پیام‌نما

كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ * * * جنگ [با دشمن] بر شما مقرّر و لازم شده، و حال آنکه برایتان ناخوشایند است. و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ و خدا [مصلحت شما را در همه امور] می‌داند و شما نمی‌دانید. * * * بس بود چیزی که می‌دارید دوست / لیک از بهر شما شرّی دو توست

۱۹ اسفند ۱۳۹۱، ۱۴:۱۲

مهر گزارش مي‌دهد/

هنرمندی که به عشق عکاسی ایران را رکاب زد/ تجارت ميليوني از عكسهاي اماني

هنرمندی که به عشق عکاسی ایران را رکاب زد/ تجارت ميليوني از عكسهاي اماني

يزد - خبرگزاري مهر: اين گزارش مهر به هنرمندي اختصاص دارد كه به عشق هنر عکاسی، اکثر شهرهای ایران را با دوچرخه طی کرده نه هنرش و نه ورزشش هرگز ديده نشده و مورد توجه قرار نگرفته و تنها انگيزه او از اين اقدام، علاقه شخصي به سفر، عكاسي و دوچرخه سواري است.

به گزارش خبرنگار مهر، هنر بسیاری از هنرمندان و ورزشکاران در شهرهای کوچک از دید دوربین خبرنگاران پنهان شده است و به جرأت می توان گفت که بسیاری از این افراد را در شهرهای بزرگ  کمتر می توان يافت.

یکی از مشکلاتی که توانمندی های شهرهای کوچک را تهدید می کند، دیده نشدن هنر این اشخاص است و انگیزه های آنان به واسطه نامهربانی ها و بی توجهی هایی که می شود، روز به روز کاهش پیدا می کند.

سفر با دوچرخه در 16 سالگی

اين جوان، در حالی که تنها 16 سال داشت به دل جاده ها زد. دوچرخه اش را سوار شد و در حالی که آرزو داشت روزی دور دنیا را به دوچرخه طی کند، عازم سفر به شهرهای اطراف ابرکوه شد. اوایل باور نمی کرد بتواند در سفرهای طولانی موفق شود، اگر چه با مشکلات زندگی نتوانست به آرزوی اصلی خود برسد.

حسین اکبرزاده، جوان ابرکوهی که به عشق عکاسی به دل جاده ها زده، امروز دیگر آن ذوق و شوق را ندارد و مهر اولين رسانه اي است که از او خواست خاطرات چند ساله اش را مرور كند.

توریست های خارجی برایم انگیزه ایجاد کردند

می گوید: متولد 1368 هستم و تحصیلاتم هیچ ارتباطی نه به ورزش و نه به عکاسی دارد.

از کودکی به دوچرخه سواری و عکاسی علاقه داشتم و توریست هایی که با دوچرخه از شهر باستانی ابرکوه دیدن می کردند، انگیزه ام را برای سفر با دوچرخه و عکاسی از طبیعت بیشتر کرد و همین عوامل باعث شد تا به تقویت زبان انگلیسی خود بپردازم تا بتوانم در راستای آرزوی نهایی خود که سفر با دوچرخه به دور دنیا بود، گام بردارم.

اکبرزاده افزود: از سال 84 به صورت نیمه حرفه ای عکاسی را شروع کردم که از سوي استاندار وقت به خاطر عکس انتخابات مورد تشویق قرار گرفتم و همزمان با شروع عکاسی سفرهایم را هم آغاز کردم.

اولین سفرم به خرمبید بود

وی از مخالفت خانواده در نخستین سفرهایش می گوید: با وجود سن کمی که داشتم و در کلاس دوم و سوم راهنمایی تحصیل می کردم با مخالفت خانواده نیز روبرو بودم.

یک روز بدون اطلاع آنان با دوچرخه به شهرستان خرمبید و به منزل یکی از اقوام رفتم و وقتی از آنجا به خانواده اطلاع دادم، باورشان شد که من می توانم و از آن به بعد چندان مشکلی از طرف خانواده نداشتم.

عازم سفر بزرگ خود شدم

او از سفر بزرگ خود می گوید: برنامه سفر بزرگ خود را چیده بودم، در سال 86 راهی سفری 45 روزه شدم و دوربینم چون همیشه یاور من در این سفر بود.

این ورزشکار و هنرمند جوان اضافه می کند: از ابرکوه به تهران رفتم، از تهران به استان مازندران و از آنجا در حاشیه خزر به آستارا سفر کردم و سفرم را از آستارا به اردبیل و تبریز ادامه دادم، زنجان، ساوه، قم و کاشان ادامه مسیر بود و بعد از آن نیز به سمت یزد و سپس ابرکوه حرکت کردم.

برنامه ریزی من در سفرهای مختلفی که انجام دادم به گونه ای بود که شبها به شهر یا آبادی برسم و در کنار پمپ بنزین و یا پارک ها چادر بزنم و هر شبی هم که به آبادی نمی رسیدم زیر پل ها شب را به سر می آوردم.

وی افزود: صبحانه من در این سفر طولانی همه روزه نان و پنیر و خرما بود، نهار اغلب اوقات غذاهای آب پز مانند ماکارونی درست می کردم و شب نیز از بیرون غذا می گرفتم.

