خبرگزاری مهر ـ گروه فرهنگ و ادب: رامین جهانپور، نویسنده کودک و نوجوان و روزنامهنگار در یادداشتی به بررسی جایگاه عید نوروز در آیین ایرانیان باستان پرداخته است. متن این یادداشت که جهانپور آن را در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است، در ادامه میآید:
عيد نوروز، يكی از جشنهای ملی ما ايرانیهاست كه به رسم و سنت هر ساله، اين روز بزرگ را ارج مینهيم و به نيكی از آن ياد میكنيم. تحويل سال نو، رسيدن اشعههای آفتاب به برج حمل و شنيدن صدای توپ هر سال يك بار برای ما ايرانیها در سراسر جهان اتفاق میافتد. پس اين سنت جاودانه را گرامی میداريم و بدين مناسبت مروری خواهيم داشت بر تاريخچه کوتاه جشنهای نوروزی در ايران باستان. حكيم ابوالقاسم فردوسی، شاعر پر آوازه ايرانی چگونگی تازه شدن سال را اين گونه تشريح میكند:
چو خورشيد تابان ميان هوا
نشسته بر او شاه فرمانروا
جهان انجمن شد بر تخت اوی
از آن بر شده فره بخت اوی
به جمشيد بر گوهر افشاندند
مرآن روز را روز نو خواندند
سرسال نو هرمز فرودين
برآسوده از رنج تن دل زكين
پژوهنده نامه باستان
كه از پهلوانی زند داستان
چنين گفت كايين تخت و كلاه
كيومرث آورد كو بود پادشاه
چو آمد به برج حمل آفتاب
جهان گشت با فرو آيين و تاب
همانطور كه فردوسی در شاهنامه ياد میكند، هنگامیكه آفتاب به برج حمل رسيد، كيومرث اولين پادشاه ايرانی ،نخستين كسی بود كه سال و روز نو، تقويم و تاريخ نوروز باستان را بنا كرد.حكيم عمر خيام نيشابوری در كتاب معروف نوروزنامه خود اشاره روشنی به اين رويداد تاريخی دارد، خيام مینويسد:
«...و قصه آنچنان است كه چون كيومرث اول از ملوك عجم به پادشاهی بنشست، خواست ايام سال و ماه را نام نهد و تاريخ سازد تا مردمان آن را بدانند، بنگريست كه آن روز بامداد آفتاب به اول دقيقه حمل آمد، موبدان جمع آمدند و تاريخ نهادند ...»
در تاريخ آمده است كه در گذشته ايرانيان 6 جشن ساليانه داشتند و شادی و شادمانی هميشه جزيی از زندگی مردمان ايران زمين بود. مناسبت اين جشنها هم اشارهای است به 6 خلقت پروردگار و بنا به اعتقاد ايرانيان اين 6 خلقت عبارتند از: آسمان،زمين، آب، گياهان، جانوران و انسانها كه هرگاه سال تازه میشود، اينها هم متحول میشوند.
تاريخ جشنهای ساليانه ايران باستان
اولين جشن نوروز ايرانیها اواسط فصل بهار يعنی يازدهم ارديبهشت ماه آغاز میشد و مدت سه روز ادامه پيدا میكرد. در طول اين سه روز مردم لباسهای نو به تن میكردند و برای ديد و بازديد به خانههای هم رفت و آمد داشتند. جشن دوم از اوايل تابستان يعنی يازدهم تير ماه شروع میشد و تا پانزدهم تيرماه ادامه داشت. دراين چهار روز هم تمام آداب و سنتهای نوروز برگذار میشد. جشن سوم در اواخر شهريور ماه آغاز میشد و مردم ايران به مدت ده روز با پوشيدن لباس نو، عيد را به هم تبريك میگفتند. اين پايان دلانگيزی بود بر تابستان و خوشآمد گويی بود بر فصل پاييز.
در جشن چهارم هم ايرانيان چهار روز آخر مهرماه را جشن میگرفتند. جشن پنجم كه يك جشن زمستانی بود. در بيستم دی ماه برگذار میگرديد. اما آخرين جشن ايرانيان در روز آخر سال يعنی پايان 365 روز با فرا رسيدن بهار آغاز میشد و تا 13 فروردين ادامه داشت كه اين سنت پس از گذشت ساليان سال هنوز هم پابرجاست. پس از گذشت سالها و تغير وتحولاتی كه در زندگی مردمان اين ديار به وجود آمد، تعداد جشن های ملی ما به يك رسيد كه همان جشن ششم بود.
اكنون جشن ششم ايران باستان كه از اولين روز فصل بهار آغاز میشود به عنوان عيد سعيد باستانی ما ايرانیها محسوب میشود. از ديگر سنتهای نوروزی ما كه هنوز هم پا برجا مانده، میتوان از چهارشنبه سوری، خانه تكانی، سفره هفت سين و روز سيزده بدر ياد كرد كه هر سال توسط مردم برگزار میشود. مراسم ملی ديگری كه در گذشته وجود داشت و متاسفانه به فراموشی سپرده شده عبارتند از: آب پاشی، قاشق زنی، فالگوش، نوروزیخوانی يا ميرنوروزی و حاجی فيروز. محققان و نويسندگان بكوشند تا فرزندان نسل جديد اين آب وخاك، با اين آيينها وسنتهای پاك ملی بيشتر آشنا شوند تا ميراثدار گذشتگان باشند.
نظر شما