اين نويسنده كودكان و نوجوانان درگفت وگو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر، با بيان اين مطلب افزود : ادبيات ديني مكتوب بزرگسالان ، داراي ويژگي خاصي نيست ، اما ادبيات ديني مكتوب ، مربوط به گروه سني كودك و نوجوان بايد حتما داراي ويژگي خاص باشد ، يعني كتابهايي ساده و معمولي و در عين حال متفاوت ، و داراي جذابيت هاي ويژه . تا بتوانند مخاطب را جذب كرده و بر اوتاثير گذار باشد .
سپيده خليلي در ادامه خاطرنشان ساخت : ايراد و مشكلي كه در كتابهاي ديني بچه ها مي بينم ، تكرارحديث هايي است كه بارها و بارها در مقاطع مختلف تحصيلي دركتابهاي ديني آورده شده ، آثار مكتوب موجود در بازار هم پيرامون همان احاديث شناخته شده درسي دور مي زند ، يعني كسي به سراغ احاديث معتبري كه كمترگفته شده و دست نخورده باقي مانده است ، نمي رود و آنها را نقل نمي كند و نكته ديگر اين كه همه آنها در يك قالب و زبان بيان مي شوند ، يعني يك زبان خيلي غريب و دور كه مخاطب با خواندن آن متن احساس نزديكي نمي كند و گمان مي كند كه اين نوشته و نثر براي يك سرزمين دورو ديگر است مثل بعضي از نمايشنامه هاي راديويي كه از جملاتي كه رايج نيست ، براي گروه سني كودكان و نوجوانان استفاده مي كنند.
سپيده خليلي تصريح كرد : كودكان بسيار خوب دروغ را از راست تشخيص مي دهند ممكن است مطالب نوشته شده در يك داستان در مورد ائمه اطهار ( س ) را بپذيرند ولي وقتي عدم تطبيق آن را با زندگي روزمره خود مي بينند ، شايد آن را باور نكنند ، هنگامي كه كمتركسي در جامعه امروز ما ديده مي شود كه " صادق " باشد و كودك بتواند از او پيروي كند ، به نظر من مسائل ديني ما بيشتر به صورت شعار جلوه مي كند .
وي درادامه مطلب ياد آور شد: اگر قرار بر اين است كه از مسائل ديني براي كودكان و نوجوانان صحبت شود بهتر است به صورت شعار نباشد و مسائل مطرح شده را به عينه درجامعه مشاهده كنند مثلا امام حسين ( ع ) براي چه شهيد شد؟ چون نخواستند زير بارذلت بروند ، مصاديق اين جهاد در راه خدا بايد امروز براي كودكان و نوجوانان با زبان ادبيات گفته و نوشته شود ، اما نه با رويكرد قديمي و واژه هاي دور از ذهن .
اين نويسنده اضافه كرد : كساني كه در اين زمينه قلم مي زنند ، بايد جو آن زمان و اين زمان را براي مخاطب مشخص و روشن كنند و محدوديت ها و مشكلات امروز را به مخاطب بشناسانند ، اگر به اين مسائل پرداخته شود قطعا نوشته از حالت شعاري خارج مي شود و تاثير گذار هم خواهد بود.
سپيده خليلي ياد آور شد : از سويي ديگر نيزمتاسفانه تعداد كتابفروشي ها در كشورمان بسيارمحدود است ، به طوري كه يكبار آماري را در كتاب هفته مبني بر وجود 1200 كتابفروشي در ايران خواندم كه اگر صحيح باشد يك فاجعه است ، كشوري با اين وسعت ، فقط 1200 كتابفروشي دارد كه بعضي از آنها هم حالت دراگ استور را دارند ... يعني همه چيز مي فروشند و كتاب هم جزء آن است !
وي در ادامه افزود : كتابفروشان معتقدند ، كتابهاي كودك خريدار و مخاطب ندارد زيرا والدين ترجيح مي دهند به جاي تهيه كتاب CD كارتوني و بازيهاي كامپيوتري و ... تهيه كنند ، آنان معتقدند كه كودكان خود گرايشي به مطالعه كتاب ندارند كه من اين امر را باور ندارم ، من گمان مي كنم كه اين مسئله به فرهنگ خانواده باز مي گردد، اگر درخانواده اي مطالعه جايگاهي داشته باشد مسلما فرزندان آن خانواده نيز به مطالعه علاقه مند خواهند شد و در نهايت شايد سود كتاب كودك آن قدر نباشد كه بخواهند آن كتابها را پشت ويترين بگذارند.
اين نويسنده خاطرنشان ساخت : نوشته هايي كه به دين مي پردازند بايد كاملا متفاوت و جذاب باشد هر چقدر بيشتر جذابيت داشته باشند بيشتر مورد توجه مخاطب قرار مي گيرند بعضي ها مي گويند كتابهاي معمولي هم درحال از دست دادن جاذبه هاي خود هستند ، در صورتي كه با شيوه هاي متفاوت وحتي با وجود CD و بازيهاي كاميپوتري مي توان مخاطب را جذب كتاب و مطالعه كرد.
وي در پايان گفت وگو با مهر گفت: بايد نويسندگان كودك و نوجوانان از طريق رسانه هاي عمومي به مردم شناسانده شوند و نقشي كه ادبيات در رشد و پرورش كودكان و نوجوانان مي تواند ايفا كند ، مشخص و پررنگ تر گردد .
نظر شما