به گزارش خبرنگار گروه دين و انديشه "مهر"، ساودنيك اين مطلب را به مناسبت يكصدمين سالگرد تولد سارتر در پايگاه اينترتني بوستون نيوز نگاشته است.
به نظر او سارتر به آزاد بودن انسان بسي بها مي دهد اما تصريح مي كند كه ما مجبور به آزاد بودن هستيم و اين دو عبارت نمي توانند با يكديگر سازگار باشند.
بر طبق اين ديگاه زندگي انساني تعارضي براي پرهيز از پذيرش اين بار مسدوليت آزاد بودن هم به حساب مي آيد و بنابراين كساني كه قايل به اين نكته نيستند نزد سارتر به عنوان افرادي كه باور اشتباهي دارند قلمداد مي شود. به نظر سارتر آزادي هرگز آدمي را نمي توانتد دچار از خودبيگانگي كند اما اگر بپذيريم كه تصور سارتر از آزادي ناقص است به نظر مي رسد خود او به گونه اي دچار از خودبيگانگي به وسيله مفهوم آزادي شده است چرا كه از يك سوي بر آزادي تأكيد مي كند و آن را جوهر انساني در نظر مي گيرد و از سوي ديگر ما را مجبور به آزاد بودن مي داند كه اين البته گونه اي در بند بودن است.
به نظر ساودنيك اين تلقي از آزادي كه با كتاب معروف ويليام بارت "انسان غيرعقلاني" و رمانهاي سارتر وارد جامعه و فرهنگ امريكايي شده تأثيرات سوئي هم داشته است.
نظر شما