به گزارش خبرگزاري "مهر" اين برنامه بدين شرح است:
سياست خارجي و زندگي خوب
تعامل فعال، قدرت ايران را افزايش مي دهد
گام اول
ما بايد فعال شويم، انزوا بي معناست
سالهاي گذشته سالهايي بود كه ايران مسير تنش زدايي و نهايتا اعتماد سازي در عرصه ي بين المللي را با فراز و فرود فراوان طي كرد و امروز ملت ايران منتظر است كه ثمره ي تلاش ديپلماتيك خود را در عرصه هاي مختلف شاهد باشد. ملت منتظر است كه رويكرد تشريفاتي در روابط ديپلماتيك كاسته شود. اما امروز سياست هاي شفاف در مقابل حوزه هاي منطقه اي و مدني و فرهنگي و سياسي مي خواهيم ؛ به نحوي كه سطح روابط با كشورها، ميزان سرمايه گذاري و چشم انداز منافع ناشي از اين روابط در كوتاه مدت و بلند مدت براي ما روشن شود. در عرصه ي جهاني شدن و فرو ريختن مرزهاي فيزيكي و گسترش باور نكردني ارتباط و تغيير روابط بين ملتها، جز با شناخت دقيق همه بازيگران فعال و فرصتهاي موجود در صحنه بين المللي و ايجاد رابطه بر اساس تعقيب منافع ملي نمي تو ان از حقوق ملت در صحنه بزرگ جهاني دفاع كرد. ما در عرصه بين المللي بايد به دولت ها، با ملت ها، با سازمان هاي بين المللي و با نهادهاي مدني فراملي، در چارچوب احترام متقابل و منافع ملي ارتباطات فعال و موثر و زنده داشته باشيم. دولت در برنامه جديد « تعامل فعال و انتقادي » خود آماده خواهد بود از طريق گسترش زنده، دور از تشريفات و هوشمندانه ي روابط خارجي، زمينه ي برقراري « زندگي خوب » در عرصه ي داخلي و در شان و زيبنده مردم فراهم آورد.
گام دوم
حوادث در راه، فرصت ماست
روشن است كه اين روزها زمزمه هاي زيادي مبني بر شكل گيري « حوادث مهمي » در راه روابط ايران با قدرت هاي بزرگ بويژه آمريكا شنيده مي شود. ما معتقديم نبايد منتظر حوادث بود تا فرصت هاي ما را تبديل به تهديد كند، بلكه ما آماده خواهيم بود كه حوادث را « مديريت فرصت » نماييم و منفعل نباشيم. مردم از ما انتظار دارند كه غافلگير نشويم، فعال باشيم لذا هوشمندي ما در برابر نسخه هاي تحميلي جهاني و منطقه اي ضروريست. ما در اين حوزه از مسائل خارجي مان مزيت هاي بزرگي داريم، فرصت هاي ما در حوزه ي جايگاه جغرافيايي مان، در حوزه جايگاه اسلامي و مردمي مان در منطقه و در حوزه « نفت » يعني قدرت اقتصادميان بسيار زياد است. قدرتهاي بزرگ معني و مفهوم چنين مزيت هايي را خوب مي دانند و مجبور به همكاري خواهند شد. تجربه عراق و افغانستان نشان داد كه همكاري با ايران تنها رمز نهايي تامين منافع است چرا كه آينده ي منطقه در گرو « عقلانيت » و « صلح دوستي » ايرانيان است. بر اين اساس « دولت زندگي » اعلام مي كند كه راهبردش در رابطه با قدرتهاي بزرگ به خصوص ايالات متحده براي فراهم آوري « زندگي خوب » در داخل كشور « مديريت فرصتهاست » تا با جلوگيري از تهديدها، دستگاه خارجي ما بتواند بر اساس سياست راهبردي عزت، حكمت و مصلحت با استفاده از چنين امتيازهاي بزرگي تامين كننده ي منافع اقتصادي و سياسي كشور باشد.
گام سوم
ديپلماسي يعني اقتصاد
امروز بايد پرسيد كه غير از وظايف امنيتي و سياسي، دستگاه سياست خارجي و ديپلماسي در زندگي مردم چه تاثيري دارد ؟ از نظر ما مانند همه ي دنيا، جواب روشن است : « ديپلماسي يعني كمك سياست به اقتصاد كشور » . دستگاه سياست خارجي، دستگاهي است كه مي تواند بزرگترين فرصت هاي اقتصادي را براي ارتقاء زندگي مردم فراهم آورد. مي تواند سرمايه جذب كند، صادرات را افزايش دهد، فناوريها را به روز كند و در حقيقت توان اقتصادي كشور را بالا ببرد. با ثروتهاي بزرگ نفتي و گازي كه در اختيار داريم، ديپلماسي مسير اصلي افزايش ثروت و اقتدار ملي است. در « دولت زندگي خوب » ما شاهد خواهيم بود كه « ديپلماسي » در خدمت « اقتصاد » قرار مي گيرد و نشان داده خواهد شد كه ديپلماسي موفق مي تواند اشتغال ايجاد كند، اقتصاد خرد و كلان را به تحرك و اداره و ديدگاه مردم جهان را نسبت به ايرانيان تغيير دهد. ديگر نبايد ايراني تنها به فروشنده نفت مشهور شود، بلكه ايران بايد در شان و برازنده ظرفيت اقتصادي و سياسي و فرهنگي كه دارد به جهانيان شناسانده شود.
