام مظاهری نویسنده این کتاب در پاسخ به سئوال یکی از حاضران در مورد نام این کتاب و اینکه شیوه کاری او پیش از این نویز توسط برخی از نویسندگان و هنرمندان تکرار شده است گفت: من اسم کتاب خودم را از یکی از داستانهای این کتاب انتخاب کردهام و منظورم از این نامگذاری در همان داستان ذکر شده است. شاید دوستان دیگری هم بودهاند که این سبک از نوشتن هم را داشتهاند، اما تفاوت این کار با آنها در زاویه دید و نوع ورود من به مطلب است.
وی ادامه داد: اصل ایده من برای نوشتن این کتاب به ضبط گفتگوهای عادی و معمولی برمیگشت که به عنوان یک پژوهشگر اجتماعی انجام دادم. به دنبال این بودم که ببینم مردم چگونه با یکدیگر گروههای کوچک تشکیل میدهند و شروع به گفتگو میکنند. حرف کلیدی آنها چیست؟ و چگونه کلام و حرف را آغاز میکنند و از این حیث به نظر من این کار یک پدیده شهری است و روایت آن نیز بر همین قالب تعریف میشود.
مطاهری ادامه داد: شاید در مکانهای دیگری مانند مترو، اتوبوس، فروشگاهها و حتی مساجد هم چنین گفتگوهایی میان مردم شکل بگیرد اما تاکسی بدلیل فضای کوچکی که دارد به اعتقاد من بستر بسیار مناسب ترین نسبت به این مکانها برای شکل گرفتن فضایی به منظور صحبت کردن است. من البته گفتگوهای مردم را در مکانهای دیگر که اسم بردم هم ضبط کردهام که شاید در فضاهایی مانند وب سایت یا وبلاگم آنها را بیان کنم اما برای غالب نوشتاری به نظرم تاکسی مهمترین و بهترین گزینه بود.
مظاهری در پایان گفت: هدف این کتاب این است که بگوید گفتگوهای روزمره در میان مردم در جامعه مهمترین ابزار برای شناخت جامعه است.
نظر شما