دستيابي به اطلاعات سازنده و مفيد
به گزارش خبرنگار گروه دين و انديشه "مهر" ، رسانه بعنوان واسطه بين مردم ، واقعيتها و رويدادها ، بايستي آينه وفادار رخدادهايي چون اجتماعي ، سياسي و اقتصادي باشد. خبرنگار و رسانه در حقيقت امانتدار مردم در راستاي دستيابي به اطلاعات هستند و بايد اين امانت را بخوبي ادا كنند.
حق مردم در جامعه اسلامي بر رسانه ها اين است كه از اخبار مفيد ، لازم و منطبق با مصالح جامعه برخوردار باشند. قرآن كريم نيز دستور مي دهد : "ان الله يامركم ان تؤدوا الامانات الي اهلها ...". (نساء، آيه 61) خداوند به شما دستور مي دهد امانتها را به اهل آن باز گردايند.
امام موسي كاظم (ع) در رهنمودي ، امانتي را كه مردم بر گردن رسانه ها دارند اينگونه بيان مي كنند : "ان من واجب اخيك ان لاتكتمه شيئاً تنفعه به لامر دنياه و آخرته"(بحار الانوار، جلد 78، ص 332) از جمله حقوق برادر مؤمن تو بر تو اين است كه او را از آنچه به مصلحت امر دنيا و آخرتش است آماده كني و (اخبار و اطلاعات مفيد را) از او نپوشاني.
اين حق همچون ساير حقوق "الناس" بگفته امام علي (ع) بر حقوق " الله" اولويت و تقدم دارد و اداي آن بسيار ضروري و لازم است .
قرآن كريم خود ترغيب مي كند كه مردمان اطلاعات مختلف را در اختيار داشته باشند و با كنار هم گذاشتن اطلاعات متعدد خود ، به قضاوت صحيح بپردازند : "فبشر عباد الذين يستمعون القول فيتبعون احسنه"(زمر، 18) : به آن بندگان من كه اقوال مختلف را مي شنوند ، بهترين آنها را بر مي گزينند و مورد تبعيت قرار مي دهند بشارت ده ، حتي در اصل دين ، خداوند اكراه را نمي پذيرد و مي فرمايد : "لااكراه في الدين قد تبين الرشد من الغي" بنابر اين استراتژي تبليغاتي اسلام ، انعكاس آگاهي ها و اطلاعات خالص و تحريف نشده و واگذاري حق و قدرت انتخاب و تصميم به مردم است. چرا كه اگر مردم نسبت به پديده ها و موضوعات آگاهي و اطلاع نداشته باشند ، نسبت به آن قدرت انتخاب نخواهند داشت و در برابر آن موضع خواهند گرفت.
امام علي (ع) مي فرمايند : "الناس اعداء ما جهلوا" (نهج البلاغه، 438) مردم دشمنان آنچه هستند كه نمي دانند . به همين سبب است كه خداوند ايمان و اعتقاد از روي كراهت را مفيد نمي داند و از آن نهي مي كند : "ولو شاء ربك لامن من في الارض كلهم جميعاً افانت تكره الناس حتي يكونوا مؤمنين"(يونس ، 99) خداوند اگر خود اراده مي كرد مي توانست همه مردم را مؤمن گرداند (اما مي خواهد اختيار دين از روي اراده و اختيار خود مردم باشد) پس آيا تو مي خواهي مردم را با اكراه مؤمن گرداني؟
گزارش "مهر" مي افزايد : اسلام همواره بر ارائه و انعكاس سالم و صحيح اطلاعات ، اخبار و رويدادها به مردم ترغيب و تشويق مي كند و اين را حق مردم در جامعه مي داند. حق مردم در دستيابي به اطلاعات نخستين اصل بين المللي اخلاق حرفه اي در خبرنگاري است كه در چهارمين نشست مشورتي يونسكو در پراگ و پاريس در سال 1983 مورد تأكيد قرار گرفت.
بر اساس اين اصل مردم حق دارند تصويري واقعي از جهان بيروني را از طريق دستيابي به اطلاعات صحيح و جامع در اختيار داشته و علاوه بر اين بتوانند آراي خود را با استفاده از رسانه هاي مختلف فرهنگي و ارتباطاتي ، بطور آزادنه اعلام و ابراز كنند.
شجاعت و شرافت حرفه اي خبرنگار
خبرنگار و رسانه از آنجا كه امانتدار جامعه در كسب ، حفظ و انعكاس اطلاعات و اخبارهستند، بايستي در راستاي اين امانتداري از هيچ چيز دريغ نكنند . پيامبران كه خود فرستادگان پروردگار و حافظان پيام الهي به مردم ، در طول تاريخ بوده اند ، بزرگترين رسالت خود را ابلاغ و تبليغ پيام پروردگار به مردم و رساندن خبر توحيد و معاد عنوان كرده اند .
نوح (ع) خطاب به امت خود مي فرمايد : " ابلّغكم رسالات ربي و انصح لكم و اعلم من الله ما لاتعلمون"(اعراف، 60) اهميت رساندن پيام چنان است كه قرآن كريم خود را بلاغ مي داند و مي فرمايد : "هذا بلاغ للناس"(ابراهيم ، 52) قرآن كريم همان جا كه رسالت پيامبران را خبررساني و تبليغ بيان مي كند بر شجاعت مبلغان و پيام رسانان تأكيد دارد و مي فرمايد : " الذين يبلغون رسالات الله و يخشونه لا يخشون احداً الاالله و كفي بالله حسيبا"(احزاب ،39) آنان كه پيامهاي پروردگار را به مردم مي رسانند ، فقط از خداوند خشيت دارند ، از هيچ كس ديگر واهمه اي ندارند و خدا را براي آنان بس است.
