پیام‌نما

لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ * * * هرگز به [حقیقتِ] نیکی [به طور کامل] نمی‌رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید؛ و آنچه از هر چیزی انفاق می‌کنید [خوب یا بد، کم یا زیاد، به اخلاص یا ریا] یقیناً خدا به آن داناست. * * * لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّی تُنفِقُواْ / آنچه داری دوست یعنی ده بر او

۲۸ خرداد ۱۳۹۲، ۱۰:۳۱

فلسفه سياسي انقلاب اسلامي

فلسفه سياسي انقلاب اسلامي

عقل جمعي بشر هنوز نتوانسته حتي نيمي از حقوق متعالی انسان را در گزاره هاي حقوقي خويش به قاعده آمره در سطح ملي و بين المللي در آورد، در صورتی که انقلاب اسلامي با چهار شعار معنويت، عدالت، آزادي و مشاركت، درمان نابساماني ها و دردها را در الگوي سياسي ايده آل خويش طرح كرده است.

به گزارش خبرگزاری مهر، در نگاه انقلاب اسلامي به پيروي از نصوص قرآن كريم در فلسفه بعثت انبيا، مردم بايد براي برپايي قسط و عدل قيام كنند. انبيا الهي آمده اند كه همه قيود و موانع آزادي بشر را از دست و پاي آنها باز كنند. مشاركت فعالانه متن مردم براي استقرار عدالت و آزادي، ماموريت اصلي انبيا الهي را تشكيل مي دهد. بنابراين جمهوري اسلامي نيازمند پسوند سوسياليستي نيست چرا كه درخويش بر انديشه برابري طلبانه بشري نهضت سوسياليستي در استقرار عدالت نقد اساسي دارد، نيازمند پسوند ليبراليسم هم نيست، چرا كه اسلام فراتر از حقوق طبيعي و حقوق انساني، عاليترين نيازهاي رشد عقلاني، روحاني و آزادي بشر را در نظر داشته است.

تقويت اراده اجتماعي و فردي انسان بر اساس سه نوع رژيم حقوق طبيعي، انساني و الهي در دستور قرار دارد. فلسفه اصلي بعثت انبيا الهي نيز تعالي معرفتي، تعالي معنوي و تعالي عمل همه انسان ها است. انبيا الهي براي آموزش و تربيت انسان محور مشاركت، عدالت و آزادي را به عنوان مهمترين رسالت خداوند در دستور كار خويش قرار داده اند. قرآن كريم در سوره حديد، آيات 57 و 25، سوره اعراف آيات 7 و 157 بر سه كلمه مشاركت، عدالت و آزادي كه فلسفه اصلي انبيا را تشكيل مي دهد تاكيد دارد.

تجربه عقل جمعي بشر ناتواني خويش را در استقرار جامعه مدني ايده آل به اثبات رسانده است. پرورش انسانهاي آگاه و آزاد و حق مدار مقتدري كه بتوانند هر يك اثرگذار در سرنوشت سياسي جامعه خويش باشند اصلي ترين رسالت شخصيت سازي انبياء الهي است. جامعه اي كه در آن زندگي مي كنند و به آن وابسته اند در برابر سرنوشت همه مسئولند. تاكيد نصوص تعاليم انبيا بر خلیفة اللهی انسان در زمین و مالكيت و فرمانروايي او بر همه هستي است. انبيا احياگران صميمي و اصيل و حقيقي حقوق مردم هستند. در ميراث مشترك انبيا وسيع ترين و عميق ترين و متنوع ترين حوزه هاي حقوق بشر تعريف دقيق شده است. چرا كه بشر به دليل جانشيني خداوند، مالك هستي است و همه منابع هستي در اختيار او و براي رفع نيازهاي او است.

عقل جمعي بشر هنوز كه هنوز است نتوانسته حتي نيمي از اين حقوق را در گزاره هاي نصوص حقوقي خويش به قاعده آمره در سطح ملي و بين المللي تبديل كند. آزادي اصيل، عدالت اصيل و دموكراسي اصيل در عالي ترين سقف مفهومي و سطح تمدني آن در فرهنگ سياسي"جمهوري اسلامي" قابليت پياده شدن دارد.

"جمهوري اسلامي" شعارهاي حداقلي مشترك انواع حكومت ها را نظير امنيت عمومي، نظم عمومي، رفاه عمومي، آزادي، عدالت توزيعي و توزيع قدرت را نيز در عالي ترين سطوح و متنوع ترين شكل و كيفي ترين وضعيت هاي آن به نمايش مي گذارد. اگر دولت هاي مدرن در گذشته گفتمان خويش را يكي از كلمات فوق قرار داده اند. جمهوري اسامي مباني نظري نقش ها و الگوهاي كامل آنها را دارا مي باشد. فلسفه جوهري قانون گرايي در انقلاب اسلامي و سيره امام خميني استقرار آزادي، عدالت، دموكراسي، نظم و امنيت، رفاه و قدرت براي همه آحاد جامعه است.

دموكراسي نتوانسته "عدالت و آزادي و مشاركت" را براي ملل خويش به طور كامل مستقر كند. كاركرد غير ايده آل دموكراسي ريشه بسياري از نابساماني ها در عرصه ملي و بين المللي محسوب مي شود. دور شدن از"معنويت" و رويكرد غير فرهنگي و اقتدارگرايانه و خشن از موضع قدرت به سياست، مهمترين ريشه نابساماني هاي جهان به شمار مي رود.

انقلاب اسلامي با چهار شعار "معنويت"،"عدالت"،"آزادي"و "مشاركت" درمان همه نابساماني ها و دردها را در الگوي سياسي ايده آل خويش طرح كرده است. احقاق حقوق عمومي از طريق جلب مشاركت نهادينه همه مردم دو پايه اصلي الگوي دموكراسي ديني جمهوري اسلامي بود. دموكراسي تاريخ جديد تا عصر انقلاب اسلامي نتوانستند در عمل وفاداري خويش را به شاخصه بسيار مهم معنويت عدالت، آزادي و مشاركت به اثبات بر سانند.

جمهوري اسلامي تجربه بسيار سخت و گرانسنگي را پشت سر گذاشته است. اگر دولت هاي مدرن در قرن پانزدهم درپی امنيت، در قرن شانزدهم به دنبال نظم اجتماعي، در قرن هفدهم به دنبال رفاه عمومي، در قرن هجدهم به دنبال آزادي، در قرن نوزدهم در جستجوي عدالت، در قرن بيستم به دنبال قدرت عمومي و در قرن بیست ویکم درپی حقوق انساني بشر هستند انقلاب اسلامي با نقد تاريخ بشري و بررسي تجربه بشري بر اساس شاخص هاي قدسي خويش نظام سياسي ايده آل خويش را در يك گزاره خلاصه كرد؛ جلب مشاركت مطلق مردم براي پياده كردن مطلق حقوق مردم بر اساس شاخصه هاي معنويت، عدالت، آ‍زادي، مشاركت نهادمند و ارزشمند همه مردم در اداره قدرت سياسي.

کد خبر 2079215

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha