به گزارش خبرنگار گروه دين و انديشه "مهر" ، حجت الاسلام رضا غلامي معاون پژوهشي پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي در آغاز مقاله خود آورده است : با لحاظ رهنمودهاي مهم مقام معظم رهبري در ديدار با اعضاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي، وظيفه مهندسي برعهده اين شورا است و انتظار مي رود زمينه تحقق اين امر در شورا هرچه سريعتر فراهم شود ولكن به روي كارآمدن دولت جديد به ويژه طرح سياستهاي تازه در عرصه فرهنگي از سوي رئيس جمهور منتخب، موجب گرديد تا اميد به تحقق اين مهم تقويت گردد.
مرحله اول: شفافسازي مباني و مدل مطلوب
براي شروع يك مهندسي ابتدا بايد مباني و چارچوب فعاليتهاي فرهنگي شفاف سازي شود. براي اين امر ما نيازمند يك تلاش همه جانبه از سوي متخصصان حوزه و دانشگاه هستيم تا با لحاظ قلمرو فرهنگ، چارچوب حركت فرهنگي را از متن اسلام استخراج نمايند. البته براي از دست ندادن فرصت، مي توان براساس مسلمات كار را آغاز كرد و نتيجه تحقيق را در بازنگري هاي بعدي منظور نظر قرار داد. البته در كنار شفاف سازي مباني، اين امكان فراهم خواهد شد تا مدل مطلوب فرهنگي براساس ديدگاههاي اسلامي تهيه گردد.
مرحله دوم: ظرفيت شناسي
پس از شفاف سازي مباني، نوبت به ظرفيت شناسي مي رسد. در اين كار ما نيازمند صراحت و وضوح كامل هستيم، مواجهه دوپهلو يا شعاري با ظرفيتهاي موجود كار را با دشواري روبرو خواهد ساخت. بايد دارايي هاي خود را خوب بشناسيم و نقاط ضعف و قوت هر بخش را آناليز نماييم.
مرحله سوم: آسيب شناسي
در اين مرحله بايد از يك سو نقاط آسيب پذيري و از ديگر سو آسيب هاي وارده مورد مطالعه قرار گيرد. آسيب شناسي مي تواند در سطوح و درجات گوناگون انجام گيرد؛ به اين معنا كه آسيب شناسي نظري به منزله ناديده انگاشتن آسيب شناسي در حوزه عملياتي نخواهد بود. براي انجام يك آسيب شناسي راهگشا نيازمند يك شيوه نامه دقيق خواهيم بود.
مرحله چهارم: رقيب شناسي
شناسايي رقيب و مطالعه ظرفيتها و آسيب شناسي آن براي يك مواجهه موفق و فعال بسيار ضروري است. بي ترديد نه ساختن غول از رقيب صحيح است و نه كوچك شماردن او. مطمئناً رقيب شناسي اگر با يك گمانه زني علمي درباره آينده آن توام گردد به نتيجه گيريهاي بعدي كمك شاياني خواهد كرد.
مرحله پنجم: تعريف قلمرو و ساختار فرهنگ
براي انجام يك مهندسي ابتدا بايد قلمرو فرهنگ و فعاليتهاي فرهنگي به صورت دقيق مشخص شود. مثلا آيا حوزه هاي پژوهشي و آموزشي نيز در قلمرو فعاليتهاي فرهنگي جا خواهد گرفت يا خير؟ سپس بايد يك ساختار دقيق براي فعاليتهاي فرهنگي مطابق سرفصلهايي كه در مطالعه قبلي استخراج شده است، طراحي شود. همچنين در كنار تهيه ساختار بايد يك اولويت شناسي نيز صورت گرفته و براساس اين اولويت ها ترتيب منطقي سرفصلها مورد بازنگري قرار گيرد.
مرحله ششم : شناسايي دستگاههاي فرهنگي كشور
در اين مرحله بايد تك تك دستگاههاي فرهنگي كشور كه در قلمرو فرهنگ مي گنجند مورد مطالعه دقيق قرار گيرند. اين مطالعه مي تواند شامل ظرفيتها و كاركردها با تعيين دقيق نقاط ضعف و قوت باشد. پس از انجام اين مطالعه بايد جايگاه هر يك از دستگاهها در ساختاري كه در مرحله ششم تهيه شده مشخص گردد. به طور طبيعي پس از اين اقدام، جاهاي خالي و ميزان اعتنا به اولويتها مشخص خواهد شد. مثلا روشن خواهد شد كه در بسياري از حوزه ها با ضعف شديد مواجه هستيم يا در برخي حوزه ها با افراط يا ناكارآمدي و... .
