به گزارش خبرگزاری مهر، نشاط و اشتياق يا رغبت و علاقه انسان به زندگی، حالتی است كه موجب پیشرفت و رشد مي شود و فقدان آن انسان را از پیشرفت و حتی کنترل امور عادی زندگی باز می دارد. در همین راستا پيشوايان ديني ما با سيره و سخن خويش "كسالت و بي حالي" را تقبیح کرده و ارزش نشاط و امیدواری را به گونه هاي مختلفي بازگو كرده اند. امام صادق(ع) به طور ويژه اين موضوع را به بعضي از فرزندان خويش گوشزد كرده و می فرماید:بر تو باد به دوري از كسالت و بي حالي و غصه و اندوه در زندگي كه اين دو مانع بهره و لذت تو از دنيا و آخرت مي شود.
شناخت درست و دقيق "درد" نيمي از "درمان" است و آشنا شدن با بيماري تنبلي، بي حالي و بي حوصلگي هم ما را براي درمان، قدرت و قوت روحي بيشتري مي بخشد. اميرمومنان حضرت علی (ع) نشان روشن اين پديده را اين گونه بيان فرمود: تاخير انداختن كارها، نماد نمايان كسالت تنبلي و دل مردگي است.
به يقين با شناخت اين نشانه نخست خود را مي توان آزمود، سپس درباره دوستان، همكاران و تمامي اطرافيان قضاوتي سنجيده داشت. ناگفته پيداست با فردا فردا كردن و وعده دادن انجام كارها آن هم يكي دوبار تنبلي و بي حالي تحقق نمي يابد، بلكه هرگاه به تاخير انداختن كارها شيوه هميشه انسان شود، بيماري بي حوصلگي و كسالت به چشم مي خورد و نياز به درمان هاي دارد، که خود آن هم مراحلی دارد.
ايجاد شناخت نسبت به نشاط و شادكامي
انبساط خاطر و شادكامي هديه اي حيات بخش در تمامي عرصه هاي زندگي به ويژه عبوديت و بندگي است، زيرا وجود انسان را سرشار از لذت هاي شيرين و دلنشين مي سازد، لحظه لحظه هاي حيات آدمي را پر ثمر مي سازد، اميد و آرمان گرايي به فرد مي بخشد و سرانجام موفقيت و كاميابي به ارمغان مي آورد.کسانی كه از اين نعمت ناب و سرور آفرين بهره دارند در راه دستيابي به اهداف خود صاحب صبر و شكيبايي در روياروي با سختي ها و تلخي ها مي شوند و نگاهشان به روز و ماه ها و حتي سال هاي پيش رو نگاهي زيبا و به دور از افسردگي و دل مردگي مي گردد، به گونه اي كه اراده و تصميم تحرك در زندگي را همراه و همدل خويش ساخته با انرژي مثبت و مفيد به فردا مي نگرند.
ايجاد اميد و زنده دلي در پرتو معارف روشني بخش آسماني
هرگاه خوف و هراس انسان نسبت به گذشته يا تيرگي و تاريكي درباره حال و آينده در وجود آدمي حكفرما شود، روح و روان انسان زمينگير و در پي آن اعضا و اندام ما نسبت به اعمال اميد بخش سخت و سنگين مي شود. دميدن روح اميد و اميدواري نسبت به رحمت و رضوان الهي، غبار هاي تيره و تار نوميدي را از دل و ديده كنار مي زند.
پرهيز از شكم بارگي
پرخوري و شكمبارگي، بي ارادگي و خمودي مي آورد و رعايت اعتدال در خوردن، سلامتي، طول عمر و نورانيت دل به آدمي مي بخشد. خوردن بيش از حد روح را سر گرم مي كند تا غذاي زايد هضم شود و بدن را به سوخت و ساز بيشتري وادار سازد و سرانجام انسان را زودتر از موعد از پا درمي آورد. بدين خاطر بيشتر انسان هاي پر خور عمر طولاني ندارند.
اميرمومنان علي (ع)فرمود: كسي كه زياده روي در خوردن نمايد سه چيز گريبان او را مي گيرد: پوشش بر قلب او، چرت بر چشم او و كسالت و سستي در بدن او.
موفقيت هاي افراد در زندگي رهاورد سلسله اعمال "كوششي" و"جوششي"آنان است؛ در جلوه نخست شناخت و شعور و عزم و جزم كاري شايسته، بلكه بايسته است تا يكايك موانع برطرف و تمامي شرايط موجود شود. اما در جلوه دوم، باید از نيرويي بي پايان و بيكران مدد گرفت تا پيش از عمل به ما همت و شناخت هنگام عمل، قدرت و تلاش و پس از عمل و پيروزي عطا نمايد.
نظر شما