پیام‌نما

وَلَنْ تَرْضَى عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ * * * یهود و نصاری هرگز از تو راضی نمی شوند تا آنکه از آیینشان پیروی کنی. بگو: مسلماً هدایت خدا فقط هدایت [واقعی] است. و اگر پس از دانشی که [چون قرآن] برایت آمده از هوا و هوس های آنان پیروی کنی، از سوی خدا هیچ سرپرست و یاوری برای تو نخواهد بود. * * * از تو کی خوشنود گردند ای ودود! / از رهی، هرگز نصاری و یهود؟

۸ تیر ۱۳۹۲، ۹:۱۹

جایگاه تفکر در قرآن/ اصل دین بر تفکر است

جایگاه تفکر در قرآن/ اصل دین بر تفکر است

دين اسلام ركن اساسي و پايه اصلي خود را توحيد قرار داده و در اصول دين و بالاخص در اصل اصول آن يعني توحيد، تقليد محكوم شده و تحقيق لازم است.

به گزارش خبرگزاری مهر، يكي از اصول تعليمات قرآن كريم دعوت به فكر كردن و تدبر كردن است. تفكر در مخلوقات خدا براي پي بردن به رازها و اسرار آفرينش، تفكر در احوال و اعمال خود براي درست انجام دادن، تفكر در تاريخ و زندگي هاي مردمي كه گذشته اند براي شناختن و پي بردن به سنن و قوانيني كه خداوند براي زندگاني جماعات بشري قرار داده است.

تفكر اگر سطحي و پراكنده باشد كار آساني است، اما فايده و اثر و نتيجه اي برآن مترتب نيست، ولي اگر علمي و مبني بر مطالعات دقيق و آزمايشها و حساب گري ها باشد و يا لااقل انسان بخواهد آثار فكري مردان فكر و انديشه را به دقت كامل مطالعه كند، كار مشكلي است، ولي در عوض بسيار مفيد است و سرمايه بزرگ و ذخيره هنگفتي براي روح بشر به شمار مي رود.

دين اسلام ركن اساسي و پايه اصلي خود را توحيد قرار داده است. توحيد بالاترين و عظيم ترين انديشه اي است كه به بشر رسيده،بسيار دقت و نازك كاري مي خواهد،و از طرفي در اصول اين دين و بالاخص در اصل اصول آن يعني توحيد، تقليد محكوم شده و تحقيق لازم است. ناچار بايد اين دين، تفكر و تدبر و تحقيق و جست وجو را فرض بشمارد و قسمت مهمي از آيات خود را به اين موضوع اختصاص بدهد و همين كار را كرده است.

قرآن كريم موضوع تفكر را مطلق و مبهم نگذاشته، نگفته برويم فكر كنيم در هر موضوعي و در اطراف هرچيزي. موضوعات را به طور كلي به دست مي دهد.مثلا در آيه 164 سوره بقره موضوعاتي براي مطالعه معين مي كند و به مردم مي گويد برويد كمر همت ببنديم و در اين موضوعات تحقيق و مطالعه كنيم؛ ان في خلق السموات و الارض و اختلاف اليل و النهار؛در اطراف آسمانها، در اطراف زمين، در اطراف گردش شب و روز مطالعه كنيم.

نظام كواكب و ستارگان را بدست بياوريم، زمين و طبقات زمين و آثار زمين و عاملي كه سبب مي شود در هر 24 ساعت وضع زمين نسبت به خورشيد يك تغيير كلي بكند و شب و روز پيدا شود بشناسيم، در اطراف اينها مطالعه و تحقيق كنيم، علم ستاره شناسي  و هيئت به وجود بياوريم، به علم زمين شناسي آگاه شويم. والفلك التي تجري في البحر بما ينفع الناس؛اين كشتيها كه بر روي آب دريا حركت مي كنند و بشر از اين راه منفعت هايي مي برد مسافت هايي طي مي كند،بر علم و معرفت خود مي افزايد، استفاده تجاری مي برد، از اين استعدادي كه به او داديم استفاده مي كند، دريا و كشتي و غرق نشدن كشتي و منافعي كه بشر از راه كشتيراني مي برد،همه روي اندازه و حساب و قانون ونظمي است كه انسان فقط از نزديك و از روي مطالعه و تحقيق مي تواند به آنها آشنا شود.

و ما انزل الله من السما من ماءفاحيا به الارض بعد موتها؛ اين آب باراني كه از بالا به پايين مي ريزد و خداوند به اين و سيله زمين مرده را زنده مي كند، هزارها راز و رمز در اين كار نهفته است كه فقط افراد متفكر و اهل مطالعه و محقق كه نيروي فكرخود را صرف اين كار مي كنند از اين رمز و رازها مطلع مي شوند، جو و كائنات جوي را مي شناسند، خواص باران را در مي يابند، گياهها را مي شناسند.

و تصريف الرياح و السحاب المسخر بين السما و الارض؛ وزش و گردش بادها، ابرهايي كه ميان آسمان و زمين مسخرند و در حركت، در همه اينها آيتها و نشانه ها از حكمت و صنع باري تعالي است، اما براي كساني كه تعقل و تدبر و تحقيق كنند و خلقت را بشناسند.

اگر كسي كه ما خود او را نديده ايم كتابي تاليف كند و بعد نامه اي براي ما بنويسد و در آن نامه يادآوري كند كه اگر مي خواهيد مرا كاملا بشناسيد كتاب مرا مطالعه كنيد و مخصوصا فصلهايي از آن كتاب را در آن نامه معين كند و بگويد آن فصلها را كاملا مطالعه كنيد، واضح است كه بايد فصول آن كتاب را از روي تحقيق و دقت كامل با رجوع به معلم و استاد،با رجوع به كتاب لغت،با ياد گرفتن حروف الفبايي كه آن كتاب با آن حروف و الفبا نوشته شده،با ياد گرفتن زبان آن كتاب،آن كتاب را بخوانيم و مولف را كه نديده ايم از اين راه بشناسيم.بديهي است كه به صرف نگاه كردن به پشت كتاب و جلد كتاب نمي توان مولف را شناخت.

مطالعه سطحي كه مقرون به تحقيق و دقت نباشد مثل مطلعه كردن پشت جلد كتاب است،كافي نيست،انسان چيزي درست نمي فهمد،بر خلاف مطالعات علمي و تحقيقي اساسا تفكر تجزيه و تحليل معلوماتي است كه انسان در ذهن خود اندوخته است. تفكر سير در فراوره هايي است كه براي ذهن ابتدا پيدا مي شود،مانند عمل شناوري است كه انسان در آب از اين طرف به آن طرف انجام مي دهد.پس بايد معلوماتي باشد تا انسان قادر به تفكر شود،بايد آبي باشد كه انسان بتواند درآن شناوري كند.

آن كس كه يك بوته گل را كاملا مي شناسد از وضع ريشه و ساق و برگ گل و از كيفيت تغذي و تنفس و رشد و نمو و توليد مثل او مطلع است،مي تواند در آن بينديشد و به قدرت و علم و حكمت و تدبير و تقديري كه در آن گل به كار رفته پي ببرد. اما آن كس كه از گل فقط حجمي و شكلي مي بيند، از راز درون آن آگاه نيست، قادر به تفكر در اين گل از لحاظ ارتباطش با تقدير و تدبيري كه بر جهان حكم فرماست نمي باشد.

مايه تفكر علم است. مي گويند امر به شي امر به مقدمه آن نيز هست. چون تفكر بدون علم و معلومات ميسر نيست، پس امر به تفكر امر به سرمايه تفكر يعني كسب معلومات صحيح درباره مخلوقات هم هست. قرآن كريم نه تنها مردم را به تفكر تشويق كرده،بلكه موضوعات تفكر را معين كرده است.

کد خبر 2085738

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha