به گزارش خبرنگار گروه دين و انديشه "مهر"، اين زبان شناسان نظر خود را در كتابي با عنوان "تمايز معناشناسي و عمل گرايي" عنوان كرده اند كه كلوديو بيانچي آن را تدوين كرده و انتشارات دانشگاه شيكاگو آن را منتشر كرده است.
به نظر اين پژوهشگران در زمانه ما نمي توان به دنبال نظريه اي ناب و محض در باب معناشناسي گشت و نظريه هاي معنا شناسي همگي ناگزيرند كه تأملات تفسيرگرايانه و عمل گرايانه را مدنظر خود قرار دهند.
به نظر بيانچي اين مدعا باعث بازتعريف مكتب و مفهوم عمل گرايي مي شود و آن را بجد با معناشناسي پيوند مي دهد.
اين مدعا همچنين بسي مي تواند به كار آنها بيايد كه به پژوهشهاي فرهنگ شناسي مشغولند و آنها مي توانند از دستاوردهاي مكتب عمل گرايي كه در امريكا باليده و رشد كرده بيش از پيش استفاده كنند.
لازم به ذكر است معناشناسي كه در برابر علم نحو قرار مي گيرد در قرن بيستم موضوع بسي بحثهاي فلسفي و زبان شناسي بوده است. به طوري كه پاره اي از متخصصان بر اين نظرند كه موضوعي را در قرن بيستم نمي توان سراغ گرفت كه به اندازه معنا مورد توجه قرار گرفته باشد.
بدين جهت است كه دو تن از معروفترين فيلسوفان تحليلي فرن بيستم يعني ويتگنشتاين و كواين با توجه به ديدگاهي كه نسبت به معنا اتخاذ كرده اند شناخته مي شوند.
نظر شما