پیام‌نما

وَلَنْ تَرْضَى عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ * * * یهود و نصاری هرگز از تو راضی نمی شوند تا آنکه از آیینشان پیروی کنی. بگو: مسلماً هدایت خدا فقط هدایت [واقعی] است. و اگر پس از دانشی که [چون قرآن] برایت آمده از هوا و هوس های آنان پیروی کنی، از سوی خدا هیچ سرپرست و یاوری برای تو نخواهد بود. * * * از تو کی خوشنود گردند ای ودود! / از رهی، هرگز نصاری و یهود؟

۱۱ خرداد ۱۳۸۴، ۱۰:۴۰

/ اختصاصي مهر /

زنده تر از تو كسي نيست ، چرا گريه كنيم ؟ / تنفس " شعر معاصر " در فضاي عطرآگين و زلال ولايت

خبرگزاري مهر - گروه فرهنگ و ادب : سرودن و نوشتن از امام (ره) - چه در زمان حيات مادي آن حضرت و چه پس از ارتحال ايشان كه در واقع ، تداوم حيات معنوي امام است ، - بنا به گفته عموم شاعران و اهل قلم معاصر ، حضور در ميداني وسيع از واژگان و كلمات و مفاهيم ناب است و در اين گستره معطر و بكر ، " انتخاب " بسيار مشكل مي نمايد .

شايد ،  شاعري كه توانست در دوران آغازين انقلاب اسلامي در سايه بلند و نوازشگر رهبري امام خميني ( ره ) صادقانه و در عين حال لطيف ، خطاب به امام خود بگويد : لبخند تو خلاصه خوبيهاست / لختي بخند ، خنده گل زيباست / با ما بدون فاصله صحبت كن / اي آنكه ارتفاع تو دور از ماست ( 1 ) / و ... كار نسبتا دشواري را انجام داده است ، هرچند كلمات او مثل خود ستايش شده ، ساده و بي پيرايه اند ، اما واقعيت امر اين است كه دراين اقيانوس مواج و پرگهر " انتخاب " سهل نيست .


هر چند ، دشمنان آرامش روحاني و زيبايي با  امام بودن مردم ما را بر نتابيدند و با برافروختن آتش جنگ ، تلاش كردند تا اين حلقه مهر رهبر و امت را با حاشيه هايي كه خود گشودند ، بگسلند اما باز هم " زبان " و " قلم " از توفندگي و ستايش خوبي ها و زلالي ها باز نماندند و آنچه به عينه ديدند ، بر قلب سپيد كاغذ حك كردند : اگر چون موم ، صد صورت پذيرم / به هر شكلي شوم ، نقش تو گيرم / تو تا بخت مني ، هرگز نخوابم / تو تا عمر مني ، هرگز نميرم ... ( 2 )


زمزمه هاي منظوم و منثوري كه  در توصيف حماسه ، انديشه  و ساده زيستي ايشان سروده شد ، تنها در  چكامه ها و ترانه هايي خلاصه نمي شود كه به صورت مستقيم ، امام را مورد خطاب قرار مي دهند  .

اما زمزمه هاي منظوم و منثوري كه براي بنيانگذار انقلاب و در توصيف حماسه ، انديشه  و ساده زيستي ايشان سروده شد ، تنها در شعرها ، چكامه ها و ترانه هايي خلاصه نمي شود كه به صورت مستقيم ، امام را مورد خطاب قرار مي دهند ، حضور امام ، دربسياري از نغمه هاي شور انگيزو زمزمه هاي غرور آميزي نيز مشهود است كه سرايندگان و آفرينندگان آن " فرزندان دفاع مقدس " ره به توصيف و تماشا نشسته اند : هرچند كه پاي بسته پر مي گيريم / با بال و پر شكسته پر مي گيريم / بي واهمه از هواي توفاني دشت / تا بام تو دسته دسته پر مي گيريم - و - با آنكه دل رميده بي اقبال است / از ياد تو شرح سينه مالامال است / از بام تو چشم بر نمي گردانيم / اين رسم كبوتران خونين بال است . ( 3 )




