پیام‌نما

لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ * * * هرگز به [حقیقتِ] نیکی [به طور کامل] نمی‌رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید؛ و آنچه از هر چیزی انفاق می‌کنید [خوب یا بد، کم یا زیاد، به اخلاص یا ریا] یقیناً خدا به آن داناست. * * * لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّی تُنفِقُواْ / آنچه داری دوست یعنی ده بر او

۱ تیر ۱۳۸۴، ۱۵:۰۵

به مناسبت اول تيرماه ؛ روز تبليغ و اطلاع رساني ديني

اخلاق حرفه اي خبر در اسلام (1)

اخلاق حرفه اي خبر در اسلام (1)

خبرگزاري "مهر" - گروه دين و انديشه : خبر از جمله پيامهاي رسانه است كه تعريف آن در اساس ،حاوي واژه هايي هنجاري، ارزشي و اخلاقي است. اسلام نيز كه اخلاق، ارزشها و آرمانها را همواره حاكم بر تمام جنبه هاي حيات بشري و همه روابط فردي و اجتماعي معرفي مي كند در حوزه خبر داراي رهنمودها و اصول و توصيه هاي روشن و شفافي است.

اخلاق رسانه اي

به گزارش گروه دين و انديشه "مهر "، اخلاق رسانه اي نقطه تلاقي علم اخلاق و عمل رسانه يا ارتباط جمعي است. اخلاق رسانه اي امري دروني و مرتبط با ارزشها و هنجارهاست. بر اساس اين مفهوم دروني است كه مجموعه قواعد و اصول اخلاق بايد توسط ارتباط گر و سازمان ارتباطي رعايت شود و از اين نظر با حقوق و قانون رسانه ها متفاوت است.

چه بسا بسياري از شگردهاي رسانه اي كه به ظاهر با هيچ اصل و بند و تبصره اي از حقوق و قانون تنافي نداشته باشد اما با اصول اخلاق منافات دارد. از سوي ديگر اخلاق رسانه اي با ارزشها و هنجارها سروكار دارد ، ارزشها و هنجارهايي كه از درون فرهنگ جامعه و در جامعه اسلامي از درون فرهنگ اسلامي سر بر مي آورد. لذا اخلاق رسانه اي اگر چه تابع اصول و قواعدي كلي و جهان شمول است اما به سبب ريشه گرفتن آن از مجموعه ارزشهاي بطن جامعه مي تواند از جامعه و فرهنگي به جامعه و فرهنگ ديگر متفاوت و متغير باشد. از اين رو تدوين اصول كلي اخلاق رسانه اي به سادگي تدوين قواعد كلي حقوق رسانه ها نيست و در هر فرهنگ و جامعه اي ، تعاريف و محدوده هاي خاص خود را دارد.

در دايرة المعارف بين المللي ارتباطات ، اخلاق رسانه اي زير مجموعه اي از اخلاق عملي و يا حرفه اي دانسته شده كه از تركيب توصيف و تئوري تشكيل شده است. در اين دايرة المعارف آمده است : اخلاق رسانه اي شاخه اي جديد ولي مهم از اخلاق حرفه اي است...  .  در قضاوت هاي معنوي سطوح تصميم گيرنده در رسانه ها، اخلاق رسانه اي از جايگاه ويژه اي برخوردار است. البته حفظ اهميت اصول و تئوري اخلاقي رسانه اي به طور منطقي دو روي يك سكه اند. كند و كاو در دنياي بزرگتري از اخلاق عملي نشان مي دهد كه اگر تنها هدف ، توصيف اخلاق واقعي در ميان دست اندركاران باشد ، نتيجه كار بدست آوردن حداقل اخلاقيات است و اگر روي اخلاقيات حاكم شود ، دايره اي بسته و دور از واقعيت به وجود مي آيد.  بسياري از معيارهاي اخلاقي در علم رسانه در همه جاي دنيا مورد قبول نيستند. در واقع محققاني نظير ديكسون حتي مدعي اند فقدان توافق جهاني درباره هنجارهاي اخلاقي از مشخصه هاي ارتباط جمعي است و خواهد بود. در نتيجه بسياري از مقررات اخلاقي كه در اين مورد وضع شده اند در بهترين شكل خود ، تنها رهنمود هاي هنجاري هستند كه بر هيچ فلسفه اخلاقي مشتركي مبتني نيستند و روزنامه نگاران و ارتباط گران ، بسته به موقعيت ، به نحوي خاص با آنها روبرو مي شوند.

