به گزارش خبرگزاری مهر، مسئوليت نهايي والدين، آماده كردن فرزند براي دستيابي به استقلال واقعي است. ما در صورتي مي توانيم بگوييم اين وظيفه را به خوبي انجام داده ايم كه فرزندان ما به هنگام ترك خانه و آماده شدن براي شروع و ساختن بناي يك زندگي جديد، داراي اعتماد به نفس باشند. استقلال وعزت نفس ارتباطي عميق با يكديگر دارند. خود ما وقتي وظايفي را كه زندگي بر عهده مان قرار داده انجام مي دهيم، خود را با ديدي مثبت تر ارزيابي مي كنيم. وقتي مهارت هاي جديد مي آموزيم، اعتماد به نفس بيشتري پيدا مي كنيم،كمتر به ديگران اتكا مي كنيم و احساس ارزش قائل شدن براي شخصيت خودمان بيشتر در ما رشد مي كند.
كسب استقلال در كودكان و كمك به آنها در اين زمينه، از سال هاي اوليه تولد او شروع مي شود.بچه ها به طور طبيعي و غريزي دوست دارند كارهايشان را خودشان انجام بدهند. همه كاري كه مي توانيم در اين زمينه انجام دهيم اين است كه آنها را براي رسيدن به خواسته هايشان تشويق و دلگرم كنيم، به آنها فرصت دهيم و از آنها حمايت كنيم تا بتوانند مهارت هاي جديد را به خوبي ياد بگيرند. كافي است به بچه هاي كوچكي كه تازه چنگ زدن، چرخيدن و خزيدن و راه رفتن را ياد گرفته اند كمي توجه كنيم. البته ما بايد در كنارشان باشيم تا خطري آنها را تهديد نكند ولي انجام اين كارها با خود آنهاست در مرحله نوپايي مي توانيم كاري بكنيم كه كودكانمان در انواع مهارت هايي كه يادگيري، آن خاص خود آنهاست مستقل باشند.
براي مثال آنها به تدريج ياد مي گيرند كه لباس هايشان را خودشان از تن بيرون آورند. ما مي توانيم به بچه هاي نوپا اجازه بدهيم خودشان غذاي خود را بخورند. بچه هاي نوپا با راهنمايي هاي دائمي ما ياد مي گيرند كه چگونه خود را در حمام بشويند. با تمام اين تلاشها، معمولا كمبود وقت باعث مي شود نتوانيم به اهدافمان برسيم. بچه هاي نوپا براي انجام دادن كارهايشان، زمان بندي ها وو اولويت هايي قائلند كه متاسفانه به ندرت با زمان بندي هاي ما منطبق است.
وقتي تصميم گرفته ايم به كودكمان اجازه دهيم كاري را انجام دهد نبايد هنگامي باشد كه براي رفتن به جايي يا انجام كاري عجله داريم، چون در اين صورت صبر و تحمل خود را از دست خواهيم داد در اين صورت كودك ما غمگين و ناراحت مي شود و تجربه اي كه قرار است كسب كند به جاي آنكه سبب لذت يادگيري بيشتر در او شود،وي را با شكستي تلخ مواجه مي سازد. براي جلوگيري از بروز چنين اتفاقي بهتر است كارها را به شكل طبيعي و عادي به پايان برسانيم. ما بايد واقع گرا باشيم و قبول كنيم كه وقتي در ايجاد فرصت هاي رشد براي كودك عجله كنيم شانس يادگيري مهارت هاي جديد را از او سلب كرده ايم، زيرا او نمي تواند به سرعت مهارتي را بياموزد ويا هر روز يك مهارت كامل را فرا گيرد.
از سوي ديگر، نبايد هر كاري را به فوريت و با مداخله خود براي آنها انجام دهيم. درست است كه نمي توانيم شاهد تلاش هاي زياد كودك براي انجام كاري جديد و يا عدم موفقيت او باشيم، به ويژه وقتي كه انجام آن كار از عهده او ساخته نيست، تقريبا غير قابل تحمل است كه اصلا كاري به كارش نداشته باشيم، اما گاهي بايد صبر و كمك را به طور همزمان پيشه كرد به بياني ديگر، فرصت انجام مهارت جديد را نبايد از كودكان گرفت. اين فرصت نه تنها نياز آنها را برآورده مي كند بلكه باعث رضايت خاطر آنها از اين فرصت جديد براي كسب تجربه نيز مي شود. اين بزرگترين پاداشي است كه پدر و مادر از فرصت دادن به فرزند خود به دست مي آورند.
امروزه عوامل متعددي در خانواده ها وجود دارد كه فرصت اتكا به نفس را از بچه ها مي گيرد. اولا خانواده امروزي عموما كوچكتر شده اند در روزگاري كه خانواده بزرگتر بود بچه ها مي بايستي چگونگي انجام كارها را خودشان مي آموختند، زيرا والدين آن قدرها فرصت نداشتند تا به تك تك بچه هايشان رسيدگي كنند. بچه ها از اولين سال هاي كودكي خود مسئوليت انجام كارهاي روزمره و سختي را عهده دار بودند. كارهايي مربوط به زندگي روزمره. ثانيا، خانواده هاي چند نسل پيش، براي ايجاد وسايل راحتي زندگي اعضاي خانواده متكي به خود بودند، اما والدين امروزي كمتر نيازمند كمك بچه هاي خود هستند.
بچه هاي امروزي اگر چيزي بخواهند معمولا خيلي سريع از طريق كوچكترين فروشگاه برايشان تهيه مي شود. مثلا والدين نمي گذارند خود بچه ها اسباب بازي هايشانر ا مثل بچه هاي قديم با قطعات وو سايل اضافي مختلف در منزل مثل جعبه ها و نوارهاي كاست دور انداختني و با استفاده از خلاقيت خود درست كنند.
حس عزت نفس و استقلال کودک را مي توانيم از طريق فعاليت هاي روزمره زندگي تقويت كنيم. از خوردن غذا و پوشيدن لباس در سالهاي اول تا ايجاد فرصت هايي براي مسئوليت پذيري در دورن نوجواني به اين شكل آنها به تدريج خود را از اشخاصي واجد صلاحيت و شايسته مي يابند و در برابر مشكلات، واكنش هايي همراه با اطمينان و اعتماد به نفس خواهند داشت. آنگاه بيشتر از جمله "من مي توانم اين كار را انجام بدهم،استفاده مي كنند نه از جملاتي نظير" چه كسي مي تواند اين كار را برايم انجام دهد؟
نظر شما