پیام‌نما

لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ * * * هرگز به [حقیقتِ] نیکی [به طور کامل] نمی‌رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید؛ و آنچه از هر چیزی انفاق می‌کنید [خوب یا بد، کم یا زیاد، به اخلاص یا ریا] یقیناً خدا به آن داناست. * * * لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّی تُنفِقُواْ / آنچه داری دوست یعنی ده بر او

۲۲ شهریور ۱۳۸۲، ۱۶:۱۱

علي اصغر ميرزايي مهر ، عضو هيئت علمي دانشكده هنر جهاد دانشگاهي

هنر در گذر حكومت ها

هنر در گذر حكومت ها

تخريب آثار هنري در عراق بدست آمريكايي ها بعدي ديگر از جنايت عليه مردم عراق است

 پس از تصرف عراق بدست آمريكايي ها ، تقريبا همه روزه  در نشريات و رسانه هاي تصويري و سايت هاي اينترنتي ، شاهد تصاوير و اخباري از تخريب رسمي آثار هنري عراق به وسيله متجاوزان آمريكايي هستيم . به ويژه آثار حجمي و يادمان ها آنچه در پي مي آيد ، نگاهي است اعتراض آميز از منظر يك معلم تاريخ هنر به اين مسئله .

رسانه هاي گوناگون به تخريب آشكار آثار هنري عراق در مدتي كه از تصرف اين كشور مي گذرد اعتراض نكرده اند ، گويي اين حق مسلم آمريكايي هاست كه به زشت ترين روش يعني با استفاده از ديناميت  ، پيكره ها و يادمان هاي عراق را _ صرف نظر از مضمون آنها _ در روز روشن و در معرض ديد جهانيان منفجر و نابود كنند و در سايه چنين رويدادهاي عجولانه اي  و در گرد و غبار و هيجان گذراي ايجاد شده به تخريب موزه بغداد و تاراج آثار ارزشمند آن بپردازند كه البته اين جنايت فرهنگي بدون دخالت غيرمستقيم و يا حداقل رضايت امريكايي ها ميسرنمي شد . اعتراض به عملكرد و تقبيح رفتار آمريكا نه براي آن است كه مجسمه هاي ديكتاتور بدنامي همچون صدام حسين نابود مي شود ؛ بل به واسطه آن است كه آثار هنري كه هزينه و زحمات بسيار براي خلق آن به مردم عراق تحميل شده است نابود مي شود .

