به گزارش خبرگزاری مهر، افكار عمومي به عنوان راي عام و عقل اجتماعي و به قول منتسكيو "روح عموم" و به قول روسو "اراده عموم" تعريف شده است. به طور کلی افكار عمومي مجموعه آرای مردم در مسائل است كه سرنوشت عمومي به آن وابسته است و جهت گيري مردم در مشكل يا حادثه اي خاص مي باشد.
عامه مردم داراي مصالح مشترك نسبتا پايداري هستند و بدلیل مصالح پايدار و ارتباطات فكري داراي جنبه ادراكي قوي هستند، اين حالت در جامعه هاي ساده ابتدايي وجود ندارد، اما در جامعه هاي متمدن كه مردم به تناسب منافع مادي و معنوي گوناگون وجود دارد. حاصل نهايي این اشتراکات، عقيده عمومي يا وفاق عمومي است و چيزي كه مورد اعتناي جامعه قرار گيرد، ارزش اجتماعي دارد.
گرايش هاي اجتماعي تمايلات كلي هستند كه در فرد بوجود مي آيند و ادراكات و عواطف و افعال او را در جهات معيني به جريان مي اندازد. گرايشي كه با عواطف شديدي همراه باشد عقيده خوانده مي شود و گرايشي كه جنبه ادراكي آن ضعيف باشد ولي سخت ريشه دار و استوار باشد تعصب يا پيش داوري نام مي گيرد.در هر مورد از آميختن گرايش هاي اجتماعي گوناگون عقيده عمومي ناشي مي شود. عقيده عمومي قضاوتي است مورد قبول عامه كه هم جنبه عاطفي و هم جنبه ادراكي دارد و از تعصب نيز بر كنار نيست. عقيده عمومي اگر به شدت تعميم يابد و ريشه دار شود به صورت اجماع يا وفاق عمومي در مي آيد.
از گذشته از وسايل و ابزارهاي ويژه هر عصر برای توجيه افكار عمومی استفاده مي شده است. اهتمام به تبليغات عمومي و استفاده از محافل عمومی مثل اماکن دینی و بازارها نشانگر توجه به افكار عمومي بوده است و امروزه توسعه وسايل ارتباط جمعي، دايره افكار عمومي را از مجمع و شهر و حتي مرزهاي يك كشور فراتر برده و به سطح بين المللي کشانده است.
دولتهای قدرتمند در سياست هاي جهاني قبل از آنكه به يك حركت سياسي، نظامي يا فرهنگي و... دست بزنند؛ نخست به شناسايي زمينه هاي فكري-اجتماعي و يا زمينه سازي افكار عمومي دست زده و سپس با استفاده از ذهنيت مردم كشور يا جهان به القا و اجراي اهداف اصلي مي پردازند.
اهميت روزافزون عقايد عمومي در زندگي جامعه هاي صنعتي سبب شده كه سازمانهاي حكومتي و غيرحكومتي خواهان آگاهي از وضع افکار عمومي باشند و براي سنجش آن تدبير كنند.
برخي كارشناسان امور اجتماعي، فنون و شیوه های آگاهی از افکار عمومی را براي شناخت عقايد عمومي كافي دانسته و برخي آن را كافي نمي دانند، چرا كه افكار و عقايد عمومي امور كيفي است و فنون ياد شده متناسب با امور ساده كمي مي باشند.
بي گمان عقايد عمومي يكي از عوامل مهم زندگي اجتماعي است و بدين سبب بايد مورد توجه جامعه شناسان قرار گيرد. در جامعه هاي صنعتي جديد چون عقايد عمومي نفوذ عميقي دارند گروههاي مختلف اجتماعي مخصوصا گروههاي رسمي مي كوشند با وسايل گوناگون عقايد عمومي را با عقايد خود همساز كنند.
در مواقعی ديده مي شود كه "افكار عمومي" براي تبرئه يا عفو متهم در يك محاكمه جنايي تظاهر مي كند. ممكن است افكار عمومي نسبت به يك اعتصاب بي اعتنا بماند، يا از آن پشتيباني كند و بالاخره با آن مخالفت نمايد. حكومت ها، اتحاديه هاي صنفي و موسسات از افكار عمومي مي ترسند و آن را ملاك عمل قرار مي دهند. به اين ترتيب افكار عمومي به منزله يك داور و يك وجدان است و حتي به منزله يك دادگاه است و همه از آن حساب مي برند. افكار عمومي ضمير باطني يك ملت است و یک نيروي گمنام است كه در هيچ قانون اساسي پيش بيني نشده است.
نظر شما