مرحله هفتم : طراحي دستگاه فرهنگي
تصور كنيم هيچ يك از دستگاههاي موجود، تاسيس نشده بودند و مي خواستيم با لحاظ نقاط مطلوب رأساً به طراحي يك دستگاه قدرتمند فرهنگي مبادرت نماييم. دراين صورت چه دستگاههايي در طراحي ما مجدداً و با چه كيفيتي حضور خواهند داشت؟ طبيعي است پس از انجام اين طراحي، برخي از موسسات تعطيل و برخي ادغام و چند موسسه جديد تاسيس خواهد شد. همچنين ماموريت و جهت گيري برخي موسسات تغيير يا در امكانات آنها تحول ايجاد مي شود. اين طراحي بايد چنان دقيق صورت گيرد كه دستگاه فرهنگي كشور، كل ساختار را بر حسب اولويتها پوشش دهد.
مرحله هشتم : تعيين استانداردها
تعيين مباني و چارچوبها، وجود چشم انداز، شناخت نقاط ضعف و آگاهي از رقيب اين قدرت را ايجاد خواهد كرد تا با لحاظ آخرين دستاوردهاي علمي در هر رشته، نسبت به تعيين استانداردها در حوزه فعاليتهاي فرهنگي مبادرت نماييم. بايد توجه داشت كه تعيين استانداردها، عملا امكان استمرار بسياري از فعاليتهاي فرهنگي ضعيف يا نامطلوب و هدردادن امكانات كشور از ميان برده و ما را از افتادن در دام تناقضات خارج خواهد نمود.
مرحله نهم : تهيه برنامه ملي
براي دستيابي به نقطه مطلوب نيازمند يك برنامه ملي، جامع و علمي مي باشيم به طوري كه در آن ماموريت هريك از دستگاهها كه قبلا براساس ساختار به صورت كلي مشخص شده است به صورت جزئي نيز تعيين گردد. مثلا مشخص شود كه سازمان X در فازهاي مختلف برنامه بايد چه اقداماتي را انجام دهد. البته يك برنامه عملياتي موفق داراي بخشهاي مختلفي است كه در مقاله انقلاب فرهنگي به آن اشاره نموديم.
براي نمونه براي اجراي برنامه نيازمند ايجاد يك سيستم دقيق نظارت و ارزيابي هستيم كه ضعفها و كاستيهاي محتمل در اجراي برنامه را به موقع به ستاد مديريتي متذكر شود. همچنين ايجاد اتاق تاكتيك براي طراحي تاكتيكهاي مناسب جهت پيشبرد برنامه ها امري ضروري است.
مرحله دهم : ساماندهي بودجه و امكانات و نيروي انساني
نگارنده بر اين باور است كه كشور ما با كمبود بودجه و امكانات در بخش فرهنگي روبرو نيست بلكه با ضعف و نابساماني در توزيع و بهره برداري از بودجه مواجه است. طبعا با لحاظ برنامه ملي، بودجه فرهنگي به صورت منطقي ميان دستگاههاي مختلف توزيع خواهد شد و نيز تعيين استانداردهاي فعاليت فرهنگي جلوي هدررفتن بودجه و امكانات را تاحدزيادي خواهد گرفت. در اين بخش بايد به نيروي انساني نيز توجه ويژه اي صورت گيرد. ابتدا بايد استطاعت نيروي فرهنگي موجود مورد مطالعه قرار گيرد سپس براساس برنامه نيروي انساني موجود به شكل مطلوبي در دستگاههاي مختلف توزيع شده و مشكل كمبود يا ضعف نيروي انساني در بخشهاي مختلف برنامه جبران شود. همچنين اين امكان فراهم خواهد شد تا براي اجراي فازهاي برنامه ملي در آينده به تربيت نيروي مناسب اهتمام داشت.
فوق مرحله
تمام اين مراحل دهگانه وابسته به اصلاح و تحول در شوراي عالي انقلاب فرهنگي، نهاد و مرجع عالي اي كه عملا رهبري فرهنگي كشور را برعهده دارد است .
كيفي سازي تركيب شورا متناسب با تخصصهاي مورد نياز و مقتضي وظايف 28گانه؛ تعيين مناسبات شورا و ساير مراجع مانند مجلس، مجمع تشخيص مصلحت نظام و... ؛ ايجاد ضمانتهاي قانوني براي اجراي مصوبات شورا و امكان پيگرد قانوني متخلفان؛ و نوسازي دبيرخانه شورا و ارتقا جايگاه آن، از جمله مواردي است كه در اصلاح و تحول بايد مورد عنايت قرار گيرد.
نظر شما