تصويب قوانين گسترده ، براي اعمال چنين هنجارهايي كه دوام و مقبوليت آنها مورد ترديد است ، بسيار غير عملي است.(كاسوما ،1375) به دليل تنوع ارزش ها و هنجارهاي موجود در فرهنگها و جوامع مختلف ، تدوين نظام نامه هاي اصول اخلاق حرفه اي رسانه اي كه شكل جامع و شامل و عام داشته باشد ، بسيار مشكل است و در صورت تحقق ، چندان مشكل گشا نخواهند بود.

به گزارش "مهر"، در گزارش كميسيون مك برايد درباره حقوق حرفه اي و اصول اخلاقي رسانه اي با بيان تاريخچه اي از تدوين هنجارهاي اخلاق حرفه اي كه نخستين بار در دهه 1920 آغاز شد آمده است : در حال حاضر شصت كشور در سراسر دنيا نظام نامه هاي كم و بيش گسترده اي را كه اغلب مورد پذيرش اشخاص حرفه اي قرار گرفته است ، پذيرفته اند. استانداردهايي را براي رفتار تعيين مي كنند روي هم رفته جنبه اي عام دارند، از جمله آزادي دسترسي به منابع اطلاعات ، عنيت و تعهد به خودداري از وارد آوردن افترا، اما اغلب اينها در لفافه ابهام و گاهي اصطلاحاتي نارسا هستند .

دليل اين نارسايي را بايد در تنوعات فرهنگي و در نتيجه تنوع در مباني ارزشي هر فرهنگ و جامعه جستجو كرد. لذا معني و ارزش هاي منسوب به مفاهيمي چون اخبار، حقيقت ، عنيت ، آزادي و حق دانستن واقعيات ، مي تواند با توجه به شرايط خاص يا با توجه به نيازها و اولويت هاي يك جامعه مفروض در يك برهه مفروض زماني تغيير كند.

قواعد اخلاقي فردي در مورد هر ملتي تنها با توجه به اولويت هاي ملي ، محدوديت هاي زباني ، تنوع فرهنگي و يا نوع ساختار سياسي تغيير مي كند. لذا عليرغم تلاش هاي سازمان هايي چون يونسكو در دستيابي به قواعد اخلاقي پذيرفته شده رسانه اي كه جنبه عام و فراگير وبين المللي داشته باشد ، فرايند ارتباطات جمعي در عمل تابع ديدگاه خاص هر روزنامه نگار است.  بنابراين در زمينه اخلاق رسانه ها، ديدگاه ها و نظرات متفاوت و متنوعي بسته به تفاوت و تنوع معتقدات فرهنگي و فلسفي نظريه پردازان مختلف ،  عنوان شده است.

گزارش "مهر" مي افزايد : برخي از اين ديدگاه ها عبارتند از : موقعيت گرايي و يا اباحي گري كه معتقد است مهم آن چيزي است كه رسانه يا ارتباط گر ميل دارد در يك لحظه خاص انجام دهد؛ ماكياول گرايي كه رفتار غير اخلاقي را در مورد خاص به شرط آن كه به ندرت و مخفيانه صورت گيرد مجاز مي داند؛ غايت گرايي كه پيامد ها را تنها عوامل تعيين كننده دراخلاقي بودن عمل ارتباط گر مي داند و به حاصل عمل بي توجه است؛ لذت گرايي  كه معتقد است يك عمل صحيح رسانه اي عملي است كه در خدمت منافع افراد بيشتري باشد؛ خود گرايي  كه معتقد است يك عمل صحيح رسانه اي عملي است كه براي خود ارتباط گر لذت بخش و مطلوب باشد و گروه هاي ديگر كه به نظر آنها ، با وضع قوانين فراگير در مورد اخلاقيات رسانه اي ، رويكرد خبرنگاران به اخلاق رسانه اي ، يك رويكرد واحد و از نظر قانوني ممكن خواهد بود.