امام ( ره ) خود نادرترين اتفاقي بود كه  در تاريخ ادبيات و هنر اين سرزمين به وقوع پيوست ، مروركارنامه " شعر " فارسي در ايران ، در طول ساليان متمادي و حتي اعصارگذشته ، مويد اين " اتفاق " است . حضور امام و جلوه گري انديشه ، حماسه و زندگي پيامبرگونه ايشان ، تنها در سروده ها و شعرهاي شاعران - كه به تعبير امروز مخاطبان خاص دارند - محدود نشد و نغمه ها ، سرودها ، نوحه ها و مديحه هاي معطر مردمي نيز به اين جريان سيال پيوستند ، از همين رو بود كه مادري هم كه مي خواست در دورافتاده ترين روستاي كشور ، فرزند خود را براي نبرد با بيگانه و متجاوز به خط مقدم جنگ روانه كند ، گاه ، زمزمه اي از اين دست را بر لب جاري مي ساخت و از فرزند خود پاسخ مي شنيد كه : مي روم مادر كه اينك ، كربلا مي خواندم / از ديار دور ، يار آشنا مي خواندم ... ( 4 ) 


به اين ترتيب ، نغمه سرايان ، سخن پردازان و شاعران " عام " و " خاص " به اتفاق از شخصيت امام ، متاثر شدند و به تفكيك گفتند و نوشتند ، تعدادي از اين آثار مورد اقبال نشر قرار گرفت و خوشبختانه امروز در دسترس علاقه مندان است ، اما متاسفانه بخش عظيمي از اين چكامه ها و ترانه ها كه بعضا از لطافت و عمق محسوسي نيز برخوردارند ، فرصت ظهور در كتابها ، مجلدات و بخش فرهنگ مكتوب را پيدا نكردند و همچنان در تاريخ فرهنگ شفاهي مردم ما باقي ماندند كه اميد مي رود محققان و مجدان ادبيات و فرهنگ ما با احساس تعهد تاريخي و فرهنگي ، در اين زمينه اقدامات لازم را مبذول نمايند .


تكانه ديگر " شعر " پس از ارتحال ملكوتي اين مسافر سربلند بهشت بود ، شعرمعاصر اگر چه از يك سو خود را اشكبار و دردمند از هجرت يار و غربت خود مي ديد ، اما ميدان ديگري براي نمايش ارادت خويش به كف آورده كه محصول آن ، آفرينش ده ها اثر ارزشمند ادبي بود . بي ترديد نمي توان از همه آنچه سروده شد ، حتي به تلخيص ، ذكري در اين مجال به ميان آورد ، چرا كه تعداد اين آثار بسيار است ، پس ترجيحا با غزلي شاخص سروده " محمد علي بهمني " كه ارتحال امام را نيزمانند ميلاد آن عزيز ، شكوهمند ، عارفانه و توام با حيات معنوي عنوان مي كند ، اين نوشتار را به پايان مي بريم :


زنده تر از تو كسي نيست ، چرا گريه كنيم
مرگمان باد و مباد آنكه تو را گريه كنيم

هفت پشت عطش از نام زلالت لرزيد
ما كه باشيم كه در سوگ شما گريه كنيم ؟

رفتنت آينه آمدنت بود ، ببخش
شب ميلاد تو تلخ است كه ما گريه كنيم

باغبانا زتو و چشم تو آموخته ايم
كه به جان تشنگي باغچه ها گريه كنيم 

ما به جسم شهدا گريه نكرديم ، مگر
مي توانيم به جان شهدا گريه كنيم ؟

آسمانا ! همه ابريم گره خورده به هم
ما به دامان كدام عقده گشا گريه كنيم ؟! 


1 - قيصر امين پور
2 - اكبر بهداروند
3 - ميرهاشم ميري
4 - سيد حسن حسيني  

کد خبر 190420

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha