يكي از عناصر مهم حيات اجتماعي جوانان انتخاب شغل و شروع منظم و كارآمد فعاليت اجتماعي است. تحول هويت شغلي و انتخاب شغل در راستاي رشد و شكل گيري هويت در نوجوانان و جوانان رخ مي دهد، و اينكه شغل آينده من چه خواهد بود و در اجتماع چه نقشي خواهم داشت، سوالاتی است كه بسياري از نوجوانان و جوانان از خود مي پرسند.
هويت شغلي به صورتي بسيار ساده از دوره كودكي شروع به شكل گرفتن مي كند و كودكان به خيال پردازي هاي شغلي مي پردازند كه در نوجواني با بروز تواناييهاي فكري و دستيابي به مقدمات تفكر انتزاعي به آزمايش ذهني مشاغل پرداخته و مي فهمند كه به دست آوردن يك شغل مستلزم تواناييها و آموزش هاي خاص است و بالاخره مرحله واقع بيني شغلي كه در جواني حاصل مي شود،كه با مقايسه مقتضيات شغلي و آموزشها و مهارت هاي مورد نياز هر شغل با ارزشها و علايق و استعدادها و تواناييهاي خود، انتخاب شغلي انجام مي شود.
به طوركلي در سالهاي جواني سازمان رواني فرد به گونه اي شكل مي گيرد كه مي تواند صلاحيت هاي كار مولد و استقلال اقتصادي را به دست آورد و پس از دستيابي به شغل نسبتا پايدار در دوره جواني در سنين ميانسالي و پختگي فرد به خلاقيت واقعي و نوسازي دائمي زندگي مي رسد.
ايجاد مشاغل مناسب با تواناييها و ظرفيت هاي همه جوانان كشور و ارائه راهنماييهاي شغلي به آنان توسط نهادهاي تخصصي در دبيرستان ها و موسسات آموزش عالي و در بخش هاي صنعتي،فرهنگي و....از امور مهمي است كه بايد مورد توجه و تلاش متوليان امور جامعه قرار گيرد.
جوانان خواهان ورود به اجتماع هستند تا انرژي و تازگي وجود خويش را در راه پذيرش مسئوليت هاي اجتماعي صرف كنند و از جانب اجتماع جدي تلقي شوند، آنان از تاثيرگذارترين عوامل انساني در جامعه بشري هستند و هرگونه تعالي و ترقي و پيشرفت در ابعاد مادي و معنوي مرهون توانايي ها، آمادگي ها و استعدادهاي جوانان يك جامعه است.
يكي از حقوقي كه بر عهده پدران است و بايد آن را ادا نمايند اين است كه فرزندان جوان خود را در انتخاب و كسب شغل ياري نمايند. پيامبر گرامي اسلام به حضرت علي (ع) فرموده اند كه حق فرزند بر پدرش اين است كه براي وي نام خوب انتخاب كند، در ادب و تربيتش بكوشد و او را به كار شايسته اي بگمارد. (بحارالانوار،ج 71 ،ص 85 )
بنابراين در كنار ضرورت تربيت مناسب با مقتضيات زمان جهت آمادگي و توانمندي، ضرورت ايجاد شغل مناسب براي فرزندان جوان نيز مطرح گرديده است. داشتن شغل و قبول مسئوليت نه تنها وسيله امرار معاش و ادامه زندگي است، بلكه خود مايه عزت نفس و شرف اجتماعي و از عوامل موثر اعتماد به نفس و اثبات شخصيت است.
جواني كه كار مي كند و درآمد شخصي دارد، خود را مستقل و آزاد مي بيند و در باطن احساس سربلندي و افتخار مي كند، به خود حق مي دهد كه در جامعه اظهار وجود نمايد و خويشتن را به نام يك عضو مفيد و موثر اجتماع به حساب آورد.
بر عكس اگر جواني كه همه وجودش توانمندي و هيجان و غرور است نتواند شغل مناسب پيدا كند و به خواسته هاي فطري خويش دست يابد در معرض شديد نگراني، اضطراب، افسردگي و به دنبال آن خطر انحراف و آلودگي مي باشد. امير مومنان علي(ع) مي فرمايند: همچنان كه داشتن شغل محل تلاش و كوشش است،بيكاري محل فساد و تباهي و نابودي است. همچنين فرموده اند: حالات و رفتار هاي جاهلانه جواني ناشي از بيكاري است.(غررالحكم،ص325 )
جوانان وظيفه دارند با تلاش و همت عالي به كسب علوم و فنون لازم اقدام نمايند و مهارت هاي لازم را به دست آوردند تا شايستگي داشتن شغلي مناسب را پيدا كنند و بدانند كه سعي و تلاش براي امرار معاش از ديدگاه شريعت اسلام امري است كه داراي اجر معنوي بالايي مي باشد و كسي كه از قبول مسئوليت و سعي و تلاش و انجام كار شانه خالي مي كند، مورد بدبيني اسلام است. امام صادق (ع)مي فرمايند: كسي كه در طلب روزي خانواده خود كار مي كند و به سعي و كوشش تن مي دهد مانند مجاهدي است كه در ميدان كارزا براي خدا جهاد مي كند.(الكافي،ج5 ،ص88 )
جوانان تلاش خود را بكنند، وظيفه والدين و مسئولان حكومتي نيز مي بایست تا شرايط كار و كسب شغل را براي جوانان جامعه فراهم آورند. چرا براي جواني كه ساليان سال درس خوانده، زحمت كشيده و مهارت آموخته بسيار سخت است كه نتواند علم و توان خود را به كار ببندد و نتيجه تلاش خود را ببيند. بيكاري عامل بسياري از خطرات براي جامعه و جوانان مي باشد. بيكاري اگر منجر به فقر گردد، اساس اعتقادات و ايمان را با مشكل مواجه مي كند و جامعه را در سراشيبي سقوط و نا امني قرار مي دهد.
نظر شما