به گزارش خبرگزاری مهر، صفات خداوند متعال به يك اعتبار دو نوع است: صفات رحمانيه و صفات قهريه و غضبيه.صفات رحمانيه مانند رزاقيت، غفاريت، رحمانيت و ...صفات قهريه مانند جباريت كبريايي، انتقام، عدالت و ....مظهر و ظهور تامه و بالغه اين اسما و صفات در قيامت است.
"بهشت"مظهر رحمانيت بلكه رحيميت حضرت حق است. دِهش پروردگاري در آن نشئه انتهايي ندارد. اگر در دنيا رحمانيت خود را به ملاحظاتي منقطع مي فرمايد، اما در آخرت اين صفت رحيميت است كه دامنه آن ابدي است و انتهايي ندارد و يكي از جلوه هايي از نعمات خداوندي تحت عنوان "بهشت" مي باشد.
"جهنم" مظهر قهر و غضب الهي است همان طور كه انسان در بهشت با وجه رحمت الهي روبرو مي شود در جهنم با وجه غضب الهي ملاقات مي نمايد."يوم اللّقاء" تنها شامل ملاقات خداوند در بهشت نيست، بلكه در جهنم هم انسان به خداوند مي رسد، اما چه تاسف بار. اين انسان مسكين جهنمي است كه در عمق عذاب جهنم خداوند اين چنين مي خواهد؛"ربّ رجعون لعلي اعمل صالحا فيما تركتُ؛ خدايا مرا به دنيا برگردان تا عمل صالح را كه تركش كردم به جا آورم".
پس همان طور كه بهشت مخلوق خداوند است، جهنم هم مخلوق اوست و اين برداشت ناب توحيدي است كه نقطه مقابل برداشت شرك آلود محسوب است كه آفرينش شر را به اهريمن و آفرينش خير را به اهورامزدا نسبت مي دهد.
نكته مهمي كه درباره آفرينش بهشت و جهنم بايد خاطر نشان كرد اين است كه آفرينش بهشت، اصل است و آفرينش جهنم فرع، اولي ذاتي است و دومي عارضي، زيرا اساس آفرينش وجود مطلق است و از وجود مطلق جز خير سر نمي زند و شر هم از خير سرچشمه نمي گيرد. شر آنجا توليد مي شود كه خير حضور ندارد. به عبارت روشن تر، خير وجودي است و شر عدمي. مقصود از عدمي بودن شر، اين نيست كه شر مطلقا وجود ندارد، وجود دارد اما وجودش ناشي از عدم الخير است آنجا كه بايد خير باشد، اما بنابر عللي حضور ندارد، حالت و وضعيتي بوجود مي آيد كه"شر"ناميده مي شود.به عنوان مثال،"علم" كمال است و وجود، و لذا منشا خير است. اما جهل"نبود علم" نقص است و "عدم العلم" و لذا منشا بسياري از حركات و رفتارهاي نابهنجار و مخرب مي شود.
مثال ديگر، دستگاه بدن انسان و هر موجود زنده ديگر بر اساس سلات و صحت آفريده شده است. طرز قرار گرفتن سيستم هاي حياتي و وجود مواد لازم براي ادامه حيات، همه و همه تامين كننده حيات و بقاي حيات است، در صورتي كه در اين سيستم اختلالي حاصل شود و يا كمبودي آن را نهديد نمايد، عفونت حاصل شده محل اجتماع ميكروبهاي موذي حاصل مي گردد و در نتيجه موجب درد و ناراحتي مي شود.
روح انسان همانند جسمش در ابتداي آفرينش، سالم خلق شده است: كلُّ مولود يوالد علي الفطرة". دوام سلامت روح، بستگي به برآورده كردن نيازهاي فطري و اصيل دارد. مهمترين نياز روح، عشق و محبت با خالق و سر سپردن به او ست كه اگر اين خواسته و نياز فطري برآورده نشود، در وجود آدمي عفونتي حاصل مي شود كه درد و شكنجه ناشي ازآن، ده سال و صد سال نيست، ابديست. از مقدمه فوق اين نتيجه را بدست مي آوريم كه آفرينش بهشت بر جهنم سبقت دارد، همان طور كه شير مادر قبل از پيدايش طفل در سينه مادر فراهم مي شود و طفل با تولدش ازآن شير كه به او اختصاص دارد مي آشامد،بهشت و نعمت هاي آن هم مي تواند قبل از پيدايش فرد انسانها ساخته و پرداخته شده باشد. منتها اين انسان است كه اين بهشت فراهم شده را با اعمال و اعتقاداتش توسعه مي دهد و آن را تزيين مي كند.
حديث زير بيانگراين مدعاست. امام صادق(ع)فرمود؛ زماني كه هنگام جان كندن افراد معاند فرا مي رسد، فرشته مرگ در زشت ترين و هراسناك ترين صورت ها بر آنها ظاهر و نمايان مي شود و شيطانهاي سركشي كه با آن فرد آشنا بودند او را احاطه مي كنند. فرشته مرگ به او مي گويد؛ اي نفس پليد كافر به خدا و منكر نبوت پيامبر(ص) و امامت علي(ع) و جانشينان او. لعنت و غضب الهي بر تو باد! آنگاه مي گويد، اينك سرت را بالابرده و نگاه كن در اين موقع او حضرت رسول اكرم(ص) و حضرت علي(ع) و ساير ائمه(ع) را بر تخت هايي در مقابل عرش الهي مي بيند. بهشت هاي الهي را مي نگرد كه درهاي آنها گشوده است و كاخها و درجات و منرلت هايي را كه در فكر و آرزوي احدي نگنجد. در اين حال فرشته مرگ گويد؛ اگر تو با اوليا خدا دوست بودي و روحت به سوي آنان عروج مي كرد و جايگاهت درآن بهشت مي بود و آنجا منزل تو و اوليا تو و مجاوران و نزديكانت بود.
اما آفرينش جهنم اين طور نيست جهنم در پي اعمال فاسد انسان حادث مي شود همان طور كه بيماري هاي گوناگون بعد از تولد انسان بر اثر سوء تغذيه و عدم رعايت دستورات بهداشتي پيدا مي شوند، همان طور هم جهنم و عذاب هاي آن بعد ازپيدايش خلاء روحي و معنوي و گرايشات انحرافي در حاقّ وجود انساني"ملكوت انسان" ايجاد شده و دردهاي شكنجه هاي طولاني و پايان ناپذيرش به موقع سراغ انسان خواهد آمد.
نكته ديگر اينكه صورت ملكوتي جهنم هم اكنون موجود است، اما مصالح مادي آن تمام اجزاي آتش زا و آتش گير پيكره عظيم مادي جهان است. امير المومنين(ع) فرمود؛بهشت درآسمان است و آتش در زمين...."
نكته ديگر اينكه خاستگاه عذاب روح و دل آدمي است و ابزار اين عذاب همين پيكره مادي جهان،كه اين دو يعني اعمال فاسد روحي با آتش خارجي با هم جفت مي شود و عذاب دردناكي جهنمي را ايجاد مي كند. آتش با انسان گناهكار سخت سنخيت دارد. مومن را اگر هزار سال در قعر جهنم قرار بدهند كوچكترين اثري از سوزش آتش در او ايجاد نخواهد شد، همان طور كه آتش با بدن حضرت ابراهيم (ع) كاري نكرد.
نظر شما