به عشق تأمین هزینه های سفر کار می کردم/ هیچ اسپانسری نداشتم

این جوان در مورد نحوه تأمین هزینه های سفرهای خود اظهار داشت: متوسط روزی 15 هزار تومان هزینه های سفر بود و این پول را تنها از کار خودم در مرغداری فراهم کرده بودم و هیچ اسپانسری نداشتم و مدت ها به عشق هر سفر کار و پس انداز می کردم.

انگیزه های او از این سفرها نیز شنیدنی است: برایم آشنایی با آداب و رسوم و سنت ها و همچنین دیدن طبیعت های بکر پیرامونی مسیر سفر، جاذبه خاصی داشت و سفرهایم را لحظه به لحظه ثبت می کردم و علاوه به سفر 45 روزه ای که ذکر کردم و سفرهای متعدد به شهرهای همجوار ابرکوه، به لرستان، کردستان و همدان هم به همین انگیزه سفر کردم.

اکبرزاده از سفرهای خود به شهرهای مختلف کشور خاطرات زیادی هم دارد و هنوز میهمان نوازی مردم استان های فارس، تهران و اردبیل را قدر می شناسد.

برای مردم از صلح و دوستی و مردم فلسطین می گفتم

می گوید: در این سفرها وقتی مردم کنجکاو دورم را می گرفتند برای آنان از صلح و دوستی می گفتم و مردم فلسطین و ظلم هایی را که بر آنان روا می شود را یادآور می شدم.

زندگی اما کم کم سختی های خود را بروز داد و عدم توجه کسانی هم که می توانستند یاریگر این ورزشکار هنرمند باشند نیز مزید بر علت شد تا این جوان با سفری که در سالروز رحلت امام راحل به مرقد ایشان داشت، ورزش مورد علاقه خود را کنار بگذارد.

او هنوز عشق به عکاسی دارد و عکس های زیبای او از میراث فرهنگی ابرکوه که در ادارات دیده می شود، نشان از این عشق است.

اکبرزاده چندین نمایشگاه انفرادی در ابرکوه و شهرستان خرمبید برپا کرده و در نمایشگاه های جنبی زیادی نیز شركت داشته و در چند مسابقه عکس عاشورایی در شهرستان ابرکوه نیز مقام اول را کسب کرده است.

وی در مسابقات بیرون استانی شرکت نمی کند و علت آن را هم مبلغ ورودی بالای این مسابقات و هزینه های سنگین رفتن به محل برگزاری در صورت انتخاب، اعلام مي كند.

قانون از حقوق هنرمندان دفاع نمی کند

البته او از قانون مانند بسیاری دیگر از هنرمندان گلایه دارد و مي گويد: قانون از حقوق ما دفاع نمی کند و وقتی متوجه شدم کسی با استفاده از عکس های من که قبلأ برای چاپ به وی سپرده بودم، بدون کسب اجازه از من درآمد چند میلیونی کسب کرده، به دادگاه مراجعه كردم، پاسخ شنيدم كه شما مجوزی برای عکاسی از میراث فرهنگی ندارید و راي به نفعم صادر نشد.

وی اضافه می کند: بارها میراث فرهنگی شهرستان از من برای چاپ عکس هایم در این حوزه کمک خواسته است و همکاری خوبی با این اداره داشته ام و تاکنون نیز مشکلی برای مجوز نداشته ام و اصولأ نمی دانم چنین مجوزی را باید از کجا اخذ کنم زیرا امور صنفی نیز تنها مجوز عکاسی در مجالس عقد و عروسی می دهد.

در صورت حمایت به کار مورد علاقه ام ادامه می دهم

اکبرزاده می گوید: هنوز سفر با دوچرخه را دوست دارم و با وجود این که مشکلاتی برای زانوهایم پیش آمده است در صورت حمایت و تمرین می توانم به کار خود ادامه دهم و حتی سفر به دور دنیا را نیز محقق کنم.

وی در مورد آینده می گوید: هر روز در جایی مشغول به کار هستم و می خواهم مغازه عکاسی باز کنم تا شاید بتوانم با کار حرفه ای در این حوزه، زندگی را اداره کنم اما تاکنون با توجه به هزینه های سنگین، انجام دادن این کار به تأخیر افتاده است.

تعدد نخبگان و فعالیت ها ما را غافل کرده است

در حالی که در اکثر کشورها و با وجود این که پتانسیل های مختلف ایران را ندارند از هنرمندان و ورزشکاران حمایت های بسیاری می شود ولی در کشور ما از این حمایت ها چندان نشانی نیست.

شاید تعدد این پتانسیل ها باعث شده که از آنان غافل بمانیم در حالی که تنها با یک حساب مختصر می توانیم به این باور برسیم که توجه به نخبگان جوان به عنوان اصلی ترین پشتوانه های کشور در حوزه های مختلف می تواند دستاوردهای بزرگی را به ارمغان بیاورد.

این حمایت ها اکنون عملأ به سمت و سوی نخبه پروری در حوزه های علمی به خصوص در مناطق بزرگ و توسعه یافته کشور متمرکز شده است.

نتایجی که از توجه به همین حوزه نصیب کشور شده است باید مسئولان را به سمت و سوی حمایت گسترده از جوانان در حوزه های مختلف و به خصوص در شهرستان های کوچک معطوف کند. امری که امروزه در ورزش و هنر مگر به صورت موردی به طور اخص نادیده گرفته شده است.

------------------
گزارش: رحیم میرعظیم
عکس: حسین اکبرزاده

کد خبر 2014715

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha