به گزارش خبرنگار فرهنگ و ادب مهر ، در رمان " اشكانه " به نظر مي رسد كه نويسنده با قلمي اعتراض آميز و انتقادي ، جلوه هايي تاريك و سياه از زندگي بازماندگان حماسه دفاع مقدس را خلق كرده است ، اما در لايه هاي دروني اين زندگي سياه " اميد " موج مي زند ، اميدي كه عليرغم پستي هاي زندگي و مشقات حاصل از آن ، رشد مي كند و انسان مومن و معتقد به حيات و هستي را به مبارزه اي ديگر فرا مي خواند.
نويسنده در اين اثر قلم تند و تيزي دارد وبي محابا با معضلات اجتماعي را مطرح مي كند تا مدافع ارزشيابي باشد كه به دست فراموشي سپرده شده است .
اشكانه شخصيت اصلي اين رمان زني است كه خود خواسته بر ثروت و زندگي پر از رفاه خانوادگي اش پشت مي كند و خود را به دست عشق و شيفتگي جوان جانبازي مي سپارد كه " چون لخته اي گوشت ، سالهاي جنگ را پشت سر گذاشته است و زندگي سرشار از عشق همسرش " اشكانه " ، موجوديت او را در چارچوب اتاقي تنگ و فقيرانه به اثبات مي رساند.
اشكانه زني است كه اميد و سرزندگي خود را ازعشق به همسررزمنده خود وام گرفته ، تا با پستي هاي زندگي بجنگد ... |
اگر روزگاري " سيد حسين " در جبهه هاي جنگ حماسه آفريده است ، اينك اشكانه در روزگاري ديگر حماسه اي مي آفريند كه كم بهاتراز حماسه سيد حسين نيست و چه بسا به مراتب سخت تر و جانفرساتر از جنگ در جبهه جنگ با دشمني خارجي است.
در جبهه اشكانه جنگ با نيروهاي خودي است با شرايطي است كه اين بار خودي ها بوجود آورده اند و آن چيزي نيست كه سيد حسين از جبهه بازگشته تحمل پذيرش آن را داشته باشد.
دغدغه نويسندگاني چون حسن بيگي ديگر دغدغه به تصوير كشيدن روزهاي هشت سال دفاع مقدس نيست . دغدغه آنها غم وغربت قهرمانان بازمانده از دوران است كه به فراموشي سپرده شده اند . بخصوص آنهايي كه زخم جنگ را بر پيكر دارنده و آه و افسوس را بردل.
به گزارش مهر ، نويسنده تلاش مي كند پيام اميد را در جاي جاي رمانش بدمد و تنها راه مقابله با شرايط ناخواسته كنوني را تمسك به اميد و زندگي بداند . لذا اشكانه زني با احساسات شاعران و عقل و درايتي مردانه، مامور رساندن پيام نويسنده به مخاطب است او هر چند خود نيز از مصيب زندگي نالان است اما از پاي در سني افتد حتي در شرايطي كه همسرش را از دست مي دهد كودكش نيز به سرنوشت پدر دچار مي شود اما اشكانه در اوج درد و رنجي كه تحملش براي هيچ كس اسان نيست ، مقاومت مي كند تا اگر نمي تواند چون حسيني در ميدان رزم بجنگد ، همچون زينب پيام رسان راه حسين ما باشد.
رمان اشكانه هر چند سرشار از صحنه هاي بديع و پراحساس است و هر يك از شخصيت هاي آن نمادي از رفتارهاي خاصي جامعه كنوني است اما نبايد ناديده گرفت كه شخصيت گروهبان عراقي در اين رمان در نوع خود يكي از شخصيت هاي كم نظير در ادبيات دفاع مقدس است.
( نويسنده اشكانه )
گروهبان عراقي همان كسي است كه با شكليك گلوله خمپاره باعث مجروح شدن سيد حسين مي شود مشتركات انساني بين سيد حسين و گروهبان عراقي و شخصيت پردازي بي نظير حسن بيگي از گروهبان عراقي ، نشان مي دهد كه هدف برپا كنندگان جنگ بين دو ملت مسلمان، گسستني اين مشتركات و پيوندهاي انساني است.
در رمان جديد الانتشار " اشكانــــه " ،
گروهبان عراقي نيز قرباني جنگي ناخواسته است ، او نيز دوران پس از جنگ را با مجروحيت ناشي از جنگ سپري مي كند ... |
قصه نويسنده در اين اثر برانگيختي احساسات ضد جنگ و يا ضد عراقي در خوانندگان خود نيست . نويسنده قصه ندارد و تحليل از جنگ بدهد و يا در برابر آن موضع بگيرد ، بلكه او در رمان اشكانه به دنبال روانكاي شخصيت ها با گونه هاي مختلف ، و كنكاش در معضلات اجتماعي پس از جنگ در ايران است.
در اين رمان هيچ فرد و حزب و دسته و گروهي مقصران بوجود آمدن وضع موجود نيستند و مقصر اصلي از منظر نويسنده فراموش كردن واژه عشق و ناديده گرفتن باورهاي ديني است .
رمان اشكانه از ساختار خوبي نيز برخوردار است ، نويسنده در خلق اين اثر چون كارگرداني تلويزيوني در پشت چندين دوربين تلويزيوني قرار مي گيرد و شخصيت هاي خود را در زمان هاي متناوب به تصوير مي كشد. اوج چنين تصوير برداري اي فصل آغازين رمان است كه خواننده كتاب همزمان در جبهه جنگ را مي بيند.
نثرروان حسن بيگي كه بيشتر آن را در مجموعه داستان معماي مسيح و رمان ريشه در اعمال ديده ايم، رنگي شاهدانه به خود مي گيرد و توصيف هاي جاندار و پركشش قدرت نويسندگي حسن بيگي را به رخ مي كشد.
نظر شما