به گزارش خبرنگار اجتاعي خبرگزاري مهر، " ژوزف پوليتزر" روزنامه نگار مشهور مي گويد: مطبوعات تا جزئي از زندگي مردم نشوند، تا چيزي به مردم ندهند كه براي آنها مفيد باشد، هرگز رونق نمي گيرند و مورد توجه عموم قرار نمي گيرند. و مطبوعات زماني جزئي از زندگي مردم مي شوند كه روزنامه نگار جزئي از مردم باشد و خودش را جداي از مردم نبيند و دغدغه هاي مشتركي با مردم داشته باشد.
در دنياي مدرن كه روزنامه نگاري نه يك شغل دوم و نه تفريح عده خاصي است، يك روزنامه نگار انساني است با تخصص هاي مشخص و توانايي هاي مشخص. مي پذيريم كه در ايران نه تنها تعداد روزنامه نگاران حرفه اي در مطبوعات كم است، همان عده اي هم كه در مطبوعات كار مي كنند اغلب از اسلوب و تكنيك هاي روزنامه نگاري مدرن بي اطلاعند و آنچه گهگاه در مطبوعات ما رخ مي دهد ناشي از كمبود يا نبود سوژه است ، ولي اين تنها مشكل ما نيست.
از طرف ديگر، آنچه مشكل اصلي را رقم مي زند اين است كه روزنامه و روزنامه نگار نبايد بلندگوي گروه و جناح خاصي باشند ، درواقع روزنامه نه متعلق به يك نفر و ده نفر كه متعلق به همه است . بنابراين روزنامه وقتي پيشرفت مي كند كه با مردم و در متن زندگي مردم باشد.
اگرچه هميشه سياست جزء مهمي از زندگي همگان بوده است ولي در ايران سياست به طور غير قابل باوري با زندگي آميخته شده و در نتيجه مسئولين روزنامه ها دريافته اند موفقيت و تيراژ بالاي يك روزنامه منوط به پرداختن به سياست به جاي صحبت كردن از زندگي و راه هاي مفيد و خوب زيستن است.
در نتيجه همچنان كه مي بينيم در يك روزنامه مهم ترين صفحات و مهم ترين خبرنگاران، همه متعلق به گروه سياسي هستند و چه بسا يك شبه و به بهانه چاپ يك مطلب نيم ستوني، روزنامه اي كه در رده بيستم تيراژ هم قرار نداشته و در تمام تحريريه اش يك انسان تحصيل كرده آگاه به مسائل به طور ثابت فعاليت نمي كند، به مهم ترين و پر تيراژترين روزنامه بدل مي شود.
در اين اتفاق عملا روزنامه نگار تحصيل كرده، بي گناه ترين فردي است كه لطمه ناشي از اين اتفاق را بر دوش مي كشد. چنانكه مي بينيم، بسياري از مطبوعات ما حتي آنها كه از اقبال عمومي برخوردارند، از نظر اصول نوشتاري، عكس و بسياري از مسائل ديگر داراي اشكالات فاحش هستند ولي سليقه عمومي آنها را مي پسندد و دوست دارد.
روزنامه نگار ما براي موفقيت و شهرت يا بايد در مورد مسائل سياسي نظر بدهد و يا در حوزه شخصي اش جنجال درست كند. روزنامه نگار آرام و بي سر و صدا در ايران، روزنامه نگار موفقي نيست. روزنامه نگار مشهور، روزنامه نگار محبوب است، محبوب از ديد سردبيران و محبوب از ديد ملت. روزنامه نگاري كه دغدغه حفظ فرهنگ و هنر اين مرز و بوم را داشته باشد، هرگز شناخته نمي شود و مورد تقدير قرار نمي گيرد.
با اينكه بارها و بارها، بسياري از تكه هاي تخت جمشيد به همت همين روزنامه نگاران آرام غير جنجالي از دستبرد دزدان فرهنگ نجات يافته و يا از تخريب بسياري از بناهاي تاريخي ممانعت به عمل آمده است، اما باز آنچه متاسفانه شاهدش هستيم، بزرگ نمايي بيش از حد خبرنگاران عرصه سياسي است.
نظر شما