گام چهارم
ايرانيان خارج از كشور تكيه گاه ايرانيان در جهانند
ايراني در هر كجاي دنيا كه باشد ايراني است و اگر موفق باشد مايه ي افتخار و غرور ايرانيان خواهد بود. چنان كه امروز همگان به اين موفقيت و بالاتر بودن سطح اقليتهاي ايراني خارج از كشور نسبت به سطح عمومي كشورها اذعان دارند. مايه ي تاسف است كه تعداد كثيري از ايرانيان خارج از كشور بنا بر ميهن دوستي و مهرپروري خود مايلند به هموطنان خود در داخل كشور خدمات علمي، پزشكي، اقتصادي و تكنولوژيك ارائه دهند ولي موانع و سنگ هاي فراواني پيش پاي آنها نهاده شده است. ايرانيان خارج از كشور با قدرت فكري، علمي و اقتصادي خود مورد حمايت دولت بوده و چهره كليدي از آنان بعنوان فرصتي بزرگ مد نظر مي باشد. البته در اين راه بايد نگاه مالي و ابزاري به انان را كنار بگذاريم و دفاع از حقوق ايشان را همانند دفاع از ديگر ايرانيان وظيفه و تكليف دولت بدانيم. سفارتخانه ها و نمايندگي هاي ايران در خارج از مرزها بايد مركز تجمع، همفكري و همكاري ايرانيان گردد و هيچ ايراني در هيچ كجاي دنيا، نبايد از كشورش دور و منزوي باشد. در دولت آينده از مهمترين حركت ها، ارتقاء سطح خدمت رساني دستگاه سياست خارجي به ايرانيان خارج از كشور خواهد بود كه هم حقوق آنها و هم منافع ملي كشور بيشتر رعايت گردد.
گام پنجم
نمايندگان ايران بايد در شان ايرانيان باشند
سفيران جمهوري اسلامي و نمايندگان رسمي كشور بايد سفير ايران و برازنده ي ملت و عصاره ي فرهنگ و تمدن و دين اين سرزمين باشند. آنها بايد در صحنه ي بين المللي و در عرصه هاي حساس حضور يافته و با قدرت و توانايي و كارداني و علمي كه دارند از حقوق ملت دفاع كنند. نمايندگان ايران در خارج از كشور ضمن برخورداري از برخي شرايط عمومي مانند تسلط بر زان محل ماموريت و يك زبان بين المللي و آشنايي با فرهنگ و ساختار اجتماعي و سياسي و اقتصادي كشور ميزبان، بايد براي هر روز حضور در خارج از كشور به صورت كوتاه مدت، ميان مدت و بلند مدت برنامه داشته و راهكارهاي تخصصي و اجرايي آن را به ظهور برسانند. سفيران جمهوري اسلامي در خارج از كشور بايد سالانه به پيشگاه مردم با نمايندگان آنان و دولت پاسخگو باشند و سطح توقع از سفيران و نمايندگان و فعالان كشور در ديپلماسي، آن قدر بالا برود كه جز مردان و زنان كاردان و برنامه محور و هدفمند كسي به خود اجازه ورود به اين عرصه ي حساس را ندهد. اين مسووليت فرصتي براي تنفس نيست بلكه مانند آنچه در بعضي نمايندگانيهاي امروز ايران ديده مي شود، فرصتي براي ارتقاء جايگاه و توسعه ي منافع ايران در عرصه جهاني است كه بايد هدفمند و برنامه دار استفاده شود.
گام ششم
هم عزت، هم حكمت، هم مصلحت براي قدرت ملي
سياست خارجي دولت آينده، با تمام قوا و تمام امكانات و تمام فرصت ها در خدمت افزايش « قدرت ملي » ايران خواهد بود. بدون جهت گيري سياست خارجي به سوي قدرت ملي، همه ي شئون سياست خارجي خدشه دار است. يعني سياست خارجي بايد به كمك قدرت اقتصادي، قدرت سياسي، قدرت نظامي، قدرت ارتباطي و فرهنگي و قدرت اجتماعي كشور بيايد تا با افزايش پرستيز و نفوذ بين المللي ايران، قدرت ملي ما افزايش يابد. در حقيقت عزت، حكمت و مصلحت به عنوان سه ركن اصلي روشن در سياستهاي كلان خارجي ايران، مهمترين ظرفيت ها و اصول ما در سياست خارجي خواهند بود كه « قدرت ملي » كشور را ارتقاء مي دهند. ما آماده ايم از هر اقدام منطقي، عقلاني و در چارچوب اصولمان براي ارتقاء منزلت و منافع ايران در جهان استقبال كنيم. عزت ما در گرو قدرتمندي ما و حكمت ما راهگشاي حركت ما و مصلحت ما بستر ساز هوشمندي نخبگان در ارتقاء قدرت كشور است.
نظر شما