"جليل عرفان منش"، نوسينده و محقق در گفت و گو با خبرنگار تلويزيون "مهر" در پاسخ به اين سوال كه به نظر شما اولويت هاي دولت جديد در عرصه فرهنگ و هنر بايد به چه ترتيبي باشد، گفت: وفاداري به شاخصه هاي فرهنگي در سند چشم انداز بيست ساله نه ترديد پذير است و نه قابل ناديده گرفتن. اما چگونگي راه كارها ونحوه رسيدن به اهداف آن در مباحث فرهنگي جامعه مهم است. اهتمام به مقوله فرهنگي و نهادينه كردن مولفه هاي معتبر و پذيرفته شده آن همواره از دغدغه هاي جدي فرهيختگان و مراجع اجتماعي بوده است. آن ها ميل دارند كه فرهنگ زير بناي هر تحول و توسعه اي قرار گيرد. اما تجربه نشان داده است كه در دوران توسعه اقتصادي و توسعه سياسي كمتر به اين موضوع پرداخته شده است.
وي افزود: اگر چه به زعم برخي از دوران توسعه اقتصادي و سياسي به آخر رسيده است و در حال پيوستن به تاريخ است، اما پيامدهاي مثبت و منفي اين دو دوره كاملاً متفاوت در حوزه فرهنگ همچنان پا برجا است و لا محاله در آينده به حيات خود ادامه خواهد داد. آن چه كه در پيش روي دولت مردان اصول گرا در دوران "عدالت خواهي" قرار دارد. چگونگي اصلاح ديدگاه كلان فرهنگي و تبيين راه كارهاي نوين براي رسيدن به وضع مطلوب است. براي تحقق بخشيدن به آرمان هاي فرهنگي سند چشم انداز بيست ساله و ساخت جامعه و انسان طراز ديني مديريت كلان فرهنگي كشور نيازمند بازنگري، اصلاح و بازسازي اساسي است.
وي خاطر نشان ساخت: با اين وجود شتابزدگي، سطحي نگري و تعجيل در تبيين ديدگاه هاي فرهنگي وسياحت هاي دولت تحول خواه، آثار زيان باري به همراه دارد. بنابراين ضرورت دارد با تامل وتعمق در شرايط فرهنگي موجود به تبيين اهداف و سياست هاي فرهنگي و راه كارهاي رسيدن به آن پرداخت. در اين راستا اگر نقاط قوت و ضعفي راهي را كه پيموده ايم به درستي ارزيابي نشود، هر گونه اصلاح و يا تحولي مي تواند ما را از ساحل مقصود و اهداف عاليه سياست هاي فرهنگي چشم انداز بيست ساله دور كند.
عرفان منش بيان كرد: مسايل فرهنگي را نمي توان با يك سو نگري نگريست. اصولاً مقوله فرهنگي داراي علل و اسباب پيچيده و محصول عوامل پيراموني تاثيرگذار و متعددي است كه در دوران طولاني شكل گرفته، بازسازي يا تحول فرهنگي نيز نيازمند زمان است. درك آن چه كه در اين سال هاي اخير بر سر مسايل فرهنگي آمده مستلزم شناخت موانعي است كه توسعه گرايي يك جانبه اقتصادي و سياسي بدون تحقق خواستگاه آرمان هاي متعالي انقلاب اسلامي و مولفه هاي آن ايجاد كرده، به عنوان نمونه جريان هاي افراطي يا مولفه هاي فرهنگي مردم سالاري ديني و مشاركت مردم را ناديده انگاشته اند و يا اين گونه اغوا كرده اند كه گذشته دموكراسي خواهي در جوامع غربي آينده جامعه ايراني است. و مردم ايران در آغاز راه مردم سالاري، بايد ادامه دهنده همان راهي باشند كه جوامع غربي پيمودند. اين نوع نگرش ها علاوه بر تحقير مردم ايران به بنيان هاي مردم سالاري برخاسته از فرهنگ انقلاب اسلامي خط بطلان مي كشند.
