مثلا سریالی نظیر "حریم سلطان" که این روزها در همه جای شهر و کشور صحبت از آن است، بازار ها را تبدیل به فروشگاه هایی برای فروش لوازم و لباس هایی که در این سریال استفاده می شوند، کرده است و تنها دلیل آن این است که متاسفانه جمعیت کثیری از هموطنان ما ساعتها از وقت خود را به تماشای آن اختصاص می دهند، دریغ از اینکه لحظه ای در مورد شخصیت و وقایع صورت گرفته فکر و تحقیق کنند.
متاسفانه مردم ما به تماشای فیلمی نشسته اند که ترویج بی اخلاقی و بی بند و باری است و قهرمان اصلی داستان نه تنها در این فیلم بلکه در همه فیلم ها و سریال های ماهواره ای همان فرد "خیانتکار" است.
سریالی مانند حریم سلطان ساخته کشوری مسلمان یعنی ترکیه است و جالب اینجاست که مردم خود ترکیه اقبال چندانی به آن نشان نداده اند و ضد آن اعتراض هایی را در کشور خود نسبت به این فیلم نداشته اند.
گاهی اوقات مشاهده می شود که کودکان و نوجوانان نیز به دلیل استقبال گرم والدینشان از این سریال ها، ساعت ها به تماشای این سریال ها می نشینند و تحت تاثیر شخصیت های داستان قرار می گیرند و حتی بسیار مشاهده شده است که کودکان در بازی های روزمره خود ترجیح می دهند که نقش بازیگران سریال ها را بازی کنند و به این صورت اوقات فراغت خود سپری می کنند.
تشخیص سره از ناسره غیر ممکن است
مدرس رشته سینما در گفتگو با مهر در خصوص چرایی محبوبیت سریال های ماهواره ای عنوان کرد: در هزاره سوم در هر کوی و برزنی در هر خانه ای دیشی، رایانه ای وجود دارد و در هجوم بی امان داده ها ، تشخیص سره از ناسره بسیار مشکل و گاه غیرممکن است.
امیر مهدی صادقی در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: در حاکمیت تک رسانه ای در ایران، در سانسور و خطوط قرمز سلیقه ای مدیران، در ترجیح کمیت بر کیفیت از سوی تهیه کنندگان، در دایره بسته و تنگ تعدادی محدود در ساخت و تهیه سریال های تلویزیونی، در عدم سرمایه گذاری بر روی شخصیت ها و تاریخ ملی کهن و باشکوه گذشته، در عدم تدبیر جسارت و درایت مدیران ارشد رسانه ملی برای ایجاد مانور به هنرمندان کارآزموده و کاربلد جهت ساخت آثار جذاب به ناگاه مردم ایران زمین در کمبود آثار وطنی برای پر کردن اوقات فراغت اندک و سرگرمی، نگاهشان را معطوف به کانال هایی که از آن سوی آبها مدیریت می شوند ، می گردانند.
وی افزود: در یک اپیدمی فرهنگی دهشتناک، سلطان سلیمان و خرم سلطان ورد زبان همگی می شود ؛ آن چنان این اپیدمی فراگیر و صفحات شبکه اجتماعی از نگاره بازیگران این سریال پر می شود که در میهن خود اینچنین به معروفیت و اشتهار نمی رسند ، هر چند این اپیدمی خطرناک، دلائل فراوان جامعه شناختی، روان شناختی و فرهنگی بسیار دارد.
وی در رابطه با زندگینامه اصلی سلطان سلیمان گفت: باید نگاهی به زندگی سلطان سلیمان واقعی بیندازیم نه آن چه که در پروپاگاندای حریم سلطان تلاشی برای احیای امپراطوری عثمانی، به نمایش گذاشته می شود.
وی ادامه داد: سلطان سليمان اول یا قانونى به تاریخ 6 نوامبر ۱۴۹۴ به دنیا آمد و در 6 سپتامبر ۱۵۶۶ درگذشت. او دهمین سلطان امپراتوری عثمانی است که از سال ۱۵۲۰ تا لحظهٔ مرگش در سال ۱۵۶۶ بر امپراتوری عثمانی حکم راند و از این لحاظ طولانیترین دورهٔ سلطنت را در میان خاندان عثمانی داراست. او را در غرب با نام سلیمان محتشم و در شرق با نام سلیمان قانونی میشناسند. از آن جهت به قانونی مشهور شد که سیستم قضایی امپراتوری عثمانی را به کلی بازسازی کرد.
مدرس سینما ادامه داد: شکی نیست که سلطان سلیمان فرزند سلطان سلیم خونخوار یکی از بزرگترین پادشاهان عثمانی بوده که مانند اسکندر و چنگیز و تیمور دستش به خون بسیاری از ایرانیان آلوده شده استاو با اینکه در نهایت نتوانست تبریز را فتح کند ولی دست به جنایات بسیاری در ناحیه آذربایجان زد.او در طی سه بار حجومش به ایران ایرانیان بسیاری را در تبریز ارومیه و کردستان قتل عام کرد.
سلطان سلیمان سه بار به ایران حمله کرد
وی گفت: سلطان سلیمان پادشاهی بود که بسیار به کشورگشایی علاقه مند بود و بارها و بارها به کشورهای اروپای و سه بار ایران حمله کرده بود.او آرزو داشت که به اسکندر مقدونی تبدیل شود.او رویای تبریز تا وین را در آرزوهای خود پرورده بود.او بارها به ایران حمله کرد اما چون توانایی تامین آذوقه برای سربازانش را نداشت شهر ها را می سوزاند و و چاه ها را خشک می کرد.
وی افزود: بزرگترین دستاورد وی فاتح بغداد بود که بعدها شاه عباس کبیر آن را بازپس گرفت وی برای حمله به ایران ابراهیم را فرستاده بود و در سال 1534 به ابراهیم پاشا دستور حمله به خاک ایران را داد و مناطقی از ارومیه و ارزنه الروم به اشغال عثمانی ها در آمد. در اکتبر همان سال با ملحق شدن به ابراهیم، یورش به مناطق داخلی ایران را آغاز کرد اما شاه تهماسب که تمایلی برای جنگ با وی نداشت با واگذاری زمین و کشاندن سلطان سلیمان به مناطق صعب العبور به جنگ پایان داد. وی تمام 46 سال از سلطنتش را صرف جنگ و کشورگشایی کرد و حتی به ابراهیم هم رحم نکرد. و همه خاندانش را قتل عام کرد. ابراهیم نیز خود در جنایتکار بودن چیزی از سلطان سلیمان کم نداشت و 10 هزار قزلباش اسیر ایرانی را که در جنگ اسیر کرده بود به طرز فجیعی کشت.
صادقی گفت: سلیمان در سال ۱۵۵۴ سومین و آخرین نبردش علیه صفویان را آغاز کرد. دلیل این لشکرکشی، شروع مجدد یورشهای صفویان به آناتولی و پروپاگاندای آنان بود. در این نبرد دسیسه چینی های اطرافیان و خرم سلطان، باعث کشته شدن مصطفی پسر بزرگ و ولیعهد پادشاه به دستور پدرش شد. در سال ۱۵۵۵ که سلطان سلیمان از فتح ایران نامیده شد با امضای پیمان صلحی با شاه طهماسب از مناطقی که فتح کرده بود عقب نشینی کرد. وی بعدا در بغداد خود را رهبر جهان اسلام نامید.
وی افزود: سلطان در ادامه جنایات خود به تحریک خرم خاتون تنها همسر عقد شده اش (زیرا عثمانی ها همسران خود را عقد نمی کردند) سر پسر و ولیعهد خود مصطفی را برید و فرزند کوچک خرم خاتون(گلبهار گرجی یا الکساندرا روسی) را جانشین خود کرد.
