به گزارش خبرگزاري مهر به نقل از روزنامه آمريكائي يو اس نيوز، راس در اين تحليل مي نويسد وزراي خارجه آلمان، فرانسه و انگليس هفته گذشته با ايراني ها ديدار كردند و پس از اين ديدار اعلام كردند كه بحران برطرف شده است.
وي مي افزايد : تهديد ايران به از سرگيري غني سازي اورانيوم فعلاً برطرف شده است اما آيا ما اينقدر از مرحله پرت هستيم؟ احتمالاً نه.
راس مي نويسد: در گفتگوهاي پاريس ظاهراً حسن روحاني مذاكره كننده ارشد ايران كاملاً رك گوئي كرد و گفت : تشويقها نمي تواند باعث شود تا ايران بطور دائم غني سازي اورانيوم خود را متوقف نمايد و اين تنها توقف موقت غني سازي است كه مي تواند براي ايران قابل قبول باشد .
راس مي افزايد : اما آنها از اين مساله بطور واضح به عنوان اهرمي براي رابطه با اروپائيها استفاده مي كنند. در حقيقت در اين مرحله به احتمال بسيار زياد پويائي گفتگوها رفتار ايراني ها را تغيير مي دهد تا اروپائيها را ، چرا كه به نظر مي رسد ايراني ها معتقدند بدون اينكه هزينه اي واقعي در اين خصوص بپردازند مي توانند بطور پنهاني يا آشكارا بسوي توسعه روز افزون مواد شكاف پذيرحركت كنند و تحولات اخير نشان خواهد داد كه حق با آنهاست.
اين تحليلگر آمريكائي در ادامه مدعي شد : در اكتبر سال 2003 ايران با اروپا به توافقي رسيد تا بر اساس آن فعاليت هاي هسته اي خود را به حالت تعليق در آورد؛ سپس در سال 2004 تعهد خود را بدون اينكه بهائي در رابطه با آن بپردازد، نقض كرد بنابراين تهديد براي ارجاع پرونده ايران به شوراي امنيت سازمان ملل احتمالاً تهديدي تو خالي است.
وي مي گويد: آنها با عقد قراردادهاي 100 ميليارد دلاري در امور مهندسي با چين احتمالاً بر اين باورند كه پكن با استفاده از حق وتوي خود در سازمان ملل، از آنها حمايت خواهد كرد و بدون در نظر گرفتن هشدار اروپا در باره پيامدهاي تحريم، به نظر مي رسد ايراني ها بخوبي دست سه كشور اروپائي را خوانده اند ومعتقدند اروپائي ها از اينكه تحريمهائي را عليه منافع خودشان برقرار كنند و باعث شوند كه نفت به بشكه اي بالاي 50 دلار برسد اكراه دارند.
كارشناس مسائل خاورميانه در ادامه مي نويسد: ايراني ها با مهارت و با ذكاوت از اروپائي ها استفاده مي كنند، به فشارهاي خود مي افزايند سپس فشار را كم مي كنند و محاسبه مي كنند كه وقتي آنها از تهديداتشان عقب مي كشند انگليس، فرانسه و آلمان بايد سپاسگذار و ممنون باشند و در نهايت به نظر مي رسد ايران بر اساس استراتژي اصولي و اساسي خود به اروپائي ها بگويد كه تهران بايد توانائي و ظرفيت تكميل چرخه سوخت هسته اي را به شيوه خود كه بتواند اورانيوم غني شده توليد كرده و براي پلوتونيوم بازفراوري شده تهيه كند داشته باشد.
اين فرستاده اسبق آمريكا به خاورميانه مي نويسد: در يك چنين شرايطي ايران قادر خواهد بود براي برق و مواد شكافت پذير براي كلاهكهاي هسته اي ، سوخت هسته اي توليد كند البته ايران براي اروپائيها تضمين خواهد كرد كه به ساخت تسليحات هسته اي اقدام نخواهد كرد و تنها از اين امور براي توليد نيرو بهره خواهد جست.
اما چنين تضمينهائي تا چه ميزان مفيد خواهد بود؟
اين كارشناس يهودي كه وابستگي خاصي نيز به لابي صهيونيستها در واشنگتن دارد مي افزايد: براي نزديك به بيست سال بخشهاي مهمي از فعاليت هاي غني سازي ايران ناقض تعهدات اين كشور در پيمان منع تكثير سلاحهاي هسته اي موسوم به ان پي تي بوده است. پرواضح است از آنجائيكه تضمينهاي ايران ارزش اسمي دارد و در ظاهر امري قابل پذيرش نيست بنابراين تائيد اين تضمينها بايد از طريق مداخله و نظارت عملي شود، اما چنين تائيدي عملاً در راستاي جمع آوري اطلاعات و دسترسي ها خوب خواهد بود بدين معني كه ما پيشا پيش جاي تمام فعاليت هاي هسته اي ايران را مي دانيم و اينكه محدوديتي براي بازرسي هاي غافلگيرانه وجود نخواهد داشت.
وي در خصوص اعتماد سازي مي نويسد:
بطور قطع بهترين تضمين اين است كه ايراني ها از توانائي خود در زمينه تسليحات هسته اي صرفنظر كنند و تغييري در رفتار آنها ديده شود به طوري كه اطمينانهاي بزرگتري را در خصوص اهداف خود بوجود آورند.
راس معتقد است : پذيرش بازرسي در هر زمان و هر مكاني نشانه خوبي در اين تغيير رويه خواهد بود ، اما دولت بوش هم مي تواند نگرش و رفتار خود را تغيير دهد بطوريكه ايراني ها واقعاً به اين قطعيت برسند كه در صورتيكه آنها به دنبال برنامه هاي هسته اي باشند هزينه اي را پرداخت خواهند كرد.
وي مي افزايد : براي انجام اين مساله، دولت آمريكا بايد بداند كه آماده مي شود تا در گفتگو به اروپائيها بپيوندد و گفتگو نمايد. در حال حاضر اروپائيها پذيرفته اند كه اگر گفتگوها شكست بخورد تحريمها برقرار مي شود. در اين خصوص تنها اختلافي كه وجود دارد اين است كه اگر گفتگوها به شكست بيانجامد چه تصميمي اتخاذ شود و چه تحريمهائي برقرار گردد.
مقام سابق آمريكائي در ادامه مي نويسد: در عوض الحاق آمريكا به گفتگوها، اروپا بايد در رابطه با مفاد هركدام از اين موارد به توافق برسد و اگر اروپائي ها چنين تفاهمي را ببنند به اين درك خواهند رسيد كه قطعاً نخواهند توانست از پرداخت هزينه بگريزند و آنها ديگر قادر نخواهند بود از اروپائيها نيز عليه ما استفاد ه كنند
وي در پايان تاكيد مي كند : حتي اگر اين كافي نباشد حداقل چنين ديدي مي تواند جنب و جوشهاي فعلي را تغيير دهد و پويائي كه ايراني ها ير اساس آن سعي در داشتن بمب اتمي دارند را آرام مي كند .
نظر شما