۲۴ تیر ۱۳۹۲، ۷:۲۸

گزارش مهر/

افطارها و سحرهایی که با کار گره می خورد/ افرادی که از حال و هوای افطار خانه محرومند

افطارها و سحرهایی که با کار گره می خورد/ افرادی که از حال و هوای افطار خانه محرومند

مشهد - خبرگزاری مهر: سفره های افطار ماه رمضان بهانه ای برای دور هم بودن است بهانه ای که برای بسیاری از افراد به دلیل داشتن مشاغلی خاص وجود ندارد و برای این افراد حتی تغییر ساعت کاری ادارات نیز فرق چندانی ندارد زیرا آنها در ماه میهمانی خدا افطارها و سحرهایشان با کار گره می خورد.

به گزارش خبرنگار مهر، نگهبانان، پرستاران و آتش نشانان و سایر مشاغل دیگر، تغییر ساعت کاری برایشان فرقی ندارد زیرا آنها همواره با کارشان زندگی می کنند و عادت کرده اند تا سفره افطار خود را در خلوت و سکوت پهن کنند.

پهن کردن سفره های افطاری و نشستن در کنار خانواده برای خیلی ها تازگی ندارد اما برای بسیاری از آدم ها به دلیل داشتن مشاغلی خاص همچون نگهبانی در اداره و کارخانه، پرستاری و آتش نشانی این دور هم نشستن ها در لحظات ملکوتی افطار یک آرزو است.

بسیاری از زحمتکشان سالهاست در کنار سفره افطار با طعم تنهایی روزه خود را باز کرده اند و از بودن در کنار خانواده های خویش محروم بوده اند این افراد روزها و شب هایشان با کار و تلاش گره خورده چرا که به دنبال درآوردن لقمه ای نان حلال هستند.

روزه داری همراه با خدمت به خلق پاداشی به مراتب بیشتر دارد

"شنیدن نوای ملکوتی ربنا و باز کردن روزه در تنهایی گاهی شیرین و گاهی تلخ است" این جمله را حسن موحدی که نگهبان کارخانه قند است می گوید.

او معتقد است، باز کردن روزه در تنهایی آدمی را بیش از همیشه به فکر فرو می برد و احساس می کند در این لحظه خدا به او نزدیکتر است.

او می گوید: سالهاست به این افطارها و سحرهای سوت و کور عادت کرده ام و گله ای هم از هیچ کس ندارم چرا که ایمان دارم روزه داری همراه با خدمت به خلق پاداشی به مراتب بیشتر دارد.

این جوان 38 ساله که 2 فرزند دختر و پسر دارد بیان می کند: امسال چهارمین سالی است که به دلیل داشتن شغل نگهبانی از بودن در کنار خانواده و سفره های افطار خانه محروم هستم.

نزدیک افطار دلم از تنهایی می گیرد

این نگهبان بیان می کند: برخی مواقع نزدیک افطار که می شود دلم از تنهایی می گیرد و برای همه دعا می کنم راستش این تنهایی ها به طراوت روحم کمک کرده است و این روزها از خیلی چیزها راضی هستم.

کوروش باقری هم که یک آتش نشان است می گوید: شغل من ایجاب می کند تا افطار و سحر بر سر کار خود حضور داشته باشم و به مردم خدمت کنم.

او ادامه می دهد: ما آتش نشانان عادت کرده ایم تا نه تنها در ماه رمضان بلکه در بسیاری از ماه ها و تعطیلی ها در سر کار خود حاضر باشیم و به آسایش مردم کمک کنیم.

این آتش نشان عنوان می کند: خانواده ام با کار من مشکلی ندارند و طی این سال ها که گذشته است در عید و عزا یا در حال انجام ماموریت بوده ام یا اینکه در کنار همکارانم حضور داشته ام.

او معتقد است، همه کسانی که شغل هایی خاص دارند برخی از روزها دلشان برای بودن در کنار خانواده و افطارهای خانه تنگ شده و گاهی قلبشان به سوی خانه هایشان رهسپار می شود اما خوب چاره ای نیست و باید هم به فکر درآوردن لقمه ای نان حلال بود و هم به دلیل شغلی که انتخاب کرده ایم در هر ساعت و لحظه ای در سر کار خود حضور داشته باشیم.

باقری با اشاره به یکی از خاطرات خوبش در ماه رمضان می گوید: چند سال پیش که به تازگی به عنوان یک کارورز وارد شغل آتش نشانی شده بودم به من و چند نفر دیگر اعلام کردند که باید برای خاموش کردن آتش به منطقه غرب مشهد برویم.

حاضر نیستم خدمت به مردم را با هیچ چیز عوض کنم

او ادامه می دهد: در آن روزها نیز اتفاقا ماه رمضان و نزدیک افطار بود در آن لحظه من کاملا استرس داشتم زیرا به من اعلام کرده بودند که اگر در دوران کارورزی عملکردی خوبی نداشته باشم از کار برکنار می شوم به همین دلیل مدام نگران بودم تا اینکه اذان گفتند و زیرلب گفتم خدایا من این کار را برای رضای تو و خدمت به خلق می خواهم پس کمکم کن.

او می گوید: خوب به خاطر دارم که من و همکارانم هنگامی که مشغول خاموش کردن آتش شدیم به درستی از پس مهار آتش برآمدیم و توسط مدیر تشویق هم شدیم.

باقری می افزاید: به همین خاطر من از ماه رمضان در روزهایی که بر سر کارم حاضر بودم خاطرات بسیار خوشی را دارم و حاضر نیستم این خدمت به مردم را با هیچ چیز دیگر عوض کنم.

مریم حسن زاده هم که یک پرستار است، بیان می کند: اکنون چهارمین سالی است که افطارها و سحرهای بسیاری را در کنار خانواده، دوستان و آشنایان قرار ندارم و افطارها روزه ام  را در کنار بیماران و با خدمت به آنها باز می کنم.

دل گرفتگی های نزدیک افطار روحم را جلا می دهد

او اظهار می کند: حضور در بیمارستان و دل گرفتگی های نزدیک افطار روحم را جلا می دهد و احساس می کنم اینجا در لحظه افطار دعاهایم زودتر مستجاب می شود.

او بیان می کند: خیلی از دوستانم التماس دعا گفته اند و از من خواسته اند تا در لحظه افطار از بیماران و دلشکستگان بخواهم برای آنها دعا کنند.

حسن زاده تاکید می کند: بسیاری از اوقات دعاهایم در کنار بیماران مستجاب شده است و حتی به یاد دارم سال های گذشته در شب های قدر نیز در بیمارستان شیفت بودم ودر تنهایی و خلوت خود و با خدمت به بیماران و خواندن ادعیه و مناجات با خداوند راز و نیازم می کردم و روح و جانم را به درگاهش نزدیک می نمودم؛ همه این ها برایم خاطرات خوشی است زیرا گرفتاری هایم در همین لحظات حل شده است.

قبول کرده ایم تا با خدمت به جامعه گره ای را باز کنیم

این پرستار عنوان می کند: برای کسانی که شغل هایشان خاص است کنار آمدن با این موضوع ساده که باید افطار و سحر در محل کار خود حضور داشته باشند کار سختی نیست چرا که همه ما با عشق و ایمان قبول کرده ایم تا با خدمت به جامعه گره ای را از کار مردم باز کنیم.

او بیان می کند: ایمان دارم که خداوند ما را به عنوان وسیله ای برای خدمت گذاری به خلق خود انتخاب کرده و این یک نعمت و لطف بزرگ است که تنها با خدمت باید قدردان آن بود.

.......................

گزارش: مرضیه صاحبی

کد خبر 2096314

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha