به گزارش خبرنگار مهر، سيد احمد صاحب اخلاقي کريمانه و پسنديده بود، در زمان انقلاب، فريادگر پيام سرخ انقلاب بود و از اين رو تحت تعقيب رژيم قرار داشت و مدتـي نيـز در زندان رژيم طاغوت به سر برد.
شهيد نبوي با شروع جنگ تحميلي، همچون ديگر غيورمردان اين خطة لالهگون، به جبهههاي حق عليه باطل شتافت و در عمليات والفجر 8 اقتدا به مولايش سيدالشهداء کرد و با پيکري گلگون و خونين، به ديدار معبودش شتافت. جسم پاک و مطهرش در گلزار شهداي قم، مزار دلسوختگان و عارفان است.
شهيد حجتالاسلام سيد احمد نبوي در روز پنجشنبه 24 بهمن ماه 64 در عمليات والفجر 8 روي اروند رود مورد اصابت ترکش قرار گرفت و به سوي معشوقش شتافت.
يکي از همراهان وي ميگويد: " با حاجآقا نبوي از اروند گذشتيم که به فاو برويم. درگيري به شدت ادامه داشت. نتوانستيم جلوتر برويم و مجبور شديم بازگرديم. کنار اروند چند دقيقه در يک سنگر نشستيم تا آتش دشمن کمتر شد. سوار يک قايق شديم که يک بسيجي آن را مي راند. وسط اروند بوديم که صداي مهيبي در گوشم پيچيد. يک لحظه حس کردم کمرم سوخت، به کمرم دست زدم دستم گرم شد. این رزمنده دوران جنگ حق علیه باطل افزود: چنـد تا ترکش هم بـه بسيجـي دیگر خـورده بـود و از سـر و صـورتش خـون مـيريخت. بـه حجتالاسلام سيد احمد نبوي نگاه کردم. خيلي آرام گوشه قايق نشسته بود. با اشاره چشم گفت که حالش خوب است. وقتي به اورژانس صحرايي رسيديم تازه فهميدم حاجآقا هم زخمي است. در آنجا ترکش مرا از کمرم درآوردند. وقتي به بيمارستان اهواز منتقل شديم ديدم چند تا دکتر روي قلب حاجآقا کار ميکردند که يک باره دست از کار کشيدند و صلوات فرستادند. هنوز لبخند روي لب حاجي بود."
در بخشی از وصیت نامه این شهید آمده: " عزيزانم، در مقابل سختيها بايد مقاوم باشيد که خدا بندگانش را با سختيها آزمايش ميکند و اين را بدانيد که خدا ديرگير است ولي سختگير. نکند که کفران نعمت کنيد و قدر اين آزادي، انقلاب و اسلام را ندانيد، که از غضب خدا در امان نخواهيد بود و آن موقع ديگر افسوس ارزشي ندارد. برادران وخواهرانم دنيا با تمام زيباييها و رنگهاي دلفريبش متاعي چندروزه بيش نيست پس با دلبستگي به اين سراب رؤيايي لذت همنشيني با رسول خدا و اهل بيتش را از خود دريغ مداريد."
نظر شما