وي با اشاره به اين كه ايرانيان باستان و نياكان ما كه با گزينش اسلام نشان دادند، قوم با شعوري هستند، گفت: فرهنگ ايران و اسلامي كه فرهنگي مولد در برابر فرهنگ بيگانه بوده و همواره در طول تاريخ تمدن ساز بوده است و مي تواند با اتكاء به داشته هاي خود نيازهاي جهان مدرن و اقتضائات زمانه را بدون وامداري به فرهنگ غرب بسازند وبه دست آورده هاي خود افتخار كنند وهمچنان كه در ربع قرن انقلاب اسلامي با استقلال فكري، فرهنگي و سياسي به دست آوردهاي بزرگي رسيده است. هنجارشكني ليبراليستي و رواج نا بجاي تفكر تقابل مدرينيته و سنت در جغرافياي فرهنگي و ساحت فكري جامعه ايران نه تنها ساختار اقتصادي بلكه عرصه هاي فرهنگي و اجتماعي و سياسي را در هم نورديده است. پيامدهاي آن در بسياري از ابعاد زندگي جامعه ايراني قابل رويت است. داوري اين زخم كهنه كه بيش از يك قرن فرهنگ ايراني را رنجور ساخت، بازگشت به خويشتن است. پرهيز از مرزهاي افراط و تفريط در حوزه فرهنگ و ايجاد روحيه تعادل و تعامل، هم گامي به جلو و هم دوري از كژ راهه است.
وي افزود: همان طور كه تاهل و تسامح در اصول منجر به غفلت از ارزش هاي اصيل جامعه اسلامي شد. پافشاريو سختگيري هاي بي مورد در حوزه فرهنگ مبتني بر سلائق فردي و نگرش هاي ظاهري نيز زيان آور و عواقب ناگواري به همراه دارد. واپس گرايي و تحجر از يك سو و تجدد مابي و تقليد جاهلانه از ديگر سو آفت ها و موانع رشد و بالندگي اصول گرايي و اصلاح طلبي به شمار مي روند. اگر چه مواضع فرهنگي رئيس جمهور منتخب در تبليغات انتخاباتي بوي رحمانيت، مي آمد. اما اين رايحه به مشام عده اي از همان ابتدا خوش نيامد، با فروش كردن غبار بداخلاقي هاي انتخاباتي و شفاف تر شدن مواضع فرهنگي و هنري دولت جديد انتظار مي رود بر تعداد كساني كه چنين رايحه اي را استشمام كنند، افزوده شود. طرفه آن كه پيشاپيش نداهايي از درون اردوگاه جناح مقابل به گوش مي رسد كه به دولت اصول گرا خوش آمد مي گويد و كساني كه تا ديروز با همجمه و يا انتقادهاي محفلي به تحقير اصول گرايان مي پرداختند به تدريج نقاط قايل ستايش آن ها را خواهند ستود. بي ترديد جريان هاي سياسي بايد با همدلي و يكپارچگي آن طور كه در صحنه انتخابات حضور پيدا كردند، دست دولت مردان جديد را به گرمي بفشارند.
وي خاطر نشان ساخت: امام مرتدان سياسي كه از آرمان هاي انقلاب اسلامي رويگردان و پيشيمان شده اند با نقاب هاي جديدي ظهور خواهند كرد. آن ها كه در گذشته حمايتگر برخي از جريان هاي سياسي بودند و پشت سنگر آن ها خانه ساختند، نشان دادند تا چه ميزاني ويران گر حاميان خود بودند. آن ها بي شك در برابر نگرش هاي فرهنگي دولت اصول گراو عدالت خواه مقاومت خواهند كرد وبه طور جدي آن را به چالش خواهند كشيد. همسويي و تعامل نيروهاي اصول گرا در قواي سه گانه درحوزه مسايل فرهنگي، دستاويزهاي آن ها را كم اثر خواهد كرد و مي تواند به منزوي شدن بيش از پيش جريان هاي افراطي منجر شود. مشاركت دادن در بخش فرهنگ و تقويت نهادهاي فرهنگي غير دولتي كه برخي ريشه در ايران باستان و يا گذشته هاي دور سرزمين اسلامي ما دارد. بنيان هيا ارزنده فرهنگي را در جامع نهادينه مي كند. بنابراين سپردن بسياري از امور فرهنگي به دست مردم كه صاحبان حقيقي كشورند به ويژه جوانان پاك نهاد تحول خواه و عدالت طلب مي تواند حلال معضلات فرهنگي كنوني و چالش هاي پيش روي كشور باشند.