اما ديدگاه اسلام به اخلاق رسانه اي كه در اصول ، ارزشها ، فلسفه و ماهيت اين دين الهي ريشه دارد ، ديدگاهي عام و فراگير و جهان شمول شمرده مي شود كه اگر چه منتسب به فرهنگي خاص به نام فرهنگ اسلامي است اما به دليل فطري بودن اين دين ، در برگيرنده تمامي اصول و فروع اخلاقي است كه در زمينه رسانه ها مطرح شده است.

اخلاق رسانه اي در اسلام

اسلام به عنوان دين خاتم و منطبق با فطرت همه آدميان ، همه اصول اخلاقي ياد شده را مورد تأكيد و تصريح قرار داده و آيات قرآن ، احاديث و سيره رسول اكرم (ص) و ائمه اطهار(ع) ، همگي سرشار از رهنمودهايي است كه مي تواند اصول حرفه اي رسانه اي اسلامي شمرده شود.

در تبييين اخلاق حرفه اي رسانه اي از ديدگاه اسلام بايستي به تفاوت ماهوي تعاريف ، كاركردها و اصول پذيرفته شده در علم رسانه ها با مضامين و اصول اسلامي توجه نمود. با قبول اين فرض  مي توان از منظري دروني اصول زير را به مثابه اركان اصلي اخلاق رسانه اي در اسلام مورد توجه قرار داد :

 خبررساني

به گزارش "مهر" ، خبررساني و اطلاع رساني يكي از كاركردهاي اصلي رسانه ها است و اين كاركرد در كنار دو كاركرد ديگر شامل آموزش و سرگرمي يك ركن اساسي كار وسايل ارتباط جمعي را شكل مي دهد.

چنانچه اخلاق رسانه اي را در اسلام تابع گفتمان و يا جهان بيني فراگيري بدانيم كه احكام و اصول و ارزشهاي اسلامي را در ساير ابعاد زندگي بشر نيز تحت تأثير قرار داده و چارچوب وظايف فرد مسلمان را در آن قالب روشن ساخته ، اخلاق خبررساني را نيز بايستي در ذيل جهان بيني و پارادايم تفكر، اخلاق و اصول اسلامي دانست.

ارزشهاي اخلاقي اسلام جزيره هاي جدا از هم نيستند كه هر يك را فارغ از ديگري و به گونه اي مطلق بتوان مبناي عمل قرار داد.

اسلام مجموعه اي به هم پيوسته از هنجارها و اصول و فلسفه هاست كه هر يك مكمل ديگري است. برخلاف تصوري كه در غرب از مفهوم و واژه دين وجود دارد اسلام دامنه كامل زندگي و تجربه بشري در سطوح خرد و كلان را در بر مي گيرد و همانگونه كه در سوره مائده آيه 3 آمده است :" امروز برايتان دين را كامل كردم" اسلام شيوه زندگي و دين كامل است و در حقيقت فرهنگ جامعي است كه شكل و الگوي فراگير زندگي به شمار مي رود. به دليل فراگيري اين الگو، يك مسلمان همواره به صورت هدفمند زيست مي كند و هيچگونه عملي خارج از چهارچوب گفتماني اسلامي نيست حتي عمل فرد مسلمان پيش از آنكه به منصه ظهور و دنياي خارج برسد در عالم قصد و اراده و نيت نيز مستحق ثواب و يا عقاب است تا جايي كه براي نيت و اراده جايگاهي فراتر از عمل ديده شده است.