صادقی ادامه داد: فرزند خرم سلطان نیز بسیار میگسار بود و در تاریخ تحت عنوان سلیم میگسار معروف بود. برادر او که فرزند دیگر خرم سلطان بود از ترس جانش به دربار ایران و فرانسه پناهنده شد و طهماسب در ازای دریافت مقادیر زیادی طلا وی را به سلیم پسر سلطان سلیمان تحویل داد و او نیز برادرش را کشت.
سریال ساخته شده اقتباسی ناقص از کتاب "سلطانه" است
وی در رابطه با منبع سریال "حریم سلطان " یا سده باشکوه گفت: این سریال اقتباسی ناقص از کتاب «سلطانه» نوشته کالین فالکُنر، نویسنده انگلیسی مقیم استرالیا، است.
وی ادامه داد: در ایران هفت کتاب از کالین فالکُنر به فارسی ترجمه شده بود. از قضا کتاب «سلطانه» سه بار از سوی مترجمان به فارسی بازگردانده و یکی از این ترجمهها بیش از ۱۰ بار تجدید چاپ شده بود. این ارقام نشان از آن دارد که پیش از آن نیز آثار این نویسنده در ایران مورد استقبال قرار داشتند. رمانهای فالکُنر، رمانهای تاریخی محسوب میشوند که گرچه ریشه در واقعیت دارند اما وفادار به تاریخ نیستند و روایتهای گوناگونی را در بر میگیرند و تاریخ تنها محملی برای بیان داستان از سوی نویسنده محسوب میشود.
صادقی افزود: مخاطبان این داستانها در آمریکا و اروپا به خوبی آگاه هستند که این داستانها و فیلمها روایتی از تاریخ هستند و تاریخ محض نیستند. استقبال از این کتابها که بیشتر در گونه ادبیات عامه پسند قرار میگیرند نشان دهنده این است که در وهله اول ادبیات و سینما در کشورهای اروپایی نوعی سرگرمی است نه وسیلهای برای انتقال پیام.
وی ادامه داد: در این گونه کشورها مردم با خواندن این کتابها به دنبال سرگرم کردن و لذت بردن از خواندن این کتابها هستند. از سوی دیگر این نویسندگان به خوبی توانستهاند از طریق فضا سازیهای مناسب برای مدتی هر چند اندک و گذرا مخاطبان خود را از جهان واقعیت به جهان داستانی فرو برند. این ناشی از آن است که این نویسندگان به خوبی با نوشتن داستان و عناصر داستانی آگاه هستند. از سوی دیگر استقبال از کتابهای ترجمه شده در ایران نشانه دیگری نیز دارد و آن این است که نویسندگان داخلی نتوانستهاند در طول این سالها کتابی جذاب برای خوانندگان خلق کنند و در غیاب نویسندگان داخلی آثار خارجی و ترجمه شده جای آنها را گرفته است.
سریالی سراسر جعل و دروغ
وی در رابطه با محتوای سریال حریم سلطان گفت: پخش و استقبال از این سریال در یکی از شبکه های ایرانی درست به این می ماند که کشور فرانسه یا یهودیان سریالی را در مدح و ستایش هیتلر پخش کنند. جالب اینجاست که خود این سریال فانتزی نیز سراسر جعل و دروغ است و سعی در آراستن چهره سلطان سلیمان قاتل بسیاری از مردم بیگناه و خرم خاتون زن شرور او را دارد.
این مدرس سینما افزود: آنچه مشخص است اینکه تحلیل محتوای یک فیلم یا مجموعه تلویزیونی به مجالی مفصل و بحثی طولانی، نیازمند است. آنچه مهم است اشاره به این مطلب است که این فیلم هم همچون سایر فیلم های پرهزینه ای که در سرتاسر دنیا ساخته می شوند، نمی تواند فیلمی صرفا سرگرم کننده برای پرکردن فراغت مردم باشد. که این موضوع قبلا نیز گفته شده که اصولا در دنیای ارتباطات، هر ابزاری در راستای دستیابی به هدفی مشخص عمل می کند و ابزار اطلاعاتی و ارتباطی، به دنبال بیان اهداف و پیامهای مورد نظر خود به جهانیان هستند. در چنین شرایطی هر کس با ایده و ابزاری خاص در حیطه وسیع ارتباطات، به دنبال انتقال مفاهیم مورد نظر خود است.
صادقی تصریح کرد: اکنون زمانی است که اوضاع جهان به لحاظ اقتصادی و سیاسی با بحرانها و مشکلات بسیاری روبروست. در این میان کشوری همچون ترکیه نیز در مناسبات سیاسی به دنبال کسب جایگاهی محکم و مقتدر برای خویش است و برای دستیابی به این هدف تلاش می کند و داعیه هایی در سر دارد. جالب است که در این شرایط سریال تاریخی حریم سلطان پخش می شود که محور این داستان بر اساس سلطنت عثمانی و شکوفایی این پادشاهی، قرار دارد.
وی گفت: اما این سریال در ظاهر، از جذابیتی برخوردار است که شاید این واقعیت ها را در چشم مخاطب ایرانی نمایان نسازد و این یعنی همان هدف و زیرکی رسانه و ابزار رسانه ای در ایجاد کشش در مخاطب.
سلطان سلیمان ایرانیان بی شماری را به قتل رسانید
وی گفت: این روزها ممکن است با افراد زیادی مواجه شوید که این سریال را با علاقه دنبال می کنند، بدون اینکه برایشان مهم باشد، تصویر امپراطوری عثمانی در حال احیا شدن است و یا اینکه سلطان سلیمان با ایرانیان چه کرده است، پادشاهی که در جنگ چالداران، ایرانیان بیشماری را بی رحمانه به قتل می رساند .
صادقی افزود: برای آنها مهم این است که از تماشای این فیلم لذت ببرند و همین امر برای سازندگان آن کافیست. این یک ترفند همیشگی است. اینکه به طور غیرمستقیم و نامحسوس و از پس هزاران موضوع متنوع و متعدد به بیان نکته مورد نظر بپردازید.
وی ادامه داد: در كل میشود گفت این سریال ترویج دروغ و خیانتکاری و جبران بیمارگونه حقارتها و کینه توزی های افراطی است. یکسری افکار انتقامگیرانه، کینهتوزانه، حسادتهای بیمارگونه، قدرتطلبی، جبران همراه با حقارتهای زیاد و خرد کردن افراطی شخصیتها به دلیل رسیدن به اهداف، در آن است که به هیچ عنوان تاثیر خوبی بهخصوص بر جامعه ما نخواهد داشت.
وی تصریح کرد: سریال حریم سلطان در ظاهر می خواهد دوره سلطنت سلطان سلیمان قانونی را به تصویر بکشد، اما در نهایت چیزی جز نشان دادن حرمسرای سلطان و دسیسه ها و خاله زنک بازی های زنان دربار به مخاطب عرضه نمی کند. باید دقت کرد که قشری از مخاطب عام به موضوعاتی اینچنینی بسیار علاقه دارد و آنها را با علاقه وافر دنبال می کند و از آنجا که پیام های نهفته در سریال ها بدلیل تصویری بودنشان ناخواسته بر ذهن مخاطب اثر می گذارند، این سریال ها در انتقال پیام های دلخواهشان موفق عمل می کنند.
مدرس سینما ادامه داد: علاوه بر این برخی از اتفاقاتی که در سریال رخ می دهد با زندگینامه سلطان سلیمان نیز تطابق ندارد که مورد بحث ما نیست. مثلا نحوه پوشش زنان دربار سلطان سلیمان اصلا با آنچه که در کتب تاریخی آمده است تطابق ندارد، مسلما سازندگان سریال در طراحی لباس و صحنه ها بیش از تاریخ حواسشان به اضافه کردن رنگ و لعاب سریال برای جذب مخاطب بیشتر بوده است.