وي با اشاره به اين كه سياست هاي كلان فرهنگي دولت جديد، اگر مقوم اين نگرش باشد، گفت: فاصله ميان دلوت و مردم در حوزه فرهنگي كاسته خواهد شد و از پيامدهاي دراز مدت اين سياست از ميان رفتن دو گانگي فرهنگي يعني فرهنگ رسمي حاكميت و فرهنگ غيررسمي جامعه خواهد بود. همچنين بايد افزوده شود كه فاصله ميان آرمان هاي فرهنگي انقلاب اسلامي و واقعيت هاي فرهنگي موجود الزاماً به منزله رويگرداني جامعه و نسل جوان از فرهنگ متعالي ايراني اسلامي نيست. كساني كه چنين مي پندارند دست يابي به آرمان ها را ساده انگاشته اند وتوقعات آن ها نسبت به مسايل فرهنگي زياد است و يا تنها به مظاهر و سطوح ظاهري فرهنگ دلبستگي دارند. اين نوع نگرش سطحي به فرهنگ ممكن است گمراه كننده باشد بالاخص هنگامي كه باريا و تلبيس آلوده شود. نبايد فراموش كنيم كه برغم اهميتي كه مسايل فرهنگي دارد. اصلاح مباني فراموش كنيم كه برغم اهميتي كه مسايل فرهنگي دارد. اصلاح مباني فرهنگي جامعه، حلال همه مشكلات نيست و كليدي نخواهد بود كه همه درهاي بسته را بگشايد. مسايل فرهنگي خود متاثر از زمينه هاي اقتصادي، اجتماعي و سياسي جامعه است و اجراي عدالت اقتصادي و عدم تبعيض هاي اجتماعي و تعادل سياسي مي تواند به توسعه فرهنگي و نهادينه شدن آرمان هاي متعالي در حوزه فرهنگ ياري رساند.
عرفان منش افزود: يكي از آفت هاي حوزه فرهنگ وهنر بالاخص در سال هاي اخير دسته بندي و مرزبندي سياسي بود. اين پديده كه پيش از آن نيز باعث انشقاق هاي كم فايده اما پر هزينه اي گرديد. منجر به جناحي شدن فرهنگ وهنر در جامعه و كم رنگ شدن مشاركت فراگير ميان هنرمندان گرديد. اصولاً حوزه هنر و فرهنگ نبايد در رنگ آميزهاي جناح هاي سياسي رنگ جدايي از گرايش و سليقه و يا رنگ تعلق به گرايش و سليقه اي ديگر بگيرد. اين حيطه متعلق به مردم است. مردم به عنوان مخاطبان اصلي آثار فرهنگي و هنري ملاك و شاخص هاي ديگري براي ارزيابي يك اثر ادبي وهنري دارند. آن ها معمولاً به ارزش هاي هنري اثر و پايبندي پديد آورندگان آن به ارزش هاي ملي، ديني وهنجارهاي معنوي پذيرفته شده اجتماعي مي نگرند و از اين منظر تفاوت ميان آثار هنري و يا هنرمندان و صاحبان آثار فرهنگي قايل مي شوند. نه ملاك هاي جناحي و مرزبندي هاي سياسي رايج از اين رو كارگزاران فرهنگ و هنر در دولت جديد لازم است به جاي ترسيم خط كشي هاي سياسي (جناحي) در حيطه فرهنگ به فكر تعميق بنيان هاي سياسي در اين حوزه به مفهوم واقعي اش باشند. چالش هاي موجود در سرراه مسايل فرهنگي كشور برخي از نوع نگرش هاي غلط به بنيان هاي تاريخي و فرهنگي مردم اين سرزمين باز مي گردد و برخي هم در شيوه مديريت و انتخاب راه كارها و روش هاي رسيدن به آن ناشي مي شود.
وي اشاره كرد: لازمه توفيق دولت تحول گرا وعدالت خواه علاوه بر مبارزه با مفاسد اقتصادي و بي عدالتي در توزيع ثروت، تقويت معنويت و بصيريت ديني و هنجارهاي اخلاقي است كه اول از همه بايد در باورها و سلوك كارگزاران دولت عدالت خواه جلوه گر شود. تا تضميني براي اجراي مطالبات مردم نسبت به حاكميت باشد و فاصله ميان مردم و دولت را كاهش دهد. دولت جديد براي رسيدن به اعتلاي آرمان هايش و ايجاد شور و نشاط و بالندگي نيازمند ايجاد امنيت فرهنگي و اخلاقي و سالم سازي فضاهاي فرهنگي كشور است. به كارگيري نيروهاي شجاع، با اخلاص، با نشاط، جوان گرا، متخصص در حوزه هاي فرهنگ وهنر و مومن به ارزش هاي انقلاب مي تواند به انتظارات مردم و توقعات فرهنگي آن ها پاسخ مثبت دهد.
نظر شما