دکتر بخشعلی قنبری، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد مهمترین اولویتهای علوم انسانی گفت: علوم انسانی در دو عرصه فردی و جمعی مطرح است؛ در حوزه فردی اخلاق و الهیات و عرفان را جزو اولویتهای اساسی می دانم و در حوزه اجتماعی هم هیچ شک و شبهه ای نیست که «مدیریت» حرف اساسی را در این ارتباط می زند.
وی افزود: اعتقادم این است که در جامعه، به لحاظ مدیریتی نتوانستیم به ساختار باثباتی برسیم. به نظرم در این زمینه کاستیهایی وجود دارد و تا زمانی که نتوانیم این کاستیها را جبران کنیم همچنان دنبال معضلات و مشکلاتی خواهیم بود، البته این معضلات و مشکلات هم اکنون خودش را نشان می دهد.
این محقق و استاد دانشگاه با اشاره به اینکه اگر بتوانیم این ساختار را تقویت کنیم در رده حتی سیاسی دچار بعضی از تنشهایی که اکنون هستیم نخواهیم شد، تصریح کرد: در نتیجه نظام و حکومت و به تبع آن مدیریت ثبات خوبی خواهد داشت و در واقع حتی برای همه آحاد مملکت اعم از احزاب و بقیه دستگاه ها و حتی اصناف و حوزه های مدنی که مرتبط با بحث مدیریت هستند این امر، امری مفروض در نظر گرفته خواهد شد. در حالی که فعلا این چنین نیست و تغییرات مدیریتی ما بسیار زیاد است. به همین دلیل توجه به مدیریت و خصوصا مدیریت ساختاری را جزو اولویتهای جامعه می دانیم.
محقق پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی در ادامه سخنانش در مورد اولویتهای پژوهشی علوم انسانی اظهار داشت: اولویتها در زمینه پژوهشی شاید قدری با اولویت بندی فوق تفاوتی داشته باشد.
وی افزود: به نظر می رسد در حوزه فردی توجه به بحرانهای انسانهای معاصر می تواند در اولویت باشد. به دلیل اینکه اکنون در حوزه فردی در معرض خطراتی قرار گرفتیم که این خطرات ما را تهدید می کند یا بخشی از این خطرات در جامعه ما وجود دارد و بخشی از آنها بالقوه هستند که اگر پیشگیری نکنیم ممکن است دامن جامعه را بگیرد.
قنبری تأکید کرد: از این جهت سرمایه گذاری در حوزه پژوهش در مسأله بحرانهای انسان معاصر می تواند از اولویت برخوردار باشد به دلیل اینکه آثار و نشانه های آن را داریم و می بینیم هم در بحثهای فردی بحرانهای فردی و هم بحرانهای اجتماعی بحرانهای اجتماعی به شدت وجود دارد. مثلا در حوزه بحرانهای اجتماعی می بینیم که خانواده در مغرب زمین زیر سؤال رفته است و اکنون در جوامع مختلف و حتی در ایران، با هم بودن جای خانواده را می گیرد که این خطر بزرگی است که می تواند آرامش را از انسانها گیرد.
این کارشناس ادیان و عرفان بیان کرد: توجه به این بحرانها که تعدادشان می تواند زیاد شود در اولویت است و اگر انجام شود می تواند تأثیرت بسیار مثبتی داشته باشد. بدون پشتوانه های علمی و پژوهشی نمی توان نسخه ای برای درمان این معضلات پیچید.
وی در مورد مشکلات عرصه علوم انسانی کشور تصریح کرد: اگر توانایی این را داشته باشم که به انسان و جامعه خودمان جایگاه و پایگاه علوم انسانی را واقف کنیم قطعا مشکلات بازار کار از بین خواهد رفت. در واقع در دور باطلی قرار گرفتیم و تا از این دور باطل خارج نشویم علوم انسانی رشد نمی کند. دور باطل این است که چون نگاه متأثر از بحران مادی گرایی اخلاقی است به همین دلیل خود به خود خانواده ها، افرادی را که دارای استعداد بالایی هستند را عموما به رشته هایی که به ظاهر درآمد بالایی دارد می فرستند. اگر در کلیت جامعه جایگاه علوم انسانی آشکار شود هم این تفکر از بین می رود و هم در عین حال شاهد رشد علوم انسانی خواهیم شد.
وی با اشاره به اینکه اکنون در شرکتهای و کارخانه های ما چند فارغ التحصیل رشته های علوم انسانی استخدام می شوند، گفت: مثلا در شرکتی که مربوط به ریسندگی و بافندگی است چقدر مردم شناس و روانشناس اجتماعی استخدام می کنند؟ چقدر الهی دان استخدام می کنند؟ اگر شرکتها به این نتیجه برسند طبیعتا می توانند جایگاه هایی را برای رشد علوم انسانی فراهم کنند، البته راندمان کارهایشان بالاتر خواهد رفت. این گونه نیست که فقط هزینه ای بر آنها اعمال شود.
وی افزود: در شرکتهای بین المللی خارجی، افرادی استخدام می شوند تا روحیات افراد در جوامع مختلف را مطالعه کنند تا تولیداتشان را به تناسب آنها تولید کنند. در صورتی که در ایران چنین حرفهایی خریداری ندارد.
وی با اشاره به اینکه کارمند شرکت وقتی از آرامش روحی و روانی برخوردار نباشد نمی تواند کارایی داشته باشد، گفت: برای دستیابی به این مقوله وجود عالم الهیات در شرکتها لازم است، البته گامهایی در این ارتباط برداشته شده و مثلا در ادارات، نماز جماعت و مراسم دینی برگزار می شود، اما اینها کافی نیست و کارها باید یا کمیت و کیفیت بیشتری انجام شود.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه اگر به طریقی این کارها را انجام دهیم و از طرف دیگر در خانواده ها این فرهنگ رواج پیدا کند که درآمد بالا تنها در رشته های تجربی و ریاضی وجود ندارد، تأکید کرد: در این صورت خانواده ها خود به خود ترغیب می شوند که فرزندان با ضریب هوشی بالا وارد این رشته ها شوند اما اکنون در جامعه ما وضعیت این گونه نیست و دانش آموزان مستعدتر و با ضریب هوشی بالاتر به سمت علوم انسانی نمی روند.
وی با اشاره به اینکه اداره کننده جامعه، علوم انسانی است و خود به خود سطح علوم انسانی و سطح مدیران پائین می آید، بیان کرد: ضمن اینکه هر کس در هر جایی که مدیریت کند باید از گذرگاه علوم انسانی بگذرد وگرنه شاید پزشک نتواند مدیر اداره متبوع خودش باشد. به دلیل اینکه کار پزشک، مدیریت نیست. اگر گامهایی از این دست برداشته شود فضا برای فعالیتهای علوم انسانی بهتر از این خواهد شد که اکنون هست.
نظر شما