لذا منصب والاي امانتداري مردم ايجاب مي كند كه خبرنگار و ارتباط گر مسلمان داراي شجاعت و نيز شرافت حرفه اي باشد و در راه ايفاي رسالت حرفه اي خود، از هيچ كوشش و تلاشي دريغ نورزد و نيز تلاش مقدس خود را با هيچ شائبه اي درنياميزد. چنانكه گذشت ، حق مداري و عدالت از جمله مباني اصول اخلاق حرفه اي خبر در اسلام است .
خداوند همواره مردم و حاكمان را به عدالت و قسط فرمان داده است. " قل امر ربي بالقسط "(اعراف، 29) ارزش تلاش براي تحقق عدالت و قسط چنان است كه پروردگار مي فرمايد قسط و عدالت را حتي اگر بر ضد و به زيان خودتان و نزديكانتان است برپا داريد. " يا ايها الذين آمنوا كونوا قوامين بالقسط شهداءلله ولو علي انفسكم او الوالدين والاقربين"(نساء، 135) همچنين اخبار و اطلاعات صحيح بعنوان امانتي از مردم نزد خبرنگار بايد به صاحبان امانت برگردد و در جاي لازم ومناسب اظهار شود ، در غير اينصورت اصول اخلاقي رسانه اي كه اسلام بر آن اصرار ورزيده زير پا گذاشته مي شود : " فليؤد الذي اؤتمن امانته و ليّتق الله ربه ولا تكتموا الشهاده و من يكتمها فانه آثم قلبه و الله بما تعملون عليم." (بقره، 283) پس هر آنكه امانتي نزد اوست بايستي آنرا ادا كند و تقواي خدا را پيشه سازد و شهادت را كتمان نكنيد. هر كه شهادت را كتمان كند پس او دلي گنهكار دارد و خداوند به آنچه انجام مي دهيد داناست.
پيامبر اكرم (ص) مي فرمايند : "من مشي مع مظلوم حتي يثبت له حقه ثبت الله تعالي قدميه يوم تزل الاقدام" (كنزالعمال ، خ 5604) هر كه مظلومي را همراهي نمايد تا حق او را به او برساند خداوند گامهايش را در روز جزا ، روزي كه گامها همه لرزانند ، استوار خواهد كرد.
از اينرو صرف تلاش جهت كسب و ارائه اخبار امري مقدس و قابل تقدير است كه خداوند بر آن پاداش خير مي دهد. زيرا اين تلاش در واقع جهت اداي دين ، وفاي به امانت و اجراي دستور خداوند است.
عدم تحريف و دستكاري در اخبار
به گزارش "مهر" ، اقتضاي امانتداري صحيح ، نگهداري امانت بصورت دست نخورده و سالم است. دست بردن در اخبار با هدف تغيير محتوا و ماهيت آن بنوعي خيانت در امانت است كه اسلام آنرا نهي كرده است : "لاتخونوا الله و الرسول و تخونوا اماناتكم"(انفال ، 27) به خدا و پيامبر خدا و امانتهايي كه نزد شماست خيانت نكنيد.
از جمله روشهاي تحريف در اخبار آميختن و يا تدوين و تنظيم خبر بگونه اي است كه برآيند آن غير از اصل خبر است و برداشتي كه مخاطب از خبر مي كند ، غير از اصل خبر و واقعه است .
آميختن خبر با خبري ديگر ، تحليل خود ساخته و يا جابجا كردن اجزاء و عناصر، اگر چه در عرف خبر نويسي تخلف و تحريف محسوب نمي شود ، ولي در عرف اخلاق رسانه اي اسلام عملي ناپسند است.
در قرآن كريم مي خوانيم : "ولا تلبسوا الحق بالباطل و تكتموا الحق و انتم تعلمون" (بقره ، 42) حق را به باطل نياميزيد وحق را در حاليكه خود مي دانيد چه مي كنيد كتمان نكنيد.
در اخلاق خبررساني كوتاه كردن خبر و يا حذف برخي فرازهاي خبر ، كه مفهوم كلي خبر را مخدوش مي سازد مذموم است و مصداق آيه شريفه فوق الذكر مي شود.
صداقت و عينيت خبر
خبرنگار بعنوان چشم بيدار و هوشيار جامعه در دستيابي به حقايق و واقعيتها ، رسالتي بس خطير بر عهده دارد و كانون اين اهميت ، صداقت و قابل اعتماد بودن خبرنگار و رسانه است.
اصل دوم نشست چهارم يونسكو در سال 1983 از مجموعه اصول بين المللي اخلاق حرفه اي در خبرنگاري مي گويد : بارزترين وظيفه خبرنگار اين است كه با رعايت حق مردم براي دستيابي به اطلاعات معتبر و درست ، شرافت حرفه اي خود را در خدمت واقعيت عيني قرار دهد ، بنحوي كه واقعيتها با محتواي اصلي خود انعكاس يافته و بدون ايجاد تحريف ، نشان دهنده ارتباطات اساسي باشد.
اين امر با رشد صحيح قابليتهاي خلاق خبرنگار محقق مي شود بطوري كه مواد خام خبري مناسب در اختيار مردم قرار مي گيرد تا آنان را در طراحي تصويري صحيح و همه جانبه از جهان كمك كند .
اهميت كار خبرنگار و رسانه در اين است كه جامعه او را حلقه واسط خود با حقايق مي داند و بر پايه اطلاعات و اخبار دريافتي از رسانه تحليل و برنامه ريزي مي كند.
اگر رسانه به عمد اطلاعات و اخبار غير واقعي در اختيار جامعه قرار دهد ، علاوه بر اينكه به اعتماد عمومي خيانت كرده ، اعتبار خود را نيز از دست مي دهد. " در استاندارد علم معاني بيان ، روزنامه نگار ملزم به راستگويي است ، در واقع دست اندكاران وسايل ارتباطي درك مي كنند كلمات اعتبار دارند. خيلي از آنها كه اطلاعات را پخش مي كنند با فيلسوف مكتب اگزيستانسياليست يعني كارل ياسپرس (Karl Jaspers) موافق هستند كه تأكيد داشت در لحظه ارتباط بايد حقيقت حفظ شود و بايد در جست وجوي حقيقت بود."
خداوند پيامبراكرم (ص) را امر مي فرمايد كه داستان و اخبار فرزندان آدم (ع) را به حق بازگو كند( مائده ، 27) و اين همان شيوه اي است كه خود قرآن در بيان داستان و اخبار بدان عمل مي كند : ما اخبار و داستانهاي آنان را براي شما به حق بازگو مي كنيم (كهف، 13) .
گزارش "مهر" مي افزايد : قرآن كريم خود در بسياري از آيات انسانها را به راستگويي و امانتداري دعوت كرده است كه از آن جمله است : اي ايمان آورندگان ، تقواي خدا را پيشه خود سازيد و همواره با راستگويان باشيد (توبه ، 11). و آن كس كه راستي آورد و آن را باور نمود آنانند كه خود پرهيزگارانند ( زمر، 33) . مؤمنان آنانند كه امانتها و پيمان خود را رعايت مي كنند .(مؤمنون ، 8). پيامبر اكرم صلي الله عليه و اله صداقت و راستگويي را زينت حديث و كلام مي دانند(بحار الانوار، ج 71 ، ص 9) ايشان همچنين مي فرمايد : به نماز خواندن ها و روزه گرفتن هاي متوالي مردم و نيز به زيادي حج و كارهاي خوب و شب زنده داريشان نگاه نكنيد بلكه ببينيد آنان چقدر راستگو و وفادار به امانتهايشان هستند (بحار الانوار، ج 71 ،ص 9).
لازمه عينيت داشتن خبر آن است كه خبرنگار نسبت به وقوع و جزئيات خبر علم كافي داشته باشد. صرف خبر بدون علم به وقوع آن براي خبرنگار كافي نيست و وي بايد در خصوص خبري كه مي خواهد منتشر كند علم كافي را دارا باشد. خداوند با مسؤول دانستن چشم و گوش و قلب مؤمنان و پاسخگو بودن آنها در روز قيامت به مردم مي فرمايد : از آنچه بدان علم نداري پيروي مكن زيرا گوش و چشم و قلب همگي در درگاه خداوندي مسؤولند (اسراء، 36) .
قرآن كريم براي اخبار و گفته هاي ظني و حدسي و غير يقيني ارزشي قائل نيست و از پيروي و اعتماد به گمان نهي فرموده است. در آياتي چنين آورده است كه پيروي از حدس و گمان و اخبار غير يقين سبب گمراهي خواهد شد (انعام ، 116) . و اگر از بيشتر كساني كه در زمين مي باشند پيروي كني تو را از راه خدا گمراه كنند. آنان جز از گمان خود پيروي نمي كنند و جز به حدس و تخمين نمي پردازند.
همچنين نقل قولهاي ساختگي و غير واقعي كه مستدل ، مبرهن و عيني نيستند از نظر اخلاق قرآني رسانه اي جايگاهي ندارند. قرآن خود مي فرمايد خبر از روي علم و اطلاع كامل دهيد (انعام : 143) و سرانجام اينكه خداوند متعال در قرآن كريم كلام خود را كه بخش عمده اي از آن اخبار اقوام گذشته و يا رويدادهاي آينده مي باشد به صدق و عدل توصيف مي كند: و سخن پروردگارت به راستي و داد سرانجام گرفته است (انعام : 115) .
اعتبار منبع، روايي خبر
اعتبار منبع ، مفهومي بنيادي در ارتباطات است كه شايد بتوان قدمت آن را با عمر ارتباط برابر دانست. معتبر بودن منبع در واقع پيش شرط لازم براي برقراري يك ارتباط كامل بين فرستنده پيام و مخاطب آن است. اعتبار منبع را مي توان نقطه تلاقي مفاهيم ارتباطي نيز تلقي كرد. زيرا بسياري از اين مفاهيم نظير گزينش گري اخبار، عينيت ، هماهنگي و ناهمانگي شناختي ، مسؤوليت اجتماعي و ارزشهاي خبري ، بدون اين پيش فرض كه منبعي معتبر در روند اعتبار وجود داشته يا دارد معناي وجودي خود را از دست مي دهند.
قرآن كريم پيامدهاي اعتماد به منبع خبر غير مطمئن را بسيار وخيم مي داند و مي فرمايد: "يا ايهاالذين آمنوا ان جاءكم فاسق بنبا فتبينوا ان تصيبوا قوماً بجهاله فتصبحوا علي ما فعلتم نادمين"(حجرات، 6) اي كساني كه ايمان آورده ايد در مورد خبري كه فاسقي براي شما آورده تحقيق كنيد مبادا كه بر اساس اعتماد به آن خبر به دسته اي از مردم آسيب وارد آوريد و سپس از اين كرده خود پشيمان شويد.
به گزارش "مهر" ، از آنجا كه هدف از انتشار يك خبر ايجاد آگاهي نوين در مخاطب است اخلاق اقتضا دارد كه پيش از اطمينان از اعتبار منبع خبر از نشر آن خودداري شود. انتشار يك خبر غير موثق كه با واقعيت مطابقت ندارد به انحراف افكار انبوهي از مخاطبان مي انجامد و گاه ضايعات جبران ناپذيري را به دنبال دارد. امام علي عليه السلام در وصيتنامه خويش به فرزندش امام حسن (ع) او را به پرهيز از ذكر اموري كه به درستي آن واقف نيست فرا مي خواند :"و لا تقل ما لا تعلم و ان قلّ ما تعلم"(نهج البلاغه ، نامه 31) و مگو آنچه را نداني هر چند اندك بود آنچه ميداني.
حضرت امير المؤمنين (ع) در پاره اي فرمايشات خود به صورت آشكارتري بر لزوم وثاقت منبع خبر تأكيد مي ورزد "لا تخبرن الا عن ثقه فتكون كذّابا"(غررالحكم و دررالكلم ، 6/ 342) امام علي (ع) چنان بر ضرورت نقل خبر از منبع قابل اطمينان تأكيد مي كنند كه در تمثيلي زيبا شنيدن صرف را منشاء خبر غير ثقه و باطل و ديدن را منشاء خبر ثقه و حق مي دانند : "اما انه ليس بين الحق والباطل الا اربع اصابع الباطل ان تقول سمعت والحق ان تقول رايت"(نهج البلاغه ، خطبه ، 141) بدان كه بين حق و باطل بيش از چهار انگشت فاصله نيست (و آن فاصله بين چشم و گوش است) باطل آن است كه مي گويي شنيده ام و حق آن است كه مي گويي ديده ام.
در منطق پيامبر اكرم (ص) و اخلاق رسانه اي ، نقل از منبع غير موثق مساوي با دروغگويي و دوري از مسير صداقت و راستگويي است. "كفي بالمرء من الكذب ان يحدث بكل ماسمع "(كنز العمال ،خ 8209-8208) حضرت علي (ع) همچنين خبر دادن به مردم به صرف اعتماد به شنيده ها را موجب كذب و دروغگويي مي دانند و مي فرمايند : "ولا تحدث الناس بكل ما سمعت فكفي بذلك كذباً "(بحار الانوار ، ج 2، ص 160) هر چه را كه شنيدي براي ديگران بازگو مكن ، چرا كه همين مقدار براي دروغگو شدن تو كافي است. همچنين از حضرتش نقل است كه : "اذا حدثتم بحديث فاسندوه الي الذي حدثكم فان كان حقاً فله و ان كان كذباً فعليه" خبر را از هر كه شنيدي به هنگام بازگفتنش به خود او نسبت ده تا اين كه راست و دروغش از آن خودش باشد.
افزون بر رواج اخبار نادرست يكي ديگر از پيامدهاي ناهنجار نقل اخبار غير موثق از سوي يك رسانه خبري اين است كه تكرار عمل فوق به بي اعتباري رسانه در اذهان عمومي مي انجامد . تا آنجا كه حتي ديگر اخبار موثق و معتبر آن نيز مورد قبول نخواهد بود .
امام علي (ع) مي فرمايند : "لا تقل ما لا تعلم فتتهم باخبارك بما تعلم"(غررالحكم و دررالكلم ، 6/34) آنچه را كه از (صحت و درستي) آن آگاه نيستي مگو ، و الا در مورد اخباري كه از صحت آنها آگاهي داري نيز به دروغ گويي متهم خواهي شد.
در واقع شايد بتوان گفت كه پخش نادرست اخبار اثري معكوس دارد و در نهايت اثر آن به فرستنده باز خواهد گشت. ميزان تأثير ارتباطات و اثرات مثبت يا منفي آنها از مسائلي است كه درباره آن بحث هاي زيادي مطرح بوده است.
منبع ارتباط (انتقال دهنده پيام) ، ويژگيهاي مخاطبان (پيام گيران) و ماهيت پيام (چگونگي انتقال آن) در افزايش تأثير ارتباط مؤثر هستند، پخش نادرست اخبار و مواد اطلاعاتي همچون اثر بومرنگ به فرستنده يا منتقل كننده پيام باز مي گردد و در نهايت هويت رسانه را عوض مي كند.
انتشار مطالب نادرست يا مطالبي كه با قصد و منظور خاصي تنظيم شده باشد ، باعث سلب اعتماد مردم از آن وسيله ارتباطي شده آنان را به سوي منابع خبري ديگر هدايت مي كند.
