به گزارش گروه دين و انديشه "مهر" ، پاشايي در ابتداي سخن گفت : منظورم از "طرح"، پيشنهاد است؛ پيشنهادي كه برخاسته از يك گمانه زني كنجكاوانه درباره اين موضوع است، نه نتيجه يا حاصل تحقيق، و بيشتر يادداشت است تا يافتههاي پژوهشي.
وي سپس به تعريف عرفان اسلامي از ديدگاه خود پرداخت و گفت : من عرفان اسلامي را پديده اي اسلامي ميدانم، زيرا خاستگاه آن اسلام است و در پرتو اسلام پديد آمد. عرفان اسلامي، از يك منظر، تعبير عارفانه قرآن و اخبار و روايات است ، اما از سوي ديگر ميتوان ديد كه عرفان و صوفيان از همه امكانات فرهنگي موجود در جهان اسلامي و غيراسلامي استفاده كرده و آبشخورهاي ديگري غير از اسلام هم داشته است. البته بيگمان از آن عناصر غيراسلامي در عرفان اسلامي استفاده شده است كه با مباني يا اركان اسلام اختلافي نداشته است.
بر اساس گزارش موسسه گفتگوي اديان، نويسنده كتاب سوره نيلوفر در ادامه ضمن بررسي مفهوم تاثير يك فرهنگ بر فرهنگ ديگر و با اشاره به داستان ابراهيم ادهم بلخي گفت : اين داستان يك الگوبرداري كامل از زندگي "بودا" است. قضيه 9 سال رياضت در غار از زندگي "بودي درمه" گرتهبرداري شده و دو بخش مهم، يعني ابتدا و انتهاي آن در روايت تذكرةالاوليا كاملا اسلامي است .
پاشايي گفت : تصوف پديده اي كاملا اسلامي است كه در جغرافياي اسلامي ساخته و پرداخته شده است، چرا نبايد فرهنگها، باورها و آداب و اعمال موجود منطقه و حتي بيرون از منطقه روي آن تاثير بگذارد. يا اگر بگوييم اثر گذاشته، باور كردنش دشوار و قبولش محال باشد؟ استاد زرينكوب ميگويد: "تاثير مذاهب هند در عقايد مسلمانان – حتي صوفيه – قبولش دشوار است و حتي ابوريحان بيروني كه بعضي موارد شباهت ميان آراي صوفيه و آئين هندو را ذكر ميكند و به صوفيه هم علاقهاي ندارد، به امكان تاثير عقايد هندو در آراي صوفيه هيچ اشارت ندارد و پيداست كه اين احتمال براي بزرگترين شناسنده مسلمان عقايد هندوان بكلي تصور ناكردني بوده است " .
مترجم كتاب آيين بودا با طرح سوالاتي در تاييد نظر خود گفت : چرا تصوف بايد از تقدس و خلوص خاصي برخوردار باشد؟ آيا اين همه اختلاف ميان تصوف و شرع را نميشود به اين نسبت داد كه صوفيه منابع انديشهگاني ديگري غير از اسلام هم دارند؟ اگر تمام تصوف اسلامي است وهيچ تاثيري از آبشخورهاي ديگر نگرفته است ، چرا حلول و اتحاد اين جا محال است؟ چرا اين همه دستهبندي و تناقض در انديشههاي صوفيان است و چرا بعضي انديشهها در بين خودشان مقبولند و برخي مردود؟
پاشايي در پايان طرح اين سوالات افزود : اگر در منابع اسلامي از عارفان و فيلسوفان بودايي مستقيما حرفي به ميان نيامده است، نميتوان نتيجه گرفت كه چنين فيلسوفاني نبودهاند كه البته بسيار بودند و در ميان ما ناشناختهاند. اين در حالي است كه اين دو عرفان در دورههاي درازي يا در كنار هم و يا همسايه ديوار به ديوار بودهاند.
محقق بودا در ايران در ادامه سخنان خود ضرورت تحقيق در زمينه نقش و تاثير عناصر غيراسلامي (بخصوص بودايي) در عرفان اسلامي را بررسي كرده و گفت : شايد اين تحقيق براي صوفي يا رهرو اين راه هيچ فايدهاي نداشته باشد، اما براي دانشجويان اين رشته در دانشگاه و مراكز پژوهش آكادميك، براي پژوهنده تاريخ انديشه، براي پژوهنده هر يك از عرفانها و دينهاي رايج در تاريخ آسيا و در نهايت براي ارضاي كنجكاوي هر خواننده اي ضروري است.
وي افزود : چنين پژوهشي براي محقق بومي فرهنگ سرزمينهاي آسياي غربي در جغرافياي اسلامي حياتي است. براي محقق ايراني – خواه مسلمان و خواه غيرمسلمان- بسيار مهم و حياتي است كه بداند بودي درمه ايراني و احتمالا از مردم سمرقند بوده است. اين تحقيق حتي ميتواند در پي بردن به مكانيسم و فرايندها و نقش و كاركرد يا فونكسيون آميزش و تركيب فرهنگ راهگشا باشد و در نهايت اينكه در شناخت خود تصوف و درك بسياري از مفاهيم آن ياري ميرساند.
در نشست تاثير احتمالي عناصر بودايي در عرفان اسلامي خراسان مطرح شد : تصوف پديدهاي كاملا اسلامي است، اما آبشخورهاي غيراسلامي هم دارد
ع. پاشايي، محقق آيين بودا، روز سه شنبه 31 خرداد ماه در موسسه گفتگوي اديان طرح تاثير احتمالي عناصر بودايي در عرفان اسلامي خراسان را درانداخت و به گمانهزني درباره تاثير احتمالي عناصر بودايي و نه دين بودا بر عرفان اسلامي پرداخت.
کد خبر 198700
نظر شما