به گزارش خبرگزاری مهر، يكي از سنت هاي الهي كه در قرآن بر آن تاكيد شده پاداشها و كيفرهاي اجتماعي است. اگر يك جامعه از فساد و معصيت دوري كند خداوند نعمت هایش را بر آن جامعه ارزاني مي فرمايد و اگر جامعه اي راه فسق و فجور را در پيش گيرد گرفتار انواع بلاها و بدبختي ها خواهند شد.
قرآن كريم در آیه 96 سوره اعراف اين سنت را درباره جامعه صالحين چنين بيان مي كند؛ اگر اهل آباديها ايمان آورده و با تقوا بودند، بركات آسمان و زمين را بر آنها مي گشوديم ولي چون تكذيب كردند،ما هم آنها را به جهت اعمالشان به عذاب مبتلا سازيم.
اكنون جاي اين سوال است كه چه رابطه اي بين اعمال يك جامعه و حوادث خارجي وجود دارد. آيا رابطه اعمال با حوادث، توجيه و تبيين عقلي و فلسفي دارد يا چون انسانهاي راستگو خبر داده اند بايد پذيرفت؟
جامع ترين بيان در اين رابطه سخن مرحوم علامه طباطبايي است كه متن سخن ايشان را نقل مي كنيم؛ اجزای اين عالم همانند اعضا يك بدن با يكديگر پيوند دارند. همه اجزا عالم در سلامتي و بيماري با هم در ارتباطند. بنابراين اثرپذيري هر جز از جز ديگر و داد و ستد در خاصيت نسبت به همه جزا عالم جريان دارد، و همان گونه كه قرآن كريم بيان مي كند تمام اجزای عالم به سوي خداي سبحان در سيرند و به سوي آن هدف غايي كه براي آنها مقدرشده در راهند. حال اگر بعضي از اجزای عالم مخصوصا اجزای شريف و اصلي آن مختل شود، و اثرش ضعيف شود و از راه راست به در رود، اثر نامطلوب آن در اجزا ديگر معلوم مي شود و آن اجزايي كه اثر نامطلوب به آنها رسيده، اثرآن فساد را به خود جز مختل بر مي گردانند در حالي كه آن آثار با طبيعت جزيي كه از مسيرش منحرف گشته ناسازگار است.
اگر آن جز به خودي خود يا به كمك اجزای ديگر در طريق مستقيم قرار گرفت رفاه و آسايش آن بر مي گردد و آثار از بين مي رود و اگر به انحراف و كجروي خود استمرار بخشيد و به فساد خود ادامه داد،آن بلايي كه به آن گرفتار شده بود ادامه پيدا مي كند تا آنجا كه انحراف و طغيانش از حد بگذرد و كارساير اجزا و اسباب مجاورش را به تباهي بكشاند.در اين صورت، همه اسباب جهان بر ضدش قيام مي كنند و قوايي كه خداوند براي دفاع از حريم ذات و حفظ وجودشان درآنها به وديعه سپرده آن جزء غافل و بي خبر از بين مي برند.
اين يكي از سنتهايي است كه خداي تعالي در انجام اجزا عالم كه انسان هم يكي ازآنهاست، به وجود آورده است.اين سنت تخلف بردار نيست و انسان هم از آن مستثني نيست.بنابراين اگر امتي از امتها از راه فطرت منحرف شود و در نتيجه از راه سعادتي كه خدا برايش مقدر كرده باز بماند اسباب طبيعي هم كه به آن احاطه دارد و مربوط به آن است اختلال پيدا مي كند و آثار سوء اين مختل شدن به آن امت بر مي گردد.
خلاصه اينكه دود كجرويها يش به چشم خودش مي رود. زيرا خودش بود كه با اعمال ناروايش آثار ناخوشايندي در اسباب طبيعت باقي گذاشت و معلوم است كه در بازگشت آن آثار، چه اختلالها و چه بلاهايي كه متوجه اجتماعش مي شود؛ بلاهايي از قبيل فساد اخلاق، قساوت قلب، از بين رفتن عواطف انساني و روي هم انباشته شدن مصيبت ها در عالم به وجود مي آيد.
آسمان از بارش بارانهاي فصلي و زميناز روياندن زراعت و درختان دريغ مي ورزد. در عوض سيل طوفان ها و صاعقه ها، زلزله ها، فرو ررفتن زمين و امثال اينها به وقوع مي پيوندند. همه اينها آيات خداوند هستند كه به انسان بيدار باش مي دهند و امت را به سوي بازگشت به خدا فرا مي خوانند و او را به صراط مستقيمي كه رها كرده بود، دعوت مي كنند. البته اينها امتحان هاي انسان هستند بعد از آنكه امتحانهاي ساده او را از كجروي باز نداشت.
شاهد گوياي ما آيه شريفه"ظهر الفساد في البر و البحربما كسبت ايدي الناس ليذيقهم بعض الذي عموا لعلهم يرجعون" به واسطه آنچه دستهاي مردم كسب كرده فساد در خشكي و دريا پديد آمد تا به آنها به برخي اعمالشان را بچشاند كه شايد بر گردند. است كه مي فرمايد مظالم و مفاسدي كه مردم انجام مي دهند باعث فساد در عالم خشكي و دريا است؛ فسادي كه بدست خود انسان انجام مي گيرد مثل به وجود آمدن جنگها و بسته شدن راهها و از بين رفتن امنيت، و يا موجب ضرر انسان در امور زندگي و معاش مي شود مانند حوادث جوي و زميني و نيزآيات ديگري مويد گفتار ما است مثل آيه؛ ما اصابكم من مصيبة فبما كسبت ايديكم و يعفو عن كثير و مثل آيه ان الله لا يغير ما بقوم حتي يغيروا ما بانفسهم"
سخن كوتاه اينكه اگر اين امت منحرف از راهش برگشت كه البته اين گونه امت بسيار اندك است هيچ و اگر به كجروي و انحرافش ادامه ادامه داد،خداوند بر دلهاي ايشان مهر مي زند و در نتيجه به اعمال زشت خود خو مي كنند و كارشان به جايي مي رسد كه خيال مي كنند زندگي انسان همين زندگي مخاطره آميز و مضطرب و نكبت باري است كه تمامي اجزاي عالم و نواميس طبيعت مزاحم و مخالف با آن است، همين زندگي كه مصيبتها و بلاها،و از طرفي ديگر قهر طبيعت آن را به زوال و نابودي تهديد مي كند.
اين سنت پروردگار و اثري است كه خداوند بر گناهان و انحرافات بشر مترتب مي سازد، گرچه بشر امروز آن را باور نداشته باشد و بگويد اين افكار زاييده عقب افتادن در علوم و نداشتن وسيله دفاع است و اگر انسان در صنعت پيشرفت كرد و خود را به وسائل دفاع مجهز ساخت. مي تواند از همه حوادثي كه نامش را قهر طبيعت مي گذاريم پيشگيري كند؛همان گونه كه ملت هاي مترقي توانستند از بسياري از اين حوادث مانند قحطي،وبا، طاعون و ساير امراض فرگير و نيز از سيلها و طوفانها و صاعقه ها جلوگيري كنند.
بر هان اين حقايق ياد شده اين است كه انسان مانند انواع ديگرعالم موجود با اجزاي ديگر كه در اطراف اوست مرتبط است و اعمال او در مسير زندگي و حركتش به سوي سعادت با ديگر اجزا در ارتباط است؛حال اگر وجود انسان براي عالم صلاحيت داشته باشد اجزاي عالم و جود همه به نفع او كار مي كنند و بركات آسمان به رويش گشوده مي شود و اگر راه انحراف و فساد در پيش گيرد، عالم وجود را هم فاسد مي كند و در نتيجه با او به مقابله مي پردازند. اگر از راهش بر گشت كه با نظام هستي هماهنگ مي گردد و اگر بر نگشت بنيادش را از بين مي بر ند و زمين را از اين جرثومه پليد پاك مي كنند.
نظر شما