سرانجام به نكته اي بسيار ظريف از امام علي (ع) توجه كنيد كه مضمون آن بر ترجيح اصل دقت و عمق بر اصل سرعت خبر تأكيد دارد. "اعقلوا الخبر اذا سمعتموه عقل رعايه و لا عقل روايه"(نهج البلاغه ، ح 94) هنگامي كه خبري را مي شنويد به دقت و تحقيق در آن تعقل كنيد و نه تعقلي كه صرفاً انتقال و روايت آن خبر را دنبال مي كند.
خودداري از مكر و خدعه و غوغا سالاري
قدرت تأثيرگذاري بر افكار عمومي و تصميمات اجتماعي قدرتي است كه خاص رسانه ها است و مانند ساير انواع قدرت وسوسه انگيز. بسياري از صاحبان قدرت رسانه اي در پي كسب رضايت صاحبان قدرت سياسي يا اقتصادي ، از روشهاي معمول غير اخلاقي در رسانه ها همچون فريب افكار عمومي ، برجسته سازي دروغين ، غوغا سالاري ، فضا سازي و .... براي دستيابي به اهداف خاص صاحبان قدرتها بهره مي برند. نتيجه اين اقدامات به ظاهر زيركانه و بواقع خلاف اخلاق عرفي و حرفه اي ، تأثيرگذاري ولو موقت بر افكار عمومي و جهت دهي به حركات اجتماعي و سياسي است ، ولي سرانجام آن بي اعتباري و سلب اعتماد افكار عمومي از رسانه است.
حضرت علي (ع) اين حقيقت را اينچنين بيان مي كنند : "و قدار عدوا و ابرقوا و مع هذين الامرين الفشل و لسنا نرعد حتي نوقع و لا نسيل حتي نمطر"(نهج البلاغه ، كلمات قصار 9) برخي همچون رعد و برق مي غرند و مي خروشند (و دست به تبليغات ميان تهي مي زنند) و اين در حالي است كه اين تحركات همواره با فشل و شكست روبرو است ولي ما تا زماني كه واقع نشويم ، نمي غريم و تا زماني كه جاري نشويم باران راه نمي اندازيم. امام علي (ع) در توصيف سياستهاي تبليغي معاويه اينچنين مي فرمايند: "والله ما معاويه بادهي مني ولكنه يغدرو يفجر و لو لا كراهيه الغدر لكنت من ادهي الناس ولكن كل غدره فجره و كل فجره كفره ولكل غادر لواء يعرف به يوم القيامه والله ما استغفل بالمكيده و لا استغمز بالشديده "(نهج البلاغه ، خطبه 191) به خداوند سوگند معاويه زيركتر از من نيست ، لكن شيوه او پيمان شكني (و نيرنگ و خيانت) و گناهكاري است. اگر پيمان شكني ناخوشايند نبود زيركتر از من كس نبود. اما هر پيمان شكني به گناه برانگيزد ، هرچه به گناه برانگيزد دل را تاريك گرداند. روز رستاخيز پيمان شكني را درفشي است افروخته و او بدان درفش شناخته شود. به خدا مرا با فريب غافلگير نتوان كرد و با سخت گيري ناتوانم نتوانند شمرد. در اين اصل اخلاقي كه امام علي (ع) به روشني آن را ترسيم نموده اند بر اين نكته تأكيد مي شود كه رسانه اسلامي تفاوتش با رسانه غير اسلامي در اعتقاد به معاد در روز جزا است و اين اعتقاد سبب مي شود تا ارتباط گر مسلمان از روشهاي غير شرعي و غير عرفي و غير اخلاقي براي دستيابي به اهداف خود نتواند استفاده كند، ولو آنكه اين اهداف مقدس و قابل تحسين باشند.
ارتباط گر مسلمان بايد در جهان پر فريب قدرت رسانه اي و عصر حاكميت رقابتهاي ناسالم و زدوبندهاي آشكار و پنهان ، در ايجاد و حفظ فضاي انساني و اخلاقي به دور از نيرنگها و فريبكاري هاي امروزين تلاش كند و اگر دست خود را در اين امور گشاده ديد قيدوبند ديانت و اخلاق را از ياد نبرد و هنگام تعارض منافع مادي با وظايف اخلاقي ، قرباني شدن ارزشها را برنتابد.
احترام به مردم و گوناگوني فرهنگها
به گزارش "مهر" ، در نظام اخلاقي اسلام مردم و جامعه مورد احترامند و هيچگاه و به هيچ قيمتي نبايد آبرو و حيثيت مردم وجه المصالحه قرار گيرد. در قرآن كريم بارها توصيه شده است كه با مردم با لحن خوش سخن گفته شود از جمله اين توصيه ها اينكه : "...وقولوا للناس حسناً "(بقره ، 83) با مردم خوش سخن بگوييد و "قل لعبادي يقولوا التي هي احسن..." (اسراء ، 53) و به بندگانم بگو با نيكوترين روش سخن گويند. "يا ايها الذين آمنوا لايسخر قوم من قوم عسي ان يكونوا خيراً منهم ولا نساء من نساء عسي ان يكن خيراً منهن و لا تلمزوا انفسكم ولا تنابزوا بالالقاب ..." (حجرات ، 11) اي كسانيكه ايمان آورده ايد مبادا عده اي از شما عده اي ديگر را استهزاء نمايند چه بسا آنان بهتر از شما باشند و نيز مبادا كه گروهي از زنان شما گروهي ديگر را مسخره كنند چه بسا آنان بهتر باشند و به يكديگر زخم زبان نزنيد و يكديگر را با القاب زشت صدا نكنيد.قرآن كريم حتي در برخورد با غير مسلمانان دستور مي دهد كه رعايت ادب و احترام و عدالت و احسان شود : "لا ينها كم الله عن الذين لم يقاتلوكم في الدين ولم يخرجوكم من دياركم ان تبّروهم و تقسطوا اليهم..." (ممتحنه، 8) خداوند شما را نهي نكرده است كه به آنان كه با شما نجنگيده اند و شما را از ديارتان آواره نساخته اند به عدالت و احسان رفتار كنيد. حتي شيوه برخورد با دشمنان و خصم نيز مطابق اخلاق قرآن برخورد مؤدبانه و غير توهين آميز است. "ولاتسبوا الذين يدعون من دون الله فيسبوا الله عدواً بغير علم...." (انعام ، 108) به كساني كه غير خدا را مي خوانند ناسزا نگوئيد چرا كه اگر اين چنين كنيد آنان نيز از سر دشمني و جهالت به خداوند ناسزا خواهند گفت. قرآن كريم خود در شيوه عملي خود ، به خوبي اين اصل را رعايت كرده و در توصيف خصم ، لحن مؤدبانه و محترمانه به كار مي برد : «...و ان فرعون لعال في الارض...»( يونس ، 83) همانا فرعون در زمين برتري جو است.
از اين آموزه هاي اخلاقي اين اصل استخراج مي شود كه رسانه و خبرنگار در برخورد با مردم و مخاطبان بايستي رعايت جنبه هاي ادب و احترام را داشته باشند و هيچگاه زبان به كلام سبك و زشت نگشايد ، نه تنها ارتباط گر مسلمان بايد همواره با رعايت ادب اجتماعي با مخاطبان برخورد نمايد ، بلكه به طريق اولي هيچگاه نبايد آبروي كسي را به صرف يك اتهام كه هنوز اثبات نگرديده بر زمين ريزد.
پيامبر اكرم (ص) مي فرمايند : "من بهت مؤمناً او مؤمنه او قال فيه ما ليس فيه اقامه الله تعالي يوم القيامه علي تلّ من نارحتي يخرج مما قاله فيه " (بحار الانوار ،ج 75، ص 194) هر كس به مرد يا زن مؤمني بهتان زند ، يا چيزي را كه در او نيست بدو نسبت دهد خداوند او را در روز قيامت بر تلي از آتش خواهد ايستاند تا زماني كه از آنچه او درباره آن فرد گفته بود خارج شود.
حرمت حريم خصوصي افراد
به گزارش "مهر" ، در جامعه اسلامي حفظ حريم و آبروي افراد لازم است و تا آن زمان كه ضرورتي ايجاب نكند كسي حق ندارد با آشكار كردن اسرار پنهان مردم ، اسباب هتك آبرو و لكه دار شدن شخصيت اجتماعي آنان را فراهم آورد. "ما چون مستقل هستيم بر هم زدن خلوت يا رازداري به معناي از هم پاشيدن وجود بشري است ، آنگونه كه آن را مي شناسيم و چون اجتماعي هستيم تبديل آن به وضعيت مطلق ، يعني حفظ موجوديت چنين ملاحظاتي ، به يك معيار رسمي منتهي مي شود كه فضاي زندگي خصوصي افراد نمي تواند بدون اجازه مورد تهاجم قرار گيرد ، مگر اين كه افشاگري باعث حل يك بحران عمومي يا برجسته سازي يك مشكل اجتماعي شود.
پيامبر اسلام (ص) در تبيين رسالت خود مي فرمايند :"اني لم اؤمر ان انّقب عن قلوب الناس و لا اشق بطونهم "(كنزالعمال ، خ 31597، خ 15035) من امر نشده ام به اينكه از درون مردم جستجو كنم و درون و باطن آنان را وا كاوم.
الگوي رسالت يعني قرآن كريم نيز صريحاً امر به خودداري از تجسس و دخالت در حريم خلوص افراد مي دهد: "و لا تجسسوا"(حجرات، 12) پيامبر اكرم (ص) همچنين در نهي از ورود در حريم خصوصي زندگي مردم مي فرمايند: "لا تتبعوا عثرات المسلمين فانه من تتبع عثرات المسلمين تتبع الله عثرته و من تتبع الله عثرته يفضحه"(اصول كافي ، ج 2، ص355) در پي افشاي حريم خصوصي مسلمانان نباشيد چرا كه خداوند كسي را كه اينچنين كند درونش را فاش و او را مفتضح مي سازد.
منشور اصول بين المللي اخلاق حرفه اي خبرنگاري كه در سال 1983 در چهارمين نشست يونسكو در اين زمينه كه به تصويب سازمان هاي بين المللي و منطقه اي خبرنگاران رسيد ، در اصل ششم خود بر احترام به اسرار محرمانه و حيثيت انساني تأكيد كرده است . در اين اصل آمده است : بخش مكمل استانداردهاي حرفه اي خبرنگار ، همانا احترام به حق اشخاص در حفظ اسرار محرمانه و حرمت انساني آنها بر پايه موارد موجود در قانون بين المللي و قوانين ملي از جمله حمايت از حقوق و آبروي ديگران و منع افترا، بهتان و لطمه به حيثيت و آوازه اشخاص است.
انتقاد سالم و سازنده
در كنار تمامي اصول اخلاقي حرفه اي رسانه اي اسلام رسالت اصلي خبرنگار و رسانه يعني انعكاس مسائل و واقعيت هاي اجتماع و تلاش براي بهبود اوضاع جامعه و كمك به توسعه اجتماعي با در نظر گرفتن مصالح و منافع جامعه را نيز همواره مورد تأكيد قرار مي دهد.
رسانه در نظام اسلامي نه ابزاري مطلق در خدمت قدرت و نه تريبوني رها و يله در دست افرادي است كه به بهانه حقوق مردم و آزادي در پي كسب منافع نامشروع خود هستند. ارتباط گر مسلمان متناسب با مصالح و ضروريات توسعه همه جانبه در جامعه اسلامي علاوه بر حفظ حدود و رعايت اصول اخلاقي چنانچه كژي و ناهنجاري مشاهده كند صداي اعتراض خود را بلند مي كند و رسالت حرفه اي خود را در اصلاح عيوب به كار خواهد بست.
شيوه اخلاقي بيان عيوب شيوه كينه توزانه و دشمني و خصومت نيست بلكه انسان مسلمان عيوب برادر خود را به وي هديه مي كند. هديه در گفتمان دوستانه و صميمانه معني پيدا مي كند. همچنين در هديه نيت خوشحال ساختن مخاطب مستتر است و نه آزار و اذيت او ، لذا با نهايت اين ظرافتها ارتباط گر مسلمان ، انتقادات سالم خود را با روش اخلاقي و انساني مطرح مي كند. البته اگر از روي روشهاي انساني بيان و هديه انتقاد امكان پذير نباشد ، خبرنگار مسلمان بايد صداي خود را نيز به انتقاد بلند كند. "لا يحب الله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم و كان الله سميعاً عليماً "(نساء، 148) خدا دوست نمي دارد كه كسي به گفتار زشت ، به عيب خلق صدا بلند كند مگر اينكه ظلمي به او رسيده باشد كه خدا شنوا و داناي به احوال بندگان است.
دكتر محسنيان راد با اين استدلال كه اكنون راديو و تلويزيون در كنار مطبوعات بلند ترين صداي طول تاريخ را فراهم ساخته نتيجه مي گيرد كه مي توان رسانه ها را ابزاري دانست كه مي توانند آنچه را در آيه 148 سوره نساء آمده ، يعني بلندي صدا به هنگام ظلم عملي سازند.
اگر اخبار و رسانه مسلمان بتواند صداي خود را به عيب خلق يا عيب حكومت بلند كند و اين كار را نكند، در فرمايش امام علي (ع) زيانكارترين مردم خواهد بود "اخسر الناس من قدر علي ان يقول الحق ولم يقل"(غررالحكم و دررالكلم ، 2/434) اين عيب جويي اگر به معناي نقد باشد كه ظاهراًَ نيز اين چنين است همان است كه امام صادق با رويي گشاده از آن تحت عنوان احب اخواني من اهدي الي عيوبي استقبال كرده اند.
وجود اين عيب جويي در مفهوم نقد در فرهنگ و زبان عرب و در واقع در جامعه اسلامي به هيچ وجه به اين مفهوم نيست كه اين عيب جويي در حوزه ارزش هاي منفي قرار مي گيرد.
نتيجه گيري : رعايت مصالح اساسي جامعه
در مجموع مي توان چنين اظهار داشت كه رسانه در نظام اسلامي در فرآيند خبررساني و اطلاع رساني همواره متوجه مصالح اساسي جامعه اسلامي است.
پس از وفات پيامبر( )، عباس بن عبدالمطلب و ابوسفيان بن حرب پيشنهاد بيعت به امام علي (ع) دادند و امام كه به خوبي بر اغراض ابوسفيان و اوضاع و شرايط سياسي آن زمان واقف بود از اين عمل سرباز زده در پاسخ به آنها به خطبه اي اكتفا كرد كه در بخشي از آن به اين واقعيت اشاره مي كند كه از اخباري آگاه است كه اظهار آن به آشوب و اختلاف مي انجامد "فان اقل يقولوا حرص علي الملك و ان اسكت يقولوا جزع من الموت. هيهات بعد اللتيا و اللتي و الله لابن ابي طالب آنس بالموت من الطفل بثدي امه ، بل اند محبت علي مكنون علم لو بحث به لاضطربتم اضطراب الا رشيه في الطوي البعيده." (نهج البلااغه، خطبه 5) به خدا سوگند پسر ابوطالب به مرگ علاقمند تر از كودك به پستان مادر است، اما من چيزي مي دانم كه بر شما پوشيده است. اگر بگويم و بشنويد به لرزه در مي آييد و مضطرب مي شويد و ديگر به جاي نمي آييد مانند لرزيدن ريسمان در چاهي كه ته آن ناپديد است.
حضرت علي (ع) همچنين در يكي از خطبه هاي خويش مي فرمايد سينه اش مالامال از اخبار و اسراري است كه براي پيشگيري از انحراف آراي مردم از نقل عمومي آن پرهيز دارد : "و الله لو شئت ان اخبر كل رجل منكم بمخرجه و مولجه و جميع شانه لفعلت و لكن اخاف ان تكفروا في برسول الله صلي الله عليه وآله الا واني مفيضه الي الخاصه ممن يؤمن ذلك منه و الذي بعثه بالحق و اصطفاه علي الخلق ما انطق الا صادقاً و قد عهد الي بذلك كله و بمهلك من يهلك و منجي من ينجو و مال هذا الامر"(نهج البلاغه، خطبه 174) به خدا اگر خواهم هر يك از شما را خبر دهم كه از كجا آمده و به كجا مي رود و سرانجام كارهاي او چه بود توانم. ليكن ترسم كه درباره من به غلو رويد و مرا بر رسول خدا (ص) تفضيل نهيد. من اين راز را با خاصان درميان مي گذارم كه بيمي از ايشان نيست و به آنان اطمينان دارم. به خدايي كه او را به حق برانگيخت و بر مردمان برتري بخشيد جز سخن راست بر زبان نمي آورم و رسول خدا مرا از اين حادثه ها آگاه ساخته است. و هلاكت آن كس را كه هلاك شود و به رهايي آن را نجات يابد به من گفته است و از پايان كار خبر داده است.
در منطق اخلاق حرفه اي خبررساني اسلام صرف داشتن و اطلاع داشتن از يك خبر مجوز انتشار آن نيست ، بلكه بايد رسانه اسلامي با در نظر داشتن مصالح و منافع جامعه اقدام به انتشار اخبار نمايد. امام علي (ع) با تأكيد بر اين نكته كه انتشار اخبار و اعلام مطالب بايد با در نظر داشتن مصلحت زماني و مكاني باشد اينچنين مي فرمايد : "لاتتكلمن اذا لم تجد للكلام موقعاً"(غررالحكم و دررالكلم ، 6/286) اگر براي خود موقعيت مناسبي نيافتي آن را ابراز مدار. ابراز نداشتن مطلب يعني پوشيده نگاه داشتن آن و سر هر چيزي است كه پوشانده نگاه داشته شود. تا زماني كه بايد اينچنين باشد ابراز آن خيانت و خطا است. "افشاءالسر سقوط"(بحار الانوار، ج ، 78 ، ص 229) امام صادق (ع) افشاء سر را سقوط به ورطه هلاكت و منجر به پيامدها و عواقب خطرناك براي جامعه مي دانند.
قرآن كريم نيز مردم را از بزبان آوردن هر چه مي دانند برحذر مي دارد و مي فرمايد : "و اذا جاءهم امر من الامن و الخوف اذاعوا به.."( نساء، 83) قرآن در سرزنش افراد ياد شده مي فرمايد اينان هرگاه امر (و مطلبي و خبري) اعم از آنكه به صلاح (امنيت) جامعه باشد و يا موجب رعب و ترس جامعه آن را (بلافاصله) ابراز مي دارند. و سرانجام اينكه امام (ع) در يكي از نامه هاي خويش به اين واقعيت اشاره مي كند كه برخي مطالب و اخبار و اسرار حتي براي رازدارترين افراد نيز نبايد بازگو شود "الا و ان لكم عندي ان لااحتجز دونكم سراً الا في الحرب"(نهج البلاغه ، نامه 50) بدانيد حق شماست بر من كه چيزي را از شما نپوشانم (و خبري را از شما پنهان نكنم) جز راز جنگ كه از پوشاندن آن ناچارم.
اصل اخلاقي ديگري كه در همين زمينه بايد رسانه اسلامي در خبررساني به آن توجه كند و مبتني بر رعايت ظرفيتها و وضعيت مخاطبان است اصل عدم اشاعه فحشاء و عدم ابراز آن است.
قرآن كريم آنان را كه از گسترش فحشاء در جامعه ابراز رضايت مي كنند مستحق عذاب دردناك در دنيا و آخرت مي داند : "ان الذين يحبون ان تشيع الفاحشه في الذين آمنوا لهم عذاب اليم في الدنيا والاخره"(نور، 19) رسانه و خبرنگار مسلمان بايد در نوع نقل و قول و محتواي اخبار خود نيز دقت فراوان مبذول دارد كه حاوي الفاظ و عبارت ركيك و مستهجن نباشد. "اياك و مستهجن الكلام فانه يوغرالقلب "(غررالحكم و دررالكلم ، 21/298) اصل اساسي در خودداري خبرنگار مسلمان از افشاء سرو عدم اشاعه فحشاء اصلي واحد است و آن رسالت رعايت مصالح سياسي ، اجتماعي و... جامعه است و خودداري از هر آنچه اين مصلحت را مخدوش مي سازد.
اصل سوم از اصول بين المللي اخلاق حرفه اي در خبرنگاري عبارت از مسؤوليت اجتماعي خبرنگار است كه پيشتر نيز بدان و استنادات آن در اخلاق و فرهنگ اسلامي اشاره شد. اين اصل مي گويد : اطلاعات در خبرنگاري بايد به منزله فايده اي اجتماعي و نه به منزله كالا، درك مي شود. بدين معنا كه خبرنگار در حجم مسؤوليت اطلاعاتي كه منتقل مي شود. سهيم است و بنابراين نه تنها وي در برابر صاحبان رسانه ها ملزم به پاسخگويي است ، بلكه نهايتاً در برابر مخاطب خود به طور كلي مسؤول است . مسؤوليت اجتماعي خبرنگار اقتضا مي كند كه در هر شرايطي بر پايه وجدان اخلاقي خود عمل كند.
منبع : پيمان جبلي، فصلنامه پژوهشي دانشگاه امام صادق عليه السلام / شماره 21
نظر شما