به گزارش خبرنگار ادبي "مهر" در آغاز جلسه " هوشنگ مرادي كرماني "نويسنده در مورد خلق داستان « مشت برپوست» گفت : يك روز در بازار كرمان زن كولي را ديدم كه كودكي در بغل داشت ، و براي امرار معاش تنبك مي زد. با خود فكر كردم آينده اين كودك چه خواهد شد . اين اتفاق مانند تخم گياهي بود كه در من كاشته شد ، بعد از تحقيق و تلاش بسيار وفكر كردن به اين موضوع اين داستان رانوشتم .
مرادي اظهار كرد : من نويسنده حسي هستم و از راه تكنيك نمي نويسم .زماني كه مي نويسم تنها به نوشتن فكر مي كنم .
"مريم رجبيه " به عنوان اولين منتقد جوان بعد از تعريف خلاصه داستان گفت : اغلب داستانهاي مرادي عاميانه و بومي است و با خواندن آن مي توان با فرهنگ ، آداب ، رسوم و زندگي مردم ايران ، مخصوصا" كرمان آشنا شد.
وي افزود : در تمام داستانهاي مرادي رد پاي درد هاي شخصي نويسنده به خوبي نمايان است . اگر مرادي از زندگي خود حرف نمي زد مخاطب مي توانست از ميان داستانهايش زندگي او را بدست آورد . او هيچ وقت زندگي و گذشته خود را فراموش نكرده است و هيچ وقت پشت صفحات كتابهايش پنهان نمي شود. براي جهاني شدن اول چيزي كه مهم است حفظ ريشه هاي فرهنگي و بومي است ، و اين خصوصيت در داستانهاي كرماني به خوبي ديده مي شود. تصوير سازي ها ي زيبا داستان نيز قابل توجه است .
در ادامه جلسه مرادي كرماني در مورد نقد در جامعه ايران اظهار داشت : در كشور ما نقد خيلي غريب است و هميشه با يك پيش داوري همراه است .در جامعه ايران بجاي نقد يا انتقام مي گيريم ياتعريف مي كنيم . كسي كه نقد مي كند اغلب ريزه كاريهايي را نشان مي دهد كه شايد خود نويسنده هم متوجه آن نبوده است با نقد لايه هاي دروني داستان بهتر ديده مي شود .
" سارا هويز آ وي " به عنوان دومين منتقد جوان در ادامه جلسه گفت :" موشو" شخصيت اصلي داستان « مشت برپوست» افكار ، رفتار يك نوجوان در هر دوره زماني و در طبقه محروم جامعه را بيان مي كند . او در فضايي از نقصان و كمبودهاي اجتماعي متولد و بزرگ مي شود .
خانم "حبيبي" ديگر منتقد جوان گفت : داستان مشت برپوست با بهترين نوع ابزار پرداخت و روايت كه صحنه است آغاز مي شود . بيشترين تصوير در نشان دادن است و بيشتر شخصيتها ازاعما ل و رفتارشان شناخته مي شوند .
|
وي ادامه داد: فضاي داستان « مشت بر پوست» اندوهناك و غمگين است . در اين اثر روايت داستاني قصه وارو بر پايه گزارش است و عمل داستاني كم صورت مي گيرد . زندگي نويسنده با تمام شخصيتها گره خورده است . نابساماني د رخانواده و تك فرزند بودن ، رنج كشيدن كودكان، از خصوصيات داستانهاي مرادي كرماني است .
دكتر سلاجقه افزود: بخش اول داستان ريتميك و دخل و تصرف در داستان خوب انجام شده است . اما در بخش دوم در پيرنگ داستان با يك نوع گسست روبرو هستيم . در اين بخش يك تغيير اساسي وجود دارد و آن رشد شخصيت افراد داستان است . نقش اصلي بيشتر داستانهاي كرماني را طنز و كارهاي زباني به عهده دارد .او به خوبي از زبان استفاده مي كند . اين طنز در داستانهاي اندوهبار او نيز ديده مي شود .
لازم به ذكر است در پايان برنامه منتقدان جوان و حاضران در جلسه به پرسش و پاسخ با مرادي كرماني و دكتر پروين سلاجقه پرداختند .
نظر شما