پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۱۱ شهریور ۱۳۹۲، ۱۳:۳۶

به بهانه برگزاری یادواره شهدای روحانی شاهرود/

لبخندش با عروجش در بیمارستان اهواز ماندگار شد/خدا دير گير می دهد اما سخت‌ گير

لبخندش با عروجش در بیمارستان اهواز ماندگار شد/خدا دير گير می دهد اما سخت‌ گير

شاهرود – خبرگزاری مهر: روحاني شهيد سيد احمد نبوي در دومين روز از بهار سال 1339 در روستاي چاشم در خانواده‌اي متدين و زحمت‌کش ديده به جهان گشود، روح پاک و بي‌آلايش سيد احمد او را به حوزه علميه کشاند و در کسوت طلبگي شاگرد مکتب امام جعفر صادق (ع) و سرباز مخلص امام زمان (عج ) شد.

به گزارش خبرنگار مهر، سيد احمد صاحب اخلاقي کريمانه و پسنديده بود، در زمان انقلاب، فريادگر پيام سرخ انقلاب بود و از اين رو تحت تعقيب رژيم قرار داشت و مدتـي نيـز در زندان رژيم طاغوت به سر برد.

شهيد نبوي با شروع جنگ تحميلي، همچون ديگر غيورمردان اين خطة لاله‌گون، به جبهه‌هاي حق عليه باطل شتافت و در عمليات والفجر 8 اقتدا به مولايش سيدالشهداء کرد و با پيکري گلگون و خونين، به ديدار معبودش شتافت. جسم پاک و مطهرش در گلزار شهداي قم، مزار دلسوختگان و  عارفان است.

شهيد حجت‌الاسلام سيد احمد نبوي در روز پنج‌شنبه 24 بهمن ماه 64 در عمليات والفجر 8 روي اروند رود مورد اصابت ترکش قرار گرفت و به سوي معشوقش شتافت.

يکي از همراهان وي مي‌گويد: " با حاج‌آقا نبوي از اروند گذشتيم که به فاو برويم. درگيري به شدت ادامه داشت. نتوانستيم جلوتر برويم و مجبور شديم بازگرديم. کنار اروند چند دقيقه در يک سنگر نشستيم تا آتش دشمن کمتر شد.  سوار يک قايق شديم که يک بسيجي آن را مي‌ راند. وسط اروند بوديم که صداي مهيبي در گوشم پيچيد. يک لحظه حس کردم کمرم سوخت، به کمرم دست زدم دستم گرم شد. این رزمنده دوران جنگ حق علیه باطل افزود: چنـد تا ترکش هم بـه بسيجـي دیگر خـورده بـود و از سـر و صـورتش خـون مـي‌ريخت. بـه حجت‌الاسلام سيد احمد نبوي نگاه کردم. خيلي آرام گوشه قايق نشسته بود. با اشاره چشم گفت که حالش خوب است. وقتي به اورژانس صحرايي رسيديم تازه فهميدم حاج‌آقا هم زخمي است. در آنجا ترکش مرا از کمرم درآوردند. وقتي به بيمارستان اهواز منتقل شديم ديدم چند تا دکتر روي قلب حاج‌آقا کار مي‌کردند که يک باره دست از کار کشيدند و صلوات فرستادند. هنوز لبخند روي لب حاجي بود."

در بخشی از وصیت نامه این شهید آمده: " عزيزانم، در مقابل سختي‌ها بايد مقاوم باشيد که خدا بندگانش را با سختي‌ها آزمايش مي‌کند و اين را بدانيد که خدا ديرگير است ولي سخت‌گير.  نکند که کفران نعمت کنيد و قدر اين آزادي، انقلاب و اسلام را ندانيد، که از غضب خدا در امان نخواهيد بود و آن موقع ديگر افسوس ارزشي ندارد. برادران وخواهرانم دنيا با تمام زيبايي‌ها و رنگ‌هاي دلفريبش متاعي چندروزه بيش نيست پس با دلبستگي به اين سراب رؤيايي لذت همنشيني با رسول خدا و اهل بيتش را از خود دريغ مداريد."

کد خبر 2127677

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha