پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۸ مرداد ۱۳۸۴، ۱۶:۵۹

حسن سيد عرب، پژوهشگر فلسفه اسلامي در گفتگو با "مهر" : سهروردي منتقد سياست و اجتماع عهد خود بود

حسن سيد عرب، پژوهشگر فلسفه اسلامي در گفتگو با "مهر" : سهروردي منتقد سياست و اجتماع عهد خود بود

حسن سيد عرب، پژوهشگر فلسفه اسلامي، كه در حال حاضر در واتيكان مشغول تحقيق و پژوهش است به مناسبت هشتم مرداد، روز سهروردي، در گفتگوي اختصاصي با "مهر" به تشريح وضعيت موجود فلسفه سهروردي و نگاههاي فعلي به آن پرداخت.

حسن سيد عرب، پژوهشگر فلسفه اسلامي، در گفتگو با خبرنگار گروه دين و انديشه "مهر" سهروردي را به معناي امروزين، نخستين "فيلسوف فرهنگ" در تاريخ فلسفه اسلامي توصيف كرد و گفت : او به جاي توضيح و تفسير انديشه هاي فلسفي عصر خود در سه حوزه تمدني و قدسي اسلام و ايران و يونان ، آنها را به گفتگو با يكديگر واداشت؛ لذا به آنها نه به عنوان ابزار بلكه به عنوان پديداري كه در جوهر خود مشتركاتي دارند، التفات كرد و اين كه او خود را احياء كننده فرهنگ ايران مي داند ناظر به اين استحضار و اشتراك است.

وي افزود : از اين منظر، فلسفه اشراق سهروردي، جعل نيست ، ابداع است. سهروردي به نقد فلسفي سياست و اجتماع عهد خود پرداخت . او اين سخن افلاطون را كه  "شرف و فضيلت سياست به فلسفه است" در زندگي و مرگ خود متحقق كرد.

سيد عرب در ادامه خاطر نشان ساخت : از سخنان سهروردي در مقدمه حكمة الاشراق پيداست كه او در زمان خود زندگي مي كرده و بنيان هاي متافيزيكي موجب نگرديده تا از "اكنون" غفلت كند و بيش از انديشيدن درباره آينده و دلبستنن به آنچه در آن وضعيت رخ خواهد داد به "حال" فكر مي كرد و موفق شد تا بر خلاف بسياري از دلباختگان  مدينه فاضله ، "اكنون" را فداي آينده نكند.

اين پژوهشگر فلسفه اسلامي در ادامه گفت : تفاوت عمده سهروردي با كساني كه به آساني كمر به قتل او بستند در اين بود كه در حكمت وي ايمان و انديشه به تقابل با يكديگر پافشاري نمي كنند و اين حقيقتي است كه مخالفان وي از آن بي بهره بودند. اگر ايمان و انديشه به تقابل با يكديگر پافشاري كنند يكي به خشونت و ديگري به الحاد تبديل مي شود. مرگ انديشه، احياء خشونت است.

سيد عرب به ارزيابي سهروردي پژوهي پرداخت و تصريح كرد : ارزيابي وضعيت سهروردي پژوهي ارتباط مستقيم با وضعيت فلسفه در فرهنگ و تمدن امروز دارد. فلسفه امروز، تابع تمدن امروز است. امروزه فلسفه از تعالي خود خارج شده و تنها به تقليد بر زبان ها تكرار مي شود و كمتر دغدغه حقيقت جويي دارد ، در حالي كه اين حقيقت  با رسوخ در انديشه به ظهور واقعي خود نايل مي شود. در جوامع ديني هم كه به فلسفه اقبال مي شود اين اقبال را با يقين ديني ارضاء مي كنند و فلسفه را در ميان راه وامي گذارند.  وقتي حقيقت فلسفه كه غايت آن ادراك حقيقت است به روزمره گي در روزنامه ها تنزل يابد به گونه اي كه فيلسوفان، روزنامه نگار و روزنامه نگاران، فيلسوف شوند، به تبع آن و به طور طبيعي برهان و استدلال نيز به جدل و مغالطه تبديل مي شود و مسايل فلسفه هم  به مسلمات و مشهورات نزول مي يابند.

وي فلسفه امروز را دنيوي و ملتهب و بحراني توصيف كرد و گفت : فقدان ربط ميان محسوس و معقول موجب انكار آن شده است. آدمي از بصيرت به بصر و از پديدار به شيء نزول كرده و بي آن كه از عقل سخن بگويد، عقل گريز شده و ميان نظر و عمل او انفصال واقع شده و بنابراين در هيچ عرصه اي از تاريخ تا به اين حد در قحط معنا و خلأ اشراقي و بيگانگي با هستي به سر نبرده است. اولويت بخشيدن دموكراسي و انديشه ناظر به عمل بر فلسفه، عرفي شدن دين و نسبي گرايي از نشانه هاي فقدان تفكر فلسفي  است.

اين پژوهشگر فلسفه اسلامي افزود : با اقبال بسياري كه در سال هاي اخير به حكمت و انديشه سهروردي شده هنوز اهل ابداع نيستيم و ادراك افق انديشه او براي ما به صورت معما باقي مانده است. توجه به سهروردي دلايل غير فلسفي هم دارد و منابعي كه از اين تغلب در دست است چيزي جز تفنن نيستند. صرف نظر از متون و شروحي كه در حوزه حكمت و انديشه سهروردي تصحيح و چاپ شده از ميان كتاب ها و مقاله هاي متعددي كه درباره او منتشر شده هنوز  " شعاع كشف و شهود در فلسفه سهروردي "  نوشته استاد ابراهيمي ديناني و " اشراق و عرفان " نوشته استاد نصر الله پورجوادي از خواندني ترين منابع فارسي است كه به طرح و تفسير انديشه سهروردي پرداخته اند.

حسن سيد عرب كه هم اينك در واتيكان مشغول تحقيق و پژوهش است در پاسخ به اين پرسش كه آيا رساله اي از سهروردي  در كتابخانه واتيكان موجود هست يا خير، اظهار داشتت : در ميان نسخ هاي نفيس خطي در كتابخانه واتيكان كتاب " اللمحات في الحقايق" سهروردي به شماره 973 به چشم مي خورد كه تاريخ كتابت آن به 588 قمري يعني يك سال پس از شهادت سهروردي باز مي گردد. اين كتاب مشتمل بر سه بخش منطق و طبيعيات و حكمت است كه نسخه مزبور تنها شامل بخش حكمت آن است. اين نوشته چند بار تصحيح و چاپ  شده اما بايد ديد كه آيا مصححان از نسخه منحصر به فرد در واتيكان استفاده كرده اند يا خير؟ محمد علي ابوريان در 1969ميلادي اين كتاب را در قاهره تصحيح و چاپ كرد. نيز در همان سال امين معلوف آن را به عنوان رساله دكتري خود در كمبريج انتخاب و بعدها آن را بيروت چاپ كرد. دكتر نجفقلي حبيبي نيز در 1356شمسي بخش الهيات آن را تصحيح كرد و در همان سال در تهران چاپ كرد.

کد خبر 212325

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha