پیام‌نما

كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ * * * جنگ [با دشمن] بر شما مقرّر و لازم شده، و حال آنکه برایتان ناخوشایند است. و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ و خدا [مصلحت شما را در همه امور] می‌داند و شما نمی‌دانید. * * * بس بود چیزی که می‌دارید دوست / لیک از بهر شما شرّی دو توست

۲ تیر ۱۳۸۴، ۱۱:۳۲

يادبود مارتين لينگز در موسسه پژوهشي حكمت و فلسفه ايران (2)

دكتر پورجوادي: مارتين لينگز مباني تصوف را برگرفته از قرآن و پيامبر مي داند

دكتر پورجوادي: مارتين لينگز مباني تصوف را برگرفته از قرآن و پيامبر مي داند

در مراسم بزرگداشت مارتين لينگز كه در موسسه پژوهشي حكمت و فلسفه ايران برگزار شد دكتر پورجوادي اظهار داشت: مارتين لينگز از جمله افرادي است كه منشاء تصوف را برگرفته از قرآن و تعاليم پيامبر(ص) مي داند.

به گزارش خبرنگار گروه دين و انديشه "مهر" در مراسم يادبود مارتين لينگز در موسسه پژوهشي حكمت و فلسفه ايران كه عصر روز چهارشنبه برگزار شد دكتر نصر الله پورجوادي، استاد فلسفه دانشگاه تهران، درباره آثار لينگز به ايراد سخن پرداخت.

وي در ابتدا با ذكر اين مطلب كه آثار لينگز از جمله آثار معنوي در جهان معاصر است گفت : مارتين لينگز نويسنده اي توانا بود كه در نگارش هگياگرافي ( سرگذشت نويسي عرفا) نيز توانمند بود. او هگياگرافي را به شيوه مدرن مي نوشت و كتاب "عارفي از الجزاير" نمونه اعلاي اين سبك است.

دكتر پورجوادي در ادامه سخنانش درباره برخي از آثار لينگز صحبت كرد. وي كتاب "يقين" را از آثار اوليه لينگز برشمرد و گفت : يقين در ابتدا معرفت نيز تعبير مي شد. وقتي كه مي گويند علم اليقين و عين اليقين و حق اليقين مقسم خاصي دارد. يعني مقسم اينها يقين است. بنابراين وقتي كه از يقين صحيت مي كنيم  معرفت و شناخت را با قدري مسامحه مطرح مي كنيم. اگرچه يقين مقسم بالاتر از معرفت است. يعني درك و شناختي است كه وراي علم و شناخت است. ا لينگز يقين را با ديد و مباني جديد مطرح مي كند.

وي در ادامه افزود : لينگز در 1952 كتاب "عقايد قديم و خرافات جديد" را منتشر كرد. لينگز همچنين كتاب "شكسپير در پرتو هنر عرفاني" را كه به فارسي توسط خانم سودابه فضايلي ترجمه شده است منتشر كرده است. اين كتاب سخت مرا تحت تاثير قرار داده بود. ما وقتي كه به شكسپير از منظر قرن بيستمي نگاه مي كنيم، ديدگاه ما آن چيزي است كه ادبيات 300 ، 400 سال دوره جديد به ما داده و ما مي خواهيم شكسپير را در اين ظرف ادبيات 300، 400 ساله اخير بريزيم و به آن نگاه كنيم. مقصودم از ما، خواننده مدرن است. اما بايد توجه داشته باشيم كه شكسپير محصول دوران ادبيات قرون وسطي است. وقتي كه لينگز به شكسپير توجه مي كند با توجه به دانته به او مي نگرد. به عبارت ديگر ، آن چيزي كه شكسپير را مي سازد ادبيات قرون وسطي است.

دكتر پورجوادي درباره سفر لينگز به ايران گفت : لينگز در سال 1354 به ايران جهت مطالعه برخي از نسخ خطي قرآني به ايران آمد. من در آن زمان راهنماي ايشان بودم. همراه ايشان به كتابخانه كاخ گلستان رفتيم. ايشان تسلط فوق العاده اي در شناخت خط داشتند. وقتي كه ما خط  ياقوت را ديديم و متصديان نيز اصرار داشتند كه اين خط ياقوت است هنگامي كه از پله هاي كاخ پايين مي آمديم لينگز گفت اينها خط ياقوت مستعصمي نيست. لينگز دقيقا خطها را به خوبي مي شناخت. ايشان در يكي از آثارش هنر قرآني را از لحاظ هنر خطاطي و تذهيب به دنيا عرضه كرد.

وي كتاب "محمد(ص)" را نيز كه درباره سيره نبوي نوشته شده است نمونه صورت مدرن و جديد و با استفاده از منابع قديم دانست و گفت :   "ساعت يازده"  كتاب ديگر ايشان است كه در ادبيات انگليسي به معناي آخرين لحظه است . مقصود لينگز از ساعت يازده، آخر الزمان است. لينگز مجموعه اشعار و چند مقاله منتشر كرده است. ايشان مقاله تصوف را در دايرةالمعارف بريتانيكا منتشر كرده است.

به اعتقاد دكتر پورجوادي مهمترين كتابهاي ايشان "عارفي از الجزاير" و "محمد(ص) است و آن چيزي كه توجه وي را بيشتر جلب كرده بحثهايي است كه ايشان درباره تصوف كرده است. 

دكتر پورجوادي درباره هگياگرافي گفت : هگياگرافي واژه اي يوناني است. يعني نوشتن سرگذشت اولياء و يا آن چيزي را كه عطار مي گويد تذكرة الاولياء. در واقع ،  اين سبك يك ژانر قرون وسطي است. قرون وسطي مرزي دارد كه نمي توان به راحتي مشخص كرد. در ادبيات قرون وسطي اين نوع هگياگرافيها زياد است. در ايران هگياگرافي هاي مانند "اسرار التوحيد" و يا كتاب "فردوس المرشديه"  داريم. اين آثار جنبه ديني داشته اند كه در عالم مسيحيت و اسلام بسيار است.  اين گونه آثار را با اعتقاد مي نوشتند و با اعتقاد مي خواندند. هگياگرافي را كسي مي نوشت كه اعتقادي قلبي بر آن فرد داشت. به طور مثال "تذكرة الاولياء" را مد نظر داشته باشيد كه چه تعاليمي دارد و كتاب مارتين لينگز هم كم و بيش به همين صورت است. منتهي در اين كتاب ابتكاراتي به كار رفته است كه مخاطبان آن كسان ديگري بوده اند. 

استاد فلسفه دانشگاه تهران لينگز را از جمله افرادي دانست كه تصوف را اساسا از خود قرآن و تعاليم پيامبر(ص) مي داند. زماني كه لينگز كتاب "تصوف چيست؟" را مي نوشت افرادي بودند  كه معتقد بودند تمام عناصر تصوف از اسلام نبوده است. اكنون صحبتهايي است كه مكتب تصوف در بين النهرين و بغداد شكل گرفته و در قرن سوم به صورت تصوف رسمي اعلام شده است. اما اين دليل بر اين نيست كه مكاتب عرفاني در جاهاي ديگر نبوده است. 

وي در پايان تصريح كرد كه در باره اسلام در شمال آفريقا منابع بسيار كم داريم و  كتاب "عارفي از الجزاير" نمونه اي از اسلام در شمال آفريقاست.

کد خبر 198710

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha