۱ مرداد ۱۳۹۲، ۸:۳۲

به بهانه گفتگو با وی؛

مروری بر آرای ریچارد سوئین‌برن

مروری بر آرای ریچارد سوئین‌برن

خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه: ریچارد سوئین برن معتقد است که تنها خداشناسی توحیدی است که می‌تواند وجود جهان و نظم آن را تبیین کند.

ریچارد سوئین‌برن (Richard Swinburne)‏ (متولد ۱۹۳۴) استاد فلسفه دین در دانشگاه آکسفورد و یکى از مهم‌ترین فیلسوفان دین معاصر انگلستان در دهه‌هاى اخیر محسوب مى‌شود.

وی در 26 دسامبر 1934 در شهر اسمیتیک، استان استافورد شایر انگلستان به دنیا آمد. در سال 1959 در دانشگاه اکسفورد در رشته فلسفه لیسانس گرفت. سوئین برن همچنین در زمینه تاریخ و فلسفه علم در دانشگاه لیدز و اکسفورد سه سال به تحصیل علوم زیستی و فیزیکی پرداخت.

سوئین برن سپس تصمیم گرفت که کشیش کلیسای انگلستان شود، لذا به مرکز سنت استفن در آکسفورد پیوست و توانست دانشنامه الهیات را با درجه ممتاز دریافت کند. سپس از کشیش شدن منصرف شد و در سال 1963 در دانشگاه‌ هال مدرس فلسفه شد.

اولین کتاب او در سال 1968 با عنوان "مکان و زمان" منتشر شد. اثر مهم بعدی او "مقدمه‌ای بر نظریه‌ تایید" بود. ارتقای او به مرتبه استادی در دانشگاه کیل در 1972 مقارن با تمرکز علمی وی بر فلسفه دین شد.

در طول 12 سال بعد مجموعه کتاب‌های معروف خود را در فلسفه خداباوری یعنی "انسجام خدا باوری توحیدی" (1977)، "وجود خدا" (1979) و "ایمان و عقل" (1981) منتشر کرد.

در سال 1985 مقام استاد ممتاز فلسفه دین مسیحی در دانشگاه آکسفورد به وی اعطا شد. او کتاب‌های "مسئولیت و کفاره" (1989)، "وحی" (1992)، "خدای مسیحی" (1994)، "مشیت و مسئله شر" (1994) را نوشته است. همچنین "توجیه معرفتی" (2001)، "قیام خدای مجسم" (2003) از کتاب‌های دیگر او هستند.

سویین برن از سال 1992 عضو فرهنگستان بریتانیا است. همچنین در سال 1995 از کلیسای انگلستان جدا شد و به کلیسای ارتدکس یونان پیوست.
یکی از مهم‌ترین آثار سوئین برن کتاب Is there a God توسط محمد جاودان با عنوان "آیا خدایی هست؟" به فارسی ترجمه شده است.

یکی از کتاب های جالب او در فلسفه علم درآمدی بر نظریه تأیید است که هدف از نگاشتن آن باور او به این مسئله بود که هر نظام متافیزیکی صحیح مانند الهیات مسیحی، باید مبتنی بر یافته های علمی باشد. اما آنچه که باعث شهرت سوئین برن شده است، تحقیقات او در حوزه فلسفه دین است. سه کتاب او با نام های انسجام خداباوری، مفهوم معجزه و وجود خدا از تاثیرگذارترین آثار در حوزه فلسفه دین است. شاید بتوان گفت کتاب انسجام خداباوری، بیان کننده دیدگاه های اصلی فلسفی اوست.

یکی از دعاوی آن کتاب که با استدلالات دقیقی همراه شده، این است که مسئله شر انسجام خداباوری را زیر سؤال نمی برد. این کتاب که کاملا صبغه تحلیلی دارد، استدلال های مخالف را با شیوه ای منطقی به چالش می خواند. در کتاب وجود خدا سه برهان اصلی در اثبات خدا را بررسی می کند و در جهت تثبیت و تقویت هرکدام از دستاوردهای جدید خصوصا در حوزه علوم طبیعی بهره می گیرد.

مثلا در بررسی استدلال غایت شناختی (Teleological argument) به مفهومی از نظم توسل می جوید که هم نظم زمانی را دربرگیرد و هم نظم مکانی را. منظور از نظم زمانی، قاعده مندی های مربوط به توالی است که در فعالیت موجود است یا رویدادهای عالم دیده می شود، مخصوصا رویدادهایی که بیانگر قوانین طبیعت هستند. نظم مکانی اما دربردارنده قاعده مندی های مربوط به حضور مشترک (Co-present) است.
به نوعی می توان گفت کار سوئین برن در این کتاب بسط و گسترش کارهای تننت در زمینه نظم در عالم است که آن را منافاتی با نظریه تکامل نمی داند. درواقع استدلال نظم در آرای سوئین برن بسیار برجسته است و بنیان فلسفی او بر این برهان نهاده شده است. او حتی در کتاب مکان و زمان که سال ها قبل از کتاب وجود خدا منتشر شده بود، به پدیده نظم در علوم نوین توجه خاصی دارد.

به طور کلی دیدگاه او در این زمینه این است که برهان طرح (Design argument) از وجود نظم یا قاعده مندی موجودات و پدیده های جهان به وجود یک خدا یا عامل عقلانی غیر جسمانی استدلال می کند. او همچنین آرای هیوم را در این زمینه بررسی می کند و هشت دلیل را که هیوم در رد نظم آورده، صورتبندی کرده و به تمام آن ها پاسخ می دهد. نکته مهم در کارهای سوئین برن استفاده او از حساب احتمالات است. به نظر او شواهد به نفع وجود خدا حکایت از درجه بالایی از احتمال دارد.

از نظر سوئین برن، خدا از دیدگاه خداپرستان، قادر مطلق، عالم مطلق و خیر مطلق است، اما این قدرت و علم مطلق شامل اموری نیست که به تناقض بینجامد. درواقع قادر مطلق و خیر مطلق بودن خداوند مستلزم آن است که مشیت او مانع از تحقق شرور شود، البته او این امر را مشروط به تحقق چهار شرط زیر می داند: 1- تحقق یک خیر بدون تحقق یک شر به لحاظ منطقی محال باشد و هیچ راه اخلاقا مجاز دیگری برای تحقق خیر مذکور وجود نداشته باشد. 2 - خدا موجود خیر است و اعطای قدرت انتخاب آزادانه مبتنی بر فرض وجود طرفین خیر و شر و دانستن اراده آزاد است 3 اجازه وقوع شر موردنظر، به هر دلیل حسن اخلاقی داشته باشد. 4 خیریت خیر موردنظر، بیش از شریت شری باشد که ناگزیر با آن ملازمه دارد. اگر خدا وجود دارد، شرور در عالم، لزوما در خدمت یک خیر بزرگ تر خواهد بود و وجود شرور، دلیل و علیه وجود خدا به شمار نمی آید.

کد خبر 2101972

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha