به گزارش خبرگزاري مهر از دفتر پاريس ، ژان آمارليك گزارشگر اين روزنامه در مقاله اي به ترديدها پس از خوشبيني ها در امريكا اشاره مي كند و مي نويسد: ديگر در واشنگتن زمان قولهايي مثل فرداهاي دموكراتيك در عراق گذشته است، بلكه برعكس، زمان نگراني ها حاكم است. فعلاً بوش هم در زمينه سياست داخلي، خصوصي سازي نظام بازنشستگي...از اظهارات پيروزمندانه احتراز كرده و هم با دقت زيادي از ارائه تاريخي براي عقب نشيني نيروهايش در عراق اجتناب مي كند.
وي افزود: مورد مشابهي هم براي رامسفلد وزير دفاع است كه عليرغم موارد زياد شكنجه و رفتارهاي سوء نظاميانش با زنداني هاي عراقي همچنان پست وزارت را حفظ نموده، از اين پس ترجيح مي دهد تا روي بازسازي قدرت نظامي امريكا كار كند و انعطاف و توان بيشتري به آن داده تا بتواند در فاصله يك ماه با مثلاً كره شمالي و سپس يك رو در رويي احتمالي با چين در ارتباط با تايوان مقابله نمايد.
در نتيجه در پرانتز قرار دادن پرونده عراق در عين حال براي محو كردن كامل دردسرهاي بازسازي كافي نيست. عليرغم اظهارات پيروزمندانه اي كه بدنبال انتخابات ژانويه مطرح شدند، واضح است كه چريك ها درهم شكسته نشده و از بين نرفته اند، افزايش سوءقصدهاي هفته هاي اخير ثابت مي كند كه ائتلاف جهادگرايان خارجي و صداميست ها در نظر ندارند به اين نبرد پايان دهند. نبردي كه در آن سلاح، مواد انفجاري و افراد انتحاري بسياري مشاهده مي شوند و مشاركت هاي مهمتري از تمامي سطوح جامعه سني در آن صورت مي گيرد. مشاركت هايي كه بدون شك به خارج هم، از سوريه گرفته تا عربستان سعودي يا اردن وصل مي باشند.
به گزارش مهر تحليلگر ليبراسيون آنگاه مي افزايد: اين كشورها از اين نگران هستند كه فردا شاهد دو كشور با اكثريت شيعي در منطقه باشند، يعني ايران و عراق. باتوجه به اينكه خطر اين هم وجود دارد كه جمهوري اسلامي بزودي به يك قدرت هسته اي تبديل شود. از طرف ديگر داد و ستدهاي پايان نيافتني سه ماهه اي كه منجر به تشكيل دولت جديد عراق شد فقط موجب افزايش نگراني هاي امريكا شدند. عليرغم فشارهاي واشنگتن، شيعيان با 140 كرسي از مجموع 275 كرسي مجلس را در اختيار دارند و تا آخرين لحظه براي وزارت دفاع مقاومت كردند. وزير خارجه امريكا هم خواستار افزايش نيروهاي سني در دولت و نقشي كه در فرآيند آماده سازي قانون اساسي خواهند داشت شد. همچنين هدف ديگر سفر هفته اخير رايس وزير خارجه، اخطار جديدي به دمشق بود كه متهم به پناه دادن به شبكه هاي تروريستي است و اينكه اجازه عبور از مرز اين افراد را مي دهد.
اينك مسئله براي واشنگن اينست كه همگي مردم عراق « علاقه اي به صلح مورد نظر آمريكا» نشان نمي دهند. بويژه سني ها كه از چريك ها و رفتار نيهليستي اينان طرفداري مي كنند. در آغاز چنين تصور مي شد كه هدف سني ها، بيرون رفتن نيروهاي امريكايي بود ولي با خطر كردن و ظاهر شدن كمتر اين نيروها نوبت به تازه استخدام شده هاي عراقي، كه متهم به همكاري هستند و همچنين غيرنظامي هاي شيعه كه قرباني مي گردند رسيده است. گويي كه هدف اصلي، مساعدت در انفجار يك جنگ قومي براي ازدياد باز هم بيشتر هرج و مرج است. نوعي جنگ كه سني ها، در اقليت، هيچ بختي براي پيروزي در آنرا ندارند.
به نوشته وي فعاليت چريك ها توأم با فساد و اختلاس در جامعه، ترمزي براي بازسازي كشوريست كه حداقل 50% جمعيت آن بيكار هستند، توليد برق در سطح 2003 باقيمانده و بزحمت نيمي از نيازها را پاسخ مي دهد در حاليكه توليد نفت، با افزايشي كم، همچنان كمتر از پيش بيني ها مي باشد.
نظر شما