فرض كنيم جريان كار برعكس بود يعني مثلا كشوري جهان سومي به بخشي از اروپا يا آمريكا دست اندازي مي كرد و مجسمه رييس جمهور يا هر اثر هنري ديگري را به اين صورت نابود مي كرد، آنگاه رسانه ها و مجامع هنري چه واكنشي نشان مي دادند ؟ آيا عامل جنايت ها را به رگبار نفرت و ملامت نمي بستند ؟
اگر عينك تعصب و سياست زندگي را از چشم خود برداريم اين نكته را خواهيم پذيرفت كه از فرداي روزي كه صدام از قدرت خلع شد رژيم سناكش به گورستان تاريخ سپرده شدند . آثار هنري مربوطه به اشيايي تاريخي و فرهنگي بدل شدند كه نشانگر برهه اي خاص از تاريخ سياسي اجتماعي سرزمين و مردم عراق است و بديهي است كه حفظ و حراست از آنها برعهده آمريكايي هاست كه ادعاي تمدن و فرهنگمندي شان گوش را مي خراشد . 
البته كه اين قصه سر دراز دارد و از ديرباز آثار هنري به ويژه آنها كه موضوعشان به سياست و روز مرگي آميخته شده بود ، در تحولات سياسي و اجتماعي دچار تيغ تعصب و تندروي مي شدند ولي جامعه امروز به ويژه از سوي كساني كه داعيه پرچم داري فرهنگ جهاني را دارند چنين رفتار ناشايستي را نخواهند پذيرفت .
اگرچه مقايسه چنادن مناسبي نيست و گويي با اين مثال ناخواسته براي صدام و حكومتش نوعي منزلت آفريني مي شود ولي ديديم در تخريب پيكره هاي بوريا توسط رژيم مفسط  طالبان در باميان افغانستان مجامع فرهنگي جهان چگونه يك صدا آن را محكوم كردند و مخربان را رسوا نمودند ولي معدوم كردن رسمي و آشكار آثار هنري عراق ظاهرا هيچ اعتراضي را به دنبال ندارد و گويي خوبي و بدي عمل را عامل آن تعيين مي كند نه نفس عمل !
دهها سال است كه صدها آمريكايي و اروپايي در گوشه و كنار جهان با عناوين رنگارنگ همچون باستان شناس و كارشناس به لطايف الحيلي آثار هنري و تاريخي جوامع ديگر را به موزه هاي متعدد خود منتقل مي كنند و آنگاه كه آن آثار را مال خود كردند با تجليل و تحليل هاي چشمگير براي  آن شيئ ارزش آفريني مي كنند .حال چگونه است كه برخي از آثار عراقي را با ديناميت منفجر مي كنند ؟ لابد يا از صدام و قدرت نامريي او مي ترسند و يا اين كه انگونه آثار _ غالبا غول پيكر _ را چون قابل انتقال به سرزمين خود نمي بينند بر نابودي شان كمر مي بندند و گرنه همين تنديس ها را كه لابد ميليون ها دينار براي توليد آنها هزينه شده است و مطمئن نيستيم كه ارزش هنري آن قابل توجه نباشد ، به موزه متروپوليتن يا ديگر موزه ها منتقل مي كردند و آنگاه براي تماشايش از همين مردم عراق و ديگر بازديد كنندگان پول دريافت مي كردند ! و شرح و تفسيرش را در رسالات و رسانه ها به آسمان مي رساندن ، همچنان كه تا به امروز با آثار ديگران ( از جمله آثار ايراني موجود در موزه هاي خود ) و به همان گونه كه با آثار به يغما رفته بغداد خواهند كرد .
نا مهرباني با آثار هنري و بعضا نابودي آنها البته فقط سزاوار اثار ديگران و مظلوماني همچون عراق است ارنه ميراثي كه به گذشته جهان غرب مربوط است تافته اي است جدابافته و نزد حضرت شان حسابي جداگانه دارد . اگر سري به موزه هاي رنگارنگ و حراجي هاي بزرگ عتيقه جات در غرب ، همچون سابتي يا كريستي و... بزنيم در كنار آثار تاريخي ارزشمند " چيز " هايي را به چشم مي بينيم كه " هيچ " بوده اند ولي دست هايي كوشيده اند تا ارزش آفريني كنند و از هيچ غرب همه چيز بسازند .
خوانده و ديده ايم كه ته سيگار چرچيل را به بهاي گزافي به فروش رسانده اند يا لباس زير معشوقه ناپلئون را در موزه به نمايش گذاشته اند . با ديدي خوشبينانه مي توان پذيرفت كه لابد ته سيگار چرچيل و صدها اثر و شيئ مشابه ديگر چون شامل مرور زمان شده اند و نشانه هايي از زمان و مكان و شرايط خاص را همراه دارند ، اعتبار آن را يافته اند كه در جايگاه رفيع اثري تاريخي يا هنري بر ويترين موزه ها جا خوش كنند . حال چگونه است كه مجسمه ها و ديگر آثار توليد شده در رژيمي كه نابودش كرده اند سزاوار آن پايگاه نبوده و نيست ؟ فقط به اين دليل كه ياد آور شخصيت و يا رژيم مزدور و موضوعي است كه حاكمان نو آمده را خوش نمي آيد . آيا اين رفتار عوامانه و مضحك و غير اصولي نيست و بوي پوسيدگي نمي دهد ؟ اگر حكم نابودي مجسمه ها و تابلوهاي نقاشي اي كه چهره تنديس افراد نامطلوب را نشان مي دهند صادر كنيم ، آيا فردا موزه ها را همچون كف دست خالي نخواهيم يافت ....
حاكمان جديد در تمام دوره ها و سرزمين ها بايد به اين سطح از درك فرهنگي برسند كه هيچ اثر هنري گناهكار نيست . حتي در اغلب موارد هنرمند نيز بي گناه است فقط ممكن است سفارش دهنده اثر مجرم و خاطي باشد . البته معقول نيست كه گناه شخصي صدام حسين را به گردن سازندگان اثر يا خود اثر انداخت . بايد حكومت گران تعصب و خامي را كنار بگذارند كه آثار هنري شامل جادوي مرور زمان شوند . حقيقتا اگر همه رژيم ها آثار هنري پيش از خود را نابود مي كردند امروز براي ما از تاريخ و هنر و فرهنگ چه بر جاي مانده بود ؟ ....

                                                                                                                                   

کد خبر 20363

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha