در لبنان جريان اسلامگرایي رشد فزايندهاي داشته است. يکي از مهمترين جريانهاي مقتدر و فراگير در ميان جريانات موجود لبنان جريان حزب الله است. در پيدايش حزب الله عوامل زيادي تأثير داشته است. دستهاي از عوامل اجتماعي که اغلب در اثر چالش غرب با مسلمانان در لبنان به وجود آمده بود، زمينه ظهور حزب الله را فراهم کرد. در واقع مردم مسلمان لبنان و رهبران آن در واکنش به غرب دست به تاسيس چنين تشکيلاتي زدند. به عنوان مثال پديدههاي نوظهوري چون تجددگرایي و گرايشهاي لائيک، نظام طایفهگري و اختلافهاي مذهبي، فضاي سياسي حاکم و فقدان حکومت کارآمد و مقتدر مشروع را ميتوان از جمله اين دسته از عوامل دانست. از آنجا که اين دسته از عوامل به طور غيرمستقيم در شکلگيري حزب الله نقشآفريني کردند مورد تأمل اين نوشتار کوتاه نيست، اما در مقابل برخي از عوامل، به طور مستقيم در شکلگيري حزب الله نقش اساسي داشتند که در اين نوشتار مورد کنکاش قرار ميگيرد.
1. شخصيتهاي مذهبي و مراکز ديني:
يکي از عوامل در ظهور حزب الله را بايد وجود رهبران و شخصيتهايي چون امام موسي صدر، محمد مهدي شمسالدين، سيدمحمدحسين فضلالله، شهيد سيدعباس موسوي، شهيد شيخ راغب حرب، سيدحسن نصرالله و ... دانست که در صحنه لبنان و همچنين در پديد آمدن مقاومت اسلامي و بسيج شيعيان نقش مهمي داشتند.
ريشههاي فعاليت و حضور شيعيان در صحنه لبنان به آغاز دهه 60 باز ميگردد، زماني که برخي از علماي حوزه علميه نجف اشرف به لبنان باز ميگردند. در رأس اين گروه از فقهاء امام موسي صدر بود که با ورود به لبنان زمينه را براي تغيير و تحولات گسترده جامعه شيعيان لبنان فراهم ساخت. امام موسي صدر شاگرد حركت نوين مذهب تشيع به رهبري امام خميني(ره) و فارغالتحصيل حوزههاي علميه نجف و قم بود و بلافاصله پس از ورود به لبنان به ترويج اين عقايد پرداخت.
امام موسي صدر با نفوذ موفقيتآميزي كه در ميان شيعيان يافت، مجلس اعلاي شيعيان را در سال 1967 و جنبش محرومان (گردانهاي مقاومت لبنان) را در سال 1974 تأسيس كرد و با سخنرانيها و فعاليتهاي خود، تحول خاصي در جامعه شيعه لبنان پديدآورد كه پس از ناپديد شدن وي، شخصيتهاي ديگري چون شهيد سيدعباس موسوي و شهيد راغب حرب، با الهام از رهنمودهاي امام خميني(ره)، اين تحولات را ادامه دادند. نقش مساجد و حوزههاي علميه به ويژه سيدمحمدحسين فضل الله در ترويج افكار و انديشههاي ديني – سياسي و تربيت روحانيون جوان در حمايت از حزبالله بسيار مؤثر بوده است.
2. پيروزي انقلاب اسلامي ايران
مهمترين عامل تأسيس حزب الله که رهبران روحاني شيعه لبنان از آن الهام گرفته و آنان را به فکر تشکيل حکومت اسلامي در اين کشور انداخت همانا انقلاب اسلامي بود. پيروزي انقلاب اسلامي از دو جهت در شکلگيري جنبشهاي اسلامي نقش اساسي داشت. از يکسو موجب اعتماد به نفس مسلمانان در مبارزه با استعمار خارجي و استبداد داخلي شد و از سوي ديگر کمک همه جانبه به جنبشهاي رهائي بخش را در صدر برنامههاي سياست خارجي خود قرار داد. پيروزي انقلاب اسلامي ايران، اميد رهائي از ظلم و ستم را در دل مسلمانان جهان به ويژه شيعيان زنده کرد. بسياري از مسلمانان در زندگي سياسي- اجتماعي خود از انقلاب اسلامي تأثير و الهام گرفتند.
اين تأثيرپذيري در ميان انديشمندان مسلمان نيز مشهود بود. بسياري از علما و انديشمندان شيعه پس از پيروزي انقلاب اسلامي در مشي و روش گذشته خود تجديد نظر کرده، فعاليت مبارزاتي خود را آغاز نمودند. از جمله اين افراد آيتالله کوراني از شخصيتهاي علمي معتبر جهان تشيع با الهام از انقلاب اسلامي در رويکرد پيشين خود تجديد نظر کرده، منشأ حرکت بسيار مهمي در لبنان گرديد و کتاب مهمي را نيز در اين باره به رشته تحرير درآورده است. انقلاب اسلامي به مسلمانان آموخت که پيروزي و غلبه بر استکبار تنها از طريق ايمان به خدا و شهادتطلبي امکانپذير خواهد بود. جمهوري اسلامي ايران مبارزه با استکبار جهاني را از همان ابتدا در صدر سياست خارجي خود قرار داد و بدنبال آن بود که اين مبارزه را در يک هيئت «اتحاديه شيعي» ترويج و نهادينه کند.
هرچند انقلاب اسلامي خواستار وحدت همه مسلمانان جهان براي حمايت از مستضعفين و مبارزه با مستکبرين بود، اما در عمل به علت برخوردهاي شديدي که بين سياست خارجي ايران با کشورهاي عرب که اکثرا انقلاب اسلامي را به چشم يک تهديد ايدئولوژيکي به حساب ميآوردند، ايجاد شد، جهتگيري آرمانهاي انقلاب اسلامي به سمت ايجاد يک اتحاديه نه تنها ايجاد هماهنگي ميان جوامع شيعي، بلکه استقرار اسلام شيعي در جهان اسلام و قصد اسلامي شدن عمومي جهان بود. به همين جهت در نيمه اول خرداد 1361 (1981) مصادف با نيمه شعبان سالروز ولادت حضرت مهدي(عج) که بنام «روز مستضعفان جهان» نامگذاري شده بود تهران ميزبان کنفرانس نهضتهاي آزاديبخش بود.
در اين کنفرانس تعدادي از شخصيتها و نيروهاي اسلامگراي لبناني از جمله سيد محمد فضل الله، شيخ راغب حرب و صبحي طفيلي نيز حضور داشتند. همزمان با برگزاري اين کنفرانس اسرائيل به لبنان حمله کرد و در حال پيشرفت در مناطق جنوبي لبنان بود، در اين زمان نمايندگان اسلام گراي لبناني از ايران درخواست کمک کردند و ايران نيز با اعزام هيئتي سياسي به سوريه راههاي چگونگي کمکهاي ايران را بررسي کردند و بدين ترتيب يران به درخواست آنان پاسخ مثبت داد و عمليات امدادرساني خود را در قالبهاي مختلف آغاز کرد. بي شک رخداد انقلاب اسلامي در ايران منشأ مهم بسياري از جريانات اصولگرا، از جمله حزبالله بود و بارقه اميد را در آنها زنده کرد. جرقههاي اوليه تأسيس حزبالله ناشي از تفكر و ايدئولوژي جهان شمول حضرت امام خميني (ره) بود كه در ميان شيعيان لبنان به بار نشست. سيدعباس موسوي، رهبر سابق حزب الله در اين باره ميگويد: پيروزي انقلاب اسلامي ايران اعتماد به نفس را به مسلمانان بازگرداند و آنها را از ميزان قدرت و توانائي که در اسلام و انديشه هاي اسلامي نهضت است آگاه ساخت.
وي معتقد است مقاومت اسلامي در لبنان ملهم از انقلاب اسلامي است. حزب الله به عنوان يک چتر سازماني در سال 1982م و 1983م در نتيجه گردهمایي چندين گروه تحت رهبري فارغ التحصيلان حوزوي نجف و قم ظهور کرد. بسياري از اين علما نيز در قم تحصيل کرده بودند و با روحانيون مبارز ايراني روابط نزديک برقرار ساخته بودند. از جمله وابستگان به حزب الله، امل اسلامي تحت رهبري حسين موسوي بود که حرفه معلمي داشت. ايدئولوژي حزب الله از انقلاب اسلامي ايران الگو گرفته است و به اتحاد جدایيناپذير ميان رهبري مذهبي و سياسي همانگونه که در حضرت محمد(ص) مجسم بود تأکيد دارد. به اين خاطر فقهاي عالي رتبه مسئوليت پاسداري از پيام الله را به عهده دارند. اين نوع پاسداري مذهبي – سياسي تئوريهاي محمد باقر صدر و امام را که در ايران به اجرا گذاشته شد، تشکيل ميدهد. با توجه به وابستگي حزب الله به ايران، اين گروه تحت تأثير حرکتهاي شکل گرفته در سياست ايران قرار ميگيرد. تأثير فکري مهم ديگر انقلاب اسلامي، طرح نظريه «ولايت فقيه» به مثابه بديلي حکومتي براي اوضاع فعلي لبنان است که هواداراني هم يافته است.
نظريههاي دكتر «ايان زيسر» پژوهشگر مركز مطالعات خاورميانهاي و آفريقايي رژيم صهيونيستي كه در مقالهاي با عنوان «حزبالله بر سر دو راهي» بازتاب يافته، حاكي از آن است كه پيدايش حزبالله را بايد در سايه دو رويداد مهم و تقارن زماني آنها ديد، نخست انقلاب اسلامي ايران بود كه به منبع الهام و نيز الگوي رهبران شيعه لبنان تبديل شد و اين در حالي بود كه رهبران جديد ايران اهتمام بسياري نسبت به شيعيان لبنان نشان ميدادند. با اين ديدگاه، ايران معمولاً در جستجوي موقعيتهاي استراتژيكي در اين منطقه بود، از اين رو، با كمكهاي مالي، سياسي و نظامي، حزبالله را تأمين ميكرد. از جمله اين كمكها اعزام هزار و 500 نفر از اعضاي سپاه پاسداران به منطقه بقاع و ارسال تسليحات نظامي و همچنين دهها ميليون دلار كمكهاي اقتصادي بود كه هر سال از سوي ايران به لبنان سرازير ميشد. «رينو جيرارد» ضمن اعتراف به تأثير جمهوري اسلامي در تأسيس و ماهيت شيعي حزب الله و نقش رجال ديني شيعي در آن، حضور فعال تعداد 2000 نفر از پرسنل سپاه را در آموزش نيروهاي حزب الله موثر دانستهاند.
شهيد سيدعباس موسوي از بنيانگذاران حزبالله ميگويد: روش سپاه پاسداران انقلاب اسلامي باعث شد كه جوانان مسلمان لبناني شيفته و عاشق شهادت شوند و جاي تعجب نداشت كه اندكي پس از ورود سپاه پاسداران به لبنان يك جوان مسلمان به مرگ لبخند زند و با هزار و 200 كيلوگرم مواد منفجره كه با خود حمل ميكرد، به دشمن هجوم برد. وي در مورد تأثيرپذيري جوانان لبناني از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ايران ميافزايد: «يكي از مواردي را كه هرگز نميتوانم فراموش كنم، به ياد ميآورم: در يكي از شبها، به صداي يكي از برادران پاسدار كه در حال اداي نماز شب بود، بيدار شدم. آيا اين بزرگترين مكتبي نيست كه يك انسان ميتواند از آن فارغالتحصيل شود؟
همچنين به ياد ميآورم زماني را كه يكي از برادران پاسدار درسي در مورد به كارگيري سلاح به ما ميداد. ناگهان بعد از توضيحات سلاح را كنار گذاشت و قسم خورد كه تمام اين مواردي كه شرح دادم، به شما كمك نخواهد كرد، زيرا تنها خداوند است كه ميتواند به شما كمك كند. در واقع سيدعباس موسوي ظهور حزب الله در اين سرزمين را مظهر انقلاب اسلامي ايران دانسته و نهضت ايران الهامبخش ما بود. وي در لبنان از انقلاب اسلامي و بنيانگذار آن سخت دفاع کرد و خود را در وجود امام خميني(ره) ذوب نمود و اظهار داشت: امام معني زندگي در وجودمان گرديد. او يار و مونس ما در همه سفرها و غربتهايمان بود. خيمهاي که در زير سايه اش پناه ميگرفتيم و بدين گونه، احساس آرامش ميکرديم.
رهبران حزب الله بارها پايبندي خود به ولايت فقيه به طور عام و ولايت و رهبري امام خميني(ره) و آيت الله خامنهاي اعلام داشتهاند. يکي از پژوهشگران مرکز خاورميانه بيروت و مدرس علوم سياسي بيروت در اين باره ميگويد: عامل اصلي که ايران را به حزب الله پيوند ميزند، اصل ولايت فقيه است، يعني در واقع حزب الله بالاترين مقام رهبري ايران را به رسميت ميشناسد. حزب الله در مسائل استراتژيک خود از ولي فقيه پيروي ميکند. به عنوان نمونه در سال 1992 مسئولان حزب الله در مسأله شرکت در انتخابات براي حکميت به رهبري ايران مراجعه نمودند و همچنين درباره به رسميت شناختن اسرائيل از خطوط کلي ترسيمي توسط ايشان الهام گرفتند.
حزب الله در بيانيه خود انقلاب اسلامي ايران را به عنوان الگو و پيشگام خود معرفي کرده است و خود را متعهد به پيروي از فرامين رهبر آن امام خميني به عنوان ولي امر مسلمين کرده است. آثار الگوپذيري حزب الله از انقلاب اسلامي ايران در نامه سرگشاده حزب الله که به عنوان منشور و اساسنامه آن حزب قلمداد شده به روشني مشهود است.
به طور کلي ميتوان تأثير انقلاب اسلامي بر حزب الله را در سه جهت عمده ذيل خلاصه کرد. پيروزي و ادامه حيات حزب الله در صحنه سياسي لبنان مرهون پذيرش ولايت فقيه و رهبري امام خميني(ره) بود. به اين امر بارها رهبران حزب الله اعتراف کردهاند.
حزب الله لبنان از جهت محوريت روحانيت در عمل سياسي از انقلاب اسلامي الهام گرفته است. اغلب روحانيون لبنان که تحصيل کرده نجف بودند، از علماي ايراني از جمله امام خميني متأثر بودند آنان با الهام از انقلاب ايران دست به تشکيل حزب الله زدند که اکثريت اعضاي آن روحانيون بودند. حضور روحانيون در حزب الله به نفوذ روزافزون اين حزب در ميان شيعيان لبنان شد و همين امر سبب موفقيت بيش از حد آن گرديد.
اساسا در گفتمان و نظام معنائي حزب الله مسائل و ايدههایي وجود دارد که از ادبيات گفتاري انقلاب اسلامي و فرمايشات امام خميني استفاده شده است. واژههایي نظير جهان اسلام، مستضعفان، مستکبران، امريکا به عنوان استکبار جهاني و اسرائيل غاصب به عنوان غده سرطاني و ... که به برخي از آنها در لابه لاي مباحث اشاره شد همگي متأثر از فرهنگ انقلاب اسلامي است.
3. عامل شتابزا
مردم لبنان از وضعيت موجود آن کشور که دچار غربگرائي و قوانين طائفهگري که از مدتها قبل توسط فرانسه بر اين کشور حاکم شده بود و موجب رواج توسعه بيعدالتي شديد در جامعه شده بود بسيار رنج ميبردند. همانگونه که سابقا نيز اشاره شد وقوع انقلاب اسلامي موجب بيداري مردم مسلمان شد و اين اميد و اعتماد را در آنان به وجود آورد که ميتوان در جهت تحولات سياسي- اجتماعي حرکت کرد و گام اساسي برداشت. گرچه اين ايده جديد در افکار علما و نخبگان شيعه از زمان پيروزي انقلاب اسلامي به وجود آمده بود، اما عملياتي کردن آن و انسجام بخشيدن ميان تمامي طايف شيعي که مدتها در اثر دخالتهاي بيگانگان دچار اختلاف و پراکندگي شده بودند بسي دشوار بود.
در اين اثناء حادثهاي جديد و بيبديل به وقوع پيوست که روند تحولات سياسي ـ اجتماعي اين کشور را سرعت بخشيد و موجب ظهور گروهي جديد بنام حزب الله گرديد. در حقيقت هجومهاي پي در پي اسرائيل و اشغال بخش اعظم خاك لبنان را ميتوان عامل شتابزاي تأسيس حزب الله و بروز تحولات جديد در منطقه خاورميانه دانست. به هر حال دولت اسرائيل با به کارگيري حجم وسيعي از ابزار و ادوات جنگي مدرن نظامي حملات خود را به لبنان آغاز کرد.
حمله اسرائيل به لبنان در ژوئن 1982 و اشغال جنوب اين كشور، بيترديد در بسيج سياسي و سازماندهي نظامي جمعيت شيعيان تأثير زيادي داشته است. گرچه بعضي از شيعيان از تصميم اسرائيل مبني بر خروج سازمان آزاديبخش فلسطين از لبنان استقبال كردند، اما وقتي دريافتند كه اسرائيل جنوب لبنان را در اشغال خود نگه خواهد داشت، آسودگي خاطرشان خيلي زود به نارضايتي و تمايلات جنگي تبديل شد. شيعيان ناراضي به کمک واحدهایي از سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ايران که بنا به درخواست آنان و با يک موافقت نامه نظامي ايران و سوريه وارد خاک لبنان شدند واحدهاي اوليه حزب را تشکيل و سازماندهي کردند.
مقامات اسرائيلي معتقدند اگرچه حمله اسرائيل به لبنان موجب خروج نيروهاي فلسطيني از لبنان شد اما به جای آن نيرویي به مراتب خطرناکتر شکل گرفت. اسحاق رابين، وزير دفاع وقت اسرائيل در اين باره گفته است: حمله نظامي اسرائيل باعث گرديد تا غول شيعه از بطري خارج شود ... من معتقدم که از بين تمام فاجعهها، اين فاجعه خطرناکترين ميباشد، زيرا جنگ با شيعيان، نيروهاي آنان را آزاد ساخته و وضع بدتر شده است. هيچکس اين را پيشبيني نمي کرد و من در گزارش هاي محرمانه مأموران مخفي چنين چيزي نديدهام. .... اگر ما به عنوان يکي از نتايج جنگ، راديکاليسم شيعه را جايگزين راديکاليسم فلسطيني کنيم، بدترين اقدام را انجام دادهايم.
در بيست سال گذشته، هيچگاه يک مبارز فلسطيني خود را تبديل به يک بمب جاندار نميکرد. معتقدم که شيعيان براي نوعي راديکاليسم، توانایي هائي دارند که ما هنوز نشناختهايم. به هر حال هر روز توان نظامي حزب الله نوظهور بيشتر شد. به هر حال به طور خلاصه مي توان گفت که حمله اسرائيل به لبنان موجب تسريع در روند ظهور حزب الله به عنوان يک حرکت پيکارجو با دشمنان خارجي و همفکران آنان در جبهه داخلي شد گرچه ريشههاي تکوين حزب الله را بايد در انقلاب اسلامي ايران جستجو کرد.*
*حجتالاسلام والمسلمین دکتر محمدعلي ميرعلي، استاديار گروه علوم سياسي جامعةالمصطفي(ص) العالمية
نظر شما