انسان مسلمان همواره مقيد به حدود الهي است و مجاز نيست از آن حدود تخلف ورزد : " اينها حدود الهي است پس متعرض آنها نشويد"(سوره بقره ، آيه 229) و يا " اينها حدود الهي است پس نزديك آنها نشويد " (سوره بقره ، آيه 187) حدود الهي مرزبندي ها و حوزه مشخص شده وظايف و بايدها و نبايدهاي كلي و شاملي است كه انسان بايستي برآن اساس زندگي روزمره فردي و اجتماعي خود را سامان دهد و حكومت نيز بايستي زمينه هاي رعايت آن حدود را فراهم و تسهيل سازد.

اصل كلي در زندگي انسان مسلمان از خدا بودن و به سوي خدا رفتن است. "الي الله مرجعكم جميعاً"(سوره مائده ، آيه 48) تمامي نيات و اعمال مسلمان بايستي در راستاي دستورات خداوند و در جهت كسب رضايت پروردگار و منطبق با خواست خداوند باشد.
از جمله اين اعمال فرآيند خبررساني در رسانه هاي جامعه اسلامي است كه آن هم در ذيل اصلي كلي به نام اصل انطباق با اوامر الهي قرار مي گيرد. بنابراين ارتباط گر مسلمان هيچگاه مانند يك ارتباط گر سكولار غربي خود را فارغ از همه چيز به جز خبر نمي بيند.

ارتباط گر مسلمان خبر و خبررساني را نيز در سايه تلاش براي كسب رضايت و تحقق خواست خداوند پي مي گيرد. لذا در توصيف و تبيين اخلاق خبررساني اسلامي بايستي به اصول كلي و نيز ارتباط تنگاتنگ گفتماني تمامي اين اصول با يكديگر توجه و عنايت جدي داشت. نگاه تك بعدي به هر يك از اصول اخلاقي اسلام مي تواند خود هدايت كننده به سوي گمراهي باشد و نه فلاح.

گزارش "مهر" مي افزايد : اصول ياد شده هر يك به تنهايي مبناي عمل نيستند و بلكه همگي در هماهنگي و همراهي و ارتباط كامل با يكديگر معنا مي يابند. سرفصل هاي كلي همچون حق مداري ، عدالت ، تقوا و اصلاح جامعه ، همگي خطوط پيوند اصول و تأكيدات اخلاقي اسلام در امر خبررساني محسوب مي شوند و حلقه وصل رهنمودهاي اخلاقي اسلام در قالب آيات قرآن كريم و تعاليم معصومين عليهم  السلام هستند ، از جمله تأكيدات اسلام در اين زمينه موارد ذيل قابل توجه است : "قل امر ربي بالقسط"(اعراف، آيه 29) اي پيامبر به مردم بگو كه پروردگارم به قسط و عدل دستور داده است. "ان اكرمكم عندالله اتقيكم"(حجرات ، آيه 13) بزرگوارترين شما نزد پروردگار با تقواترين شماست. "الحق احق ان يتبع" (غررالحكم و دررالكلم 1/319) حقيقت بهترين چيزي است كه سزد انساني در پي آن باشد. 

بدين سان خبررساني اگر در راستاي اصول اسلامي و در جهت روشن ساختن حقيقت باشد از جمله بهترين كارها در جامعه اسلامي است. اگرچه رهنمودهاي اخلاقي اسلام در تمام عرصه هاي زندگي بشر و در ارتباطات فردي و اجتماعي در تمامي سطوح لازم الاتباع و تعيين كننده است اما به دليل اهميت فوق العاده و حساسيت و تأثيرگذاري خارق العاده وسايل ارتباط جمعي بر افكار عمومي و سرنوشت اجتماع توجه مجدد به اين اصول و رهنمودها در حوزه عملكرد رسانه ها بسيار ضروري تر به نظر مي رسد.

 مسؤوليت اجتماعي خبرنگار

 قواعد اخلاق اسلامي مسؤوليت پذيري اجتماعي است. تئوري مسؤوليت پذيري اجتماعي كه رويه رسانه هاي غير مذهبي يا غربي بر آن مبتني است ريشه در فردگرايي كثرت گرا دارد. در حالي كه اصل اسلامي مسؤوليت پذيري اجتماعي بر مفهوم امر به معروف و نهي از منكر مبتني است.

معناي تلويحي اين اصل آن است كه هر فرد و گروه به ويژه نهادهاي ارتباطات اجتماعي مثل مطبوعات, راديو و تلويزيون و سينما مسؤوليت دارند تا در مجموع. افراد جامعه را براي پذيرش اصول اسلامي و عمل بدان آماده سازند. در تاريخ اسلام بسياري نهادها و همچنين كانال هاي ارتباطي مثل مساجد: اذان (دعوت به نماز) و خطبه جمعه از اين مفهوم مسؤوليت اجتماعي استفاده كرده اند تا افكار عمومي را بسيج نمايند و افراد را به تلاش در جهت خير و سعادت فردي در اين جهان و جهان آخرت ترغيب نمايند. به طور كلي در جهان ظاهراً رسانه ها نقشي متضاد با نقش امر به معروف و نهي از منكر را بازي مي كنند.

رسانه ها بيشتر به برخوردها ، اختلاف نظرها و رسوايي ها و كمتر به صلح ثبات و تداوم و سازگاري اخلاقي علاقمند هستند اگر دست اندركاران رسانه ها در جهان اسلام اين مفهوم مسؤوليت اجتماعي را به عنوان سنگ بناي حرفة خود نپذيرند هرگز نمي توان از قواعد اخلاقي اسلامي تصوري داشت. هربرت آلتشول درباره مسؤوليت اجتماعي خبرنگار چنين مي گويد : مشكل ما در بررسي اصطلاح مسؤوليت اجتماعي مشابه مساله اي است كه با واژه آزادي داريم.هيچ يك از اين دو واژه را نمي توان به شكلي جامع تعريف كرد.

معناي هر كدام كاملاً به نظام اخلاقي و مجموعه ارزشهاي ما وابسته است. بر اين اساس در هر جهان بيني و در هر گفتمان اجتماعي فرهنگي ، ديني مسؤوليت اجتماعي مي تواند شاخصها و ميزانهاي متفاوتي داشته باشد اما همواره در اين مفهوم اساسي اشتراك نظر وجود دارد كه مسؤوليت اجتماعي يعني احساس مسؤوليت فرد در برابر جامعه و در برابر مصالح و منافع جامعه و البته در هر جامعه با فرهنگ و هنجارها و ارزشهاي خاص خود مصالح و منافع داراي تعاريف خاص آن جامعه است.

به طور كلي رسانه هاي جمعي بايد مسؤوليت نگهباني از جامعه را بر دوش گيرند و با هوشياري اطلاعات لازم در مورد معروف (يعني آنچه كه با معيارهاي جامعه اسلامي سازگار است) را ارائه كرده و از آن حمايت كنند و منكر (يعني آنچه را مغاير معيارهاي جامعه اسلامي است) مشخص سازند و با آن مخالفت ورزند. رسانه هاي جمعي همچنين بايد به ايجاد توسعه درون ساز و استفاده از عرصه هاي مناسب مشروعيت اقدام كنند. منظور اينكه مشخص شود رسانه هاي جمعي چه مطالبي را چه موقع و چگونه بايد تحت پوشش خبري خود قرار دهند و در صورت لزوم چه چيزي را براي چه مدت با توجه به شرايط تئوري فرهنگ اسلامي نبايد تحت پوشش خبري بگيرند.

ارتباط گر مسلمان حق ندارد به گونه اي غير مسؤولانه و بدون توجه به آثار و عواقب اخبار اقدام به انتشار و تهيه اخبار كند.
امام علي(ع) در باب مسؤوليت افراد در قبال كلام خويش مي فرمايد : "الكلام في و ثاقك مالم تتكلم به فاذا تكلمت به صرت في وثاقه"(نهج البلاغه، حديث 373) تا زماني كه گفتاري را بر زبان نرانده اي آن كلام و گفتار در اختيار توست ولي زماني كه آن را اظهار داشتي از آن پس ضامن عواقب و پيامدهاي آن خواهي بود. از سوي ديگر گاهي اوقات مسؤوليت اجتماعي اقتضا مي كند امري بيان و اظهار شود.

امام علي (ع) در باب تأثير كلام مي فرمايند : "رب قول انفذ من صول" (نهج البلاغه ، حديث 394) چه بسا يك گفتار كه از يك حمله مؤثرتر باشد. اگر چه اصول خبررساني در رسانه هاي امروز جهان مبتني بر شعار "دانستن حق مردم است" مي باشد اما حق مردم علاوه بر دانستن شامل موارد ديگري نيز مي شود كه حفظ جامعه ، حفظ دين ، تقويت اتحاد و وحدت و انسجام جامعه ، رشد و توسعه در همه ابعاد وهمه و همه از جمله آنها است.

ليكن زماني كه دو حق با يكديگر تزاحم كنند قطعاً ارتباط گر مسلمان نمي تواند بي اعتنا به آثار اين تزاحم خود را بي مسؤوليت فرض كرده هر آنچه مي خواهد بر زبان و قلم راند.

به گزارش "مهر" ، يكي ديگر از مسؤوليت هاي رسانه در برابر جامعه اسلامي حفظ يكپارچگي و تاليف قلوب مخاطبان است. روشهاي تفرقه افكنانه كه موجب بد بين شدن دسته اي از مردم به دسته ديگر مي شود و انتشار اخبار اين چنيني از نظر اسلام روشي غير مسؤولانه و خلاف اخلاق اسلامي است. قرآن به مؤمنين فرمان مي دهد اگر دو دسته از شما با يكديگر كارزار كردند بين آنان را اصلاح كنيد. "و ان طائفتان من المؤمنين اقتتلوا فاصلحوا بينهما فان بغت احد اهما علي الاخري فقاتلوا التي تبغي حتي تفي الي امرالله فان فاءت فاصلحوا بينهما بالعدل و اقسطوا ان الله يحب المقسطين".(حجرات ، آيه 10) در كنار اين رهنمود همچنين قرآن فرمان برخورد با مشركان و دشمنان اسلام را در هر جا كه يافت شوند صادر مي كند. بنابراين وظيفه ارتباط گر مسلمان در حوزه خبر اولاً تحكيم وحد صفوف خودي و برخورد بي امان با غير خودي است. قرآن مي فرمايد : "فاقتلوا المشركين حيث وجد تموهم...". (توبه ، آيه 6) هر جا كه مشركين را يافتند با آنان كارزار كنيد. از جمله عرصه هاي كارزار با مشركان عرصه اطلاع رساني و تبليغات است.

از ديگر كار كردهاي خبررساني و اطلاع رساني در جامعه كه در راستاي مسؤوليت اجتماعي رسانه است پند آموزي و عبرت گيري مردم است كه قرآن نيز بر آن تأكيد مي ورزد.

در قرآن كريم داستان و خبر بسياري از اقوام و ملل ذكر شده كه به تعبير قرآن هدف از بيان آنها عبرت و پند آموزي است : "لقد كان في قصصهم عبره لاولي الاباب ...".(يوسف، 111)"ان في ذلك لعبره لاولي الابصار".(آل عمران ، 13) همچنين قرآن كريم پس از بيان اخبار اقوام گذشته در مواضع متعدد از عبارت فاعتبروا يا اولي الابصار استفاده مي كند و از مردم مي خواهد با توجه به آنچه گفته شده پند آموزي نموده آثار آن را در زندگي خود دخالت دهند.

منبع : پيمان جبلي، فصلنامه پژوهشي دانشگاه امام صادق، شماره 21

کد خبر 190817

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha