پیام‌نما

لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ * * * هرگز به [حقیقتِ] نیکی [به طور کامل] نمی‌رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید؛ و آنچه از هر چیزی انفاق می‌کنید [خوب یا بد، کم یا زیاد، به اخلاص یا ریا] یقیناً خدا به آن داناست. * * * لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّی تُنفِقُواْ / آنچه داری دوست یعنی ده بر او

۱۵ مرداد ۱۳۸۴، ۹:۵۷

انتقال آموزه هاي ديني به كودكان و رسالت كتاب و ادبيات ( 16 )

شهرام اقبال زاده : ادبيات ديني تا امروز ، بيشتربيانيه و تبليغات بوده تا ادبيات ! / جاي كتابداران حرفه اي در مدارس ما خالي است

شهرام اقبال زاده : ادبيات ديني تا امروز ، بيشتربيانيه و تبليغات بوده تا ادبيات ! / جاي كتابداران حرفه اي در مدارس ما خالي است

خبرگزاري مهر - گروه فرهنگ و ادب : شهرام اقبال زاده - نويسنده و پژوهشگر ادبيات كودكان و نوجوانان ، گفت : هر كتاب و نوشته اي در برگيرنده موضوع و انديشه اي است و ادبيات ، خواه ناخواه خالي از اين درونمايه ها نيست ، هر نوشته انتقال دهنده مستقيم و غير مستقيم آموزهايي است كه اگر خالق اين آموزه ها بينش ديني داشته باشد ، اثر او ديني است .

اين نويسنده و پژوهشگر ادبيات كودك و نوجوان درگفت وگو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر،  با بيان اين مطلب افزود :  هر آفريده ادبي بنا بر بينش نويسنده ، آموزه هايي را به صورت عاطفي و غير مستقيم منتقل مي كند ،  بنابراين ادبيات ذاتا منتقل كننده يك سري مفاهيم و درونمايه هاست ، اين رسالت ذاتي است ، يعني بدين صورت نيست كه كسي تصميم بگيرد راجع به دين و آموزش آن به كودكان بنويسد ، در آن صورت اگر فقط نگاه آموزشي باشد پس ادبيات  نخواهد بود و يك رساله تبليغي است.

شهرام اقبال زاده در ادامه خاطرنشان ساخت:  اگر به ادبيات تنها به عنوان يك ابزار نگاه شود ، نه به عنوان يك ويژگي خلاقه زيبا شناختي ، گاهي به ضد خودش تبديل مي شود، مثلا از رسانه هاي عمومي همه روزه مسائل ديني به صورت غيرخلاق ، غيرعاطفي و به صورت دستوري و آمرانه تبليغ مي شود و اين مسئله خود يك ضد تبليغ شده و كودكان و نوجوانان در مقابل بمباران يك سري مفاهيم و آموزه هاي ديني هستند و اجازه كار ديگري مانند  بازