به گزارش خبرگزاری مهر، واژه شناسي مد واژه اي فرانسوي و به معناي اسلوب، عادت شيوه، سليقه مخصوص، روش،رسم موافق و باب روز است. به طور معمول مد به الگوهاي فتاري، گفتاري و جلوه هاي زندگي گفته مي شود كه در هر دوره باب مي شود. با اين حال آنچه از مد دريافت مي شود عبارت است از روش هاي بالنسبه زودگذر يا كنش درباره شيوه آرايش شخصي، شيوه گفتاري و بسياري از رفتارهاي ديگر.
مد و مدگرايي از مهمترين مسائل فرهنگي جامعه ماست امروزه افراد و گروه ها با ظاهر و تيپ هاي عجيب و نامناسب يا آرايش و پوشش نامتعارف در جامعه نمايان مي شوند از آن جايي كه اين مدها با عرف، فرهنگ و شيوه زندگي ما ايراني ها هماهنگي و سازگاري ندارد. انتقادهاي بسياري را متوجه رفتار و ظاهر نوجوانان و جوانان دختر و پسري كه خود را شبيه جوانان منحرف و گروه هاي ضد فرهنگ ملي در مي آورند، مي سازد.
منتقدان بر اين باورند كه مدگرايي تقليدي ناآگاهانه از الگوي غربي و بيگانه به تدريج نسل نوجوان و جوان را در معرض خطر بحران معنوي قرار خواهد داد كه در صورت ادامه يافتن كنترل شدني نيست. از ديگر سو موافقان مد معتقدند زندگي بدون مد بي روح است به باور آنها مد، به تنوع طلبي و سرگرمي نسل جوان پاسخ مي دهد و تا هنگامي كه به تقليد كامل از بيگانگان نينجامد و بر اساس فرهنگ و عقايد جامعه خودي باشد نه تنها آسيب زا نخواهد بود، بلكه موجب شور و نشاط و حتي تكامل زندگي افراد جامعه خواهد شد. در اين جا رسانه مي تواند راه كارهايي را براي مقابله با مدگرايي منفي در نظر بگيرد كه به برخي از آنها مي پردازيم؛
- مقاوم سازي مخاطبان در مقابل ماهواره و رسانه هاي بيگانه؛از آنجا كه بخش عمده اي از گرايش به مد و مدگرايي افراطي و منفي در برنامه ها و تبليغات رسانه هاي بيگانه و ماهواره ها ريشه دارد، يكي از اين راهكارهاي مقابله مسئله مقاوم سازي مخاطبان در مقابل هجمه رسانه هاي بيگانه است. يعني مقاوم سازي به گونه اي عمل شود كه فرد در برابر تحميل ناصواب و تهاجم و القاي آرمان هاي خلاف و تشويق به رفتارهاي غلط ايستادگي كند و تسليم نشود.
-رساندن مخاطب به مرحله رشد؛ رسانه ملي براي اينكه مخاطبان خود را در مسير حق مقاوم كند تا تحت تاثير امور باطلي همچوم مدگرايي منفي قرار نگيرد كه رسانه هاي بيگانه به ترويج آن مي پردازند لازم است در مسير رشد آنها گام بردارد از جمله راهكارهايي كه در اين مسير فرا روي رسانه قرار دارد، به اين مورد مي توان اشاره كرد؛
اول-افزايش خردورزي؛ مسئله افزايش خردورزي در مخاطب مي تواند موجب رشد شخصيت وي گردد، زيرا همچنان كه روايات اسلامي تاكيد كرده اند، تفكر مي تواند موجب رشد انسان باشد. حضرت علي(ع) در اين باره مي فرمايد؛ فكر كردن سبب رشد مي شود.
دوم- ايمان افزايي؛ بر اين اساس اين عامل،رسانه بايد ايمان افزايي در مخاطب را جزو و ظايف خود بداند و در آن مسير عمل كند.
- خود شكوفايي كردن مخاطب؛ آبراهام مازلو پس از آنكه نياز به خود شكوفايي را از جمله نيازهاي انسان بر مي شمارد، افراد خود شكوفا را كساني مي داند كه از نظر فرهنگ پذيري مقاومت مي كنند. به نظر وي افرادي كه در سطح نيازهاي عالي زندگي مي كنند به صفات خود شكوفايي نزديك ترند. بر اين اساس مي توان نتيجه گرفت كه رسانه مي تواند با ارتقاي مخاطبان خود به سطح نيازهاي عالي، زمينه خود شكوفايي و در نتيجه، مقاوم شدنشان را فراهم آورد، اين در حالي است كه امروزه مي بينيم غالب رسانه ها به سمت نيازهاي پايين مخاطب خود همچون نياز جنسي يا ديگر نيازهاي مادي روي آورد و پاسخ گويي به اين موارد را در صدر توجه خود داده اند.
-آشنا كردن مخاطبان با شگردهاي رسانه بيگانه؛ آگاهي و احاطه علمي، ظرفيت و صبر انسان را بالا مي برد و سبب مي شود تا انسان به نوعي مقاومت در برابر دعوت هاي ناروا دست زند. يكي از عناصري كه آگاهي به آن مي تواند بر مقاومت انسان بيفزايد، عنصر شگردها و روش هاي دشمنان در منحرف كردن از ارزش هاست، آگاهي از اين شگردها توان خنثي سازي آنها را در انسان ايجاد مي كند.
-توجه به نيازهاي طبيعي مخاطب؛ اگر رسانه هاي خودي به نيازهاي طبيعي مخاطبان خود مانند نيازبه اطلاعات يا نياز به ارايه مدل هاي جديد كه با توجه به نياز تنوع جويي در انسان و جود دارد پاسخ ندهند مخاطبان به سمت رسانه هاي بيگانه و بهره گيري از آنها در راستاي پاسخ به نيازهاي طبيعي شان روي خواهند آورد. پس مي توان نتيجه گرفت كه رسانه ملي مي تواند با توجه به نيازهاي طبيعي مخاطبان خود و فراهم كردن آنها،تا حدودي از گرايش مخاطبانش به سمت رسانه بيگانه جلوگيري كند.
-ترويج عضويت در گروههاي مذهبي و ارزشي؛ اگر افراد در گروه هايي عضو باشند كه با انحراف ها و امور ضد ارزش مخالف هستند، بر فرض اينكه به سراغ رسانه هاي بيگانه هم بروند آنچنان تحت تاثير قرار نمي گيرند. اگر هم تحت تاثير قرار بگيرند اين تاثير درازمدت نخواهد بود و در روايات اسلامي درباره فوايد رفتن به مسجد تاكيد شده است.
در نتيجه مي توان گفت كه آموزش والدين براي بالابردن سواد رسانه اي بر اساس مدل شرطي اثر گذاري، والدين مي توانند از طريق تمايز واقعيت از خيال،بر جسته كردن انگيزش شخصيت ها، فراهم كردن زمينه اي براي مضامين نا آشنا، تبيين اعمال متعارض، تاكيد بر جنبه هاي مثبت برنامه نقد و ارزيابي اعمال و شخصيت هاي ضد اجتماعي از اثر گذاري منفي بر خي برنامه بر كودكان و فرزندانشان جلوگيري كنند.بنابراين،آموزش دادن والدين براي بالا بردن سطح سواد رسانه اي آنها بر مقاوم سازي قشر بزرگ و با اهميتي از جامعه تاثير دارد و مانع بزرگي در مقام رواج مدگرايي هاي نامناسب رسانه هاست.
نظر شما