وی در خصوص کوتاهی ما و مسئولین در این خصوص گفت: نکته قابل ذکر دیگر در مورد حریم سلطان این است که ترک ها می خواهند با ساخت چنین سریال هایی برای خود تاریخ سازی کنند و اینجاست که بازهم آنها از غفلت ما استفاده می کنند. ترکیه در چند سال گذشته نیز با منتسب کردن مولانا به خود دست به چنین کاری زده است و حالا پخش سریال حریم سلطان برگ دیگری از این ماجراست.
وی افزود: همزمان با سلطان سلیمان در عثمانی، شاه تهماسب صفوی در ایران حکمرانی می کرده است و آوازه و اقتدار ایران در آن دوره به حدی بوده که مسلما پادشاهان و دربار کشورهای بزرگ از آن آگاهی داشته اند اما در این سریال سعی می شود به مخاطب القا شود که ایران جزو مستعمرات عثمانی و یا کشوری کوچک و ناشناخته است. حتی در برخی قسمت ها نامه ای از قول شاه صفوی به سلطان سلیم قرائت می شود که نوعی تملق گویی است! نامه ای که اصلا سندیت تاریخی ندارد و یا در برخی صحنه ها سلطان سلیمان الفاظ زشتی را نسبت به شاه صفوی بکار می برد. همه اینها در حالیست که سلیمان قانونی یکی از طولانیترین درگیرهای خود را با ایران صفوی و شاه تهماسب داشته است، در گیری هایی که 18 سال به طول انجامید و سلطان سلیمان بارها در آن شکست خورده و گاها نیز پیروز شده است، بنابراین هیچکس نمی تواند بپذیرد که سلطان سلیمان نمی دانسته ایران کجاست! این امر نمونه ای واضح از کینه عثمانی گرایانی است که شکوه و عظمت ایران دوره صفوی جلوی یکه تازی آنها را گرفته است.
صادقی ادامه داد: حال در نظر بگیرید مخاطب ترکیه ای یا حتی ایرانی را که روایت مخدوش این سریال را به عنوان حقیقت می پذیرد. اینجاست که کم کاری ما باز هم به چشم می آید؛ اینکه خیلی از ایرانیها حتی نمی دانند شاه تهماسب کیست، تقصیر چه کسی است؟
وی گفت :در چند سال اخیر در کنار سریال های فاخر متاسفانه روند کیفی سریال سازی در صدا و سیما ضعیف شده و تعداد سریال های ساخته شده که از کیفیت بالایی برخوردار باشند و در جذب مخاطب نیز موفق عمل کنند اندک است.
وی ادامه داد: مشخص است که در این فضا و هنگامی که صدا و سیما در جذب مخاطب شکست می خورد فضا برای دیگران باز می شود. خصوصا در عصر حاضر که مرزهای ملی توسط انقلاب اطلاعات در حال محو شدن هستند و دیگر کمتر کسی را می توان یافت که ناز یک رسانه را بکشد، مخاطب امروزی مخاطبی بی حوصله است که به محض راضی نشدن توسط یک رسانه، آن را به کناری گذاشته و در پی رسانه ای دیگر می رود. بنابراین در این بازار آشفته باید حساب شده عمل کرد و آگاه بود که مخاطب مجبور نیست برنامه های یک رسانه را نگاه کند، حتی اگر آن رسانه درون مرزهای یک کشور حالت انحصاری داشته باشد. باید دقت داشت که تماشای هر سریال و برنامه ای چه عواقب ناخواسته و پنهانی دارد.
مدرس سینما گفت: واقعا باید پرسید اگر در ایران سریالی در مورد یکی از پادشاهان ایرانی بطور دقیق و منطبق بر تاریخ ساخته شود، باز هم شاهد جولان سریالی چون حریم سلطان خواهیم بود؟ مخصوصا آنکه در برخی از قسمت های این سریال تلاش شده تا ایران به گونه ای تحقیر شود. خصوصا با توجه به اختلافات اخیر دو کشور در مورد برخی از مسائل این تحقیرها و صحنه های غیر قابل قبول که سندیت تاریخی نیز ندارند بیشتر دیده می شود. در نهایت باید پرسید چه کسی مسئول مخاطبی است که برنامه و سریال دلخواه خود را در صدا و سیمای ملی پیدا نمی کند و با فقر دانش خود، اسیر سریال هایی چون حریم سلطان می شود؟ البته باید گفت اگر حریم سلطان نبیند، در سیمای ملی نیز نهایتا چیزی جز «سریال های کره ای همچون – جومونگ و دونگ یی » نصیبش نخواهد شد.
با معرفی اسطوره های ملی مذهبی به جنگ آنها برویم
وی در رابطه با بر برطرف ساختن این مشکل و راه حل های آن گفت: در مقابل این سموم بسیار خطرناک باید با پادزهر قوی- معرفی اسطوره های ملی؛ مذهبی و تاریخی به مبارزه رفت.
صادقی ادامه داد: اسطوره های علم، ادب، معرفت، هنر ، ورزش و حاکمان نیک سرشت؛ دانشمندان ، شعرا ؛ ادبا ، اندیشمندان ، هنرمندان و ورزشکاران سرزمین کهن ایران از کوروش ، زرتشت ، کاوه آهنگر ، فریدون ، رستم ، آریو برزن ، گردآفرید ، آرتمیس ( اولین دریا سالار زن جهان ) ، یوتاب ( خواهر آریو برزن ) تا حماسه سرای بزرگ فردوسی بزرگ ، حافظ و سعدی و خیام و مولانا تا اخوان ثالث و شاملو و فروغ ، از رازی تا دانشمندان جوان گمنام ، از پوریای ولی و تختی تا برادران محبی و... هزاران هزار اسطوره ای که برگی زرین در تاریخ کهن این مرز و بوم هستند ، در صورت شناخت و معرفی به نسل جوانی که بی خبر از گذشته درخشان خود باید راه پر سنگلاخ آینده، حفظ گربه نشسته به دیوار ، فرهنگ کهن آریایی و نجابت ایران و ایرانی وظیفه ملی و دینی اوست ، می توان امیدوارانه به فرداهای نیامده نگریست.
وی گفت: آیا در حالی که کشورهای دیگر با صرف هزینه های گزاف برای خود تاریخ دروغین می سازند ، اسطوره های پوشالی را به نسل جوان خود معرفی می کنند و حتی به تاریخ ما دست درازی و نام آوران ایرانی را با اسناد مجعول از آن خود می کنند ، در قبال وظیفه و رسالت ملی و دینی خود کوتاهی نکرده ایم ؟!
وی در پایان افزود: راستی اگر فقط بخواهیم داستان های شاهنامه فردوسی که شناسنامه ملی ماست به تصویر بکشیم نه تنها حریم سلطان ها مخاطبی نخواهند داشت بلکه می توانیم تاریخ پرشکوه مان را نیز به جهانیان یادآوری کنیم ومسئولان و مدیران امروز بدانند در صورت قصور در آینده با نسلی روبرو خواهیم شد که از ایران جز نامی که آن هم با لهجه بیگانه تلفظ کنند چیزی نخواهند دانست و ... این که چه زود دیر می شود .
سریال های ماهواره ای قبح خیانت را از بین برده اند
یک کارشناس ارشد جامعه شناسی در اینخصوص به خبرنگار مهر، گفت: گسترش شبکههای ماهوارهای و رواج فیلم ها و سریال هایی که از طریق شبکه های ماهواره ای پخش می شود تا حد زیادی توانسته در بین خانوادههای ایرانی و خصوصا جوانان و نوجوانان در سالهای اخیر انحرافات اخلاقی را رواج دهد و از این طریق است که مخاطبان خود را افزایش می دهند.
آرش ضیاء پور افزود: شبکه های ماهواره ای با داشتن انواع برنامه های سرگرم کننده باعث شده این شبکه ها برای بسیاری از افراد به صورت شبکه ی ملی در بیاد.
وی گفت: قبل از اینکه فیلم ها و سریال های شبکه جم به این صورت گسترده بین ملت جم و جایگزین آن ایران رواج پیدا کنند شبکه فارسی وان بود که مشکل ساز شده بود، اما همین که شبکه فارسی وان کمی از اذهان ملت ایران دور شد، شبکه جم به روی کار آمد و سریال های ترکیه ای آن به رواج فرهنگ های غربی به کشور ما کمک کردند و دردسر ساز شدند.
ضیاء پور در خصوص بالا رفتن آمار خیانت در جامعه و ارتباط آن با دیدن این سریال ها گفت: می توان گفت یکی از دلایل بالا رفتن آمار طلاق در سال های گذشته در کشور ما و تحقیقاتی که انجام شده دیدن بعضی سریال های منحرف و بی محتوای شبکه های ماهواره ای است.
وی افزود: این شبکه ها با عادی جلوه دادن رذیله اخلاقی ای چون خیانت بنیان خانواده ها را متلاشی کرده و تاثیرات نامطلوبی را بر خانواده ها گذاشته اند.
این جامع شناس کرمانشاهی در رابطه با تاثیر ماهواره ها بر تغییر ارزش های اجتماعی گفت: با ورود ماهواره ها به زندگی عام مردم ، جهان بسیار دچار تغییر شد و با تغییری که در کل سطح جهان به وجود آمد زندگی مردم نیز تغییر کرد.
وی افزود: این تغییر باعث می شود که توقع مرد و زن از هر لحاظ مخصوصا ظاهر بالا رفته و و اگر همسر خود را هم سطح با مدل ها و بازیگران در شبکه های ماهواره ای نبینند، زندگی آنها پر از استرس و تشویش شود.
ضیاء پور گفت: سریال های ماهواره ای با ادامه دادن مکرر مسئله خیانت و دروغ توانسته اند این کار را انجام دهند و ملت شریف ایران دیگر از دیدن این صحنه ها تعجب نکنند و قبح خیانت را از بین ببرند.
وی در رابطه با بی توجهی به محدودیت فرزندان به تماشای این فیلم ها گفت: حال اگر باز هم بزرگسالان به پای تماشای این فیلم ها نشستند نظارت بر فرزندان خود داشته باشند و نگذارند که ذهن آنها با دروغ و انحرافتی که به هیچ وجه مناسب سن آنها نیست منحرف شود، و باعث شود که آنها در کودکی با بی بند و باری آشنا شوند.
ضیاءپور در رابطه با دیگر تاثیراتی که سریال ها می توانند در جامعه داشته باشند، گفت: داشتن زندگی های کاخ نشین و پوشش هایی گران باعث می شود که اعتماد به نفس مردم پایین آمده و باعث بالا رفتن خرج های بیهوده در زندگی افراد شود.
وی آمار بالای جراحی های پلاستیک را از دیگر مضرات تماشای این سریال ها دانست.
وی افزود: در کل می توان به این نتیجه رسید که ماهواره بر جامعه ایرانی هم تأثیرات مثبت و هم تأثیرات منفی دارد و این تاثیرات در عرصه های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی قابل بحث و پیگیری است.
وی در خصوص تاثیر شبکه های ملی بر این امر گفت: می توان یکی از عمده دلایل جذب مردم به شبکه ها و سریال های ماهواره ای را صدا و سیمای ملی دانست که برنامه هایی با کیفیت بالا و عامه ندارند و نمی توانند مخاطبان خود را که به شبکه های ماهواره ای روی آورده اند بازگیرند.
باید از سطحی نگری پرهیز کرد
این جامعه شناس کرمانشاهی در پایان افزود: مسئولین و فیلم سازان ما باید سطح تولیدات خود را بالا برده و برنامه ریزی صحیحی برای ساختن برنامه ها و سریال هایی جذاب، مفید و خلاقانه داشته باشند و از سطحی نگری پرهیز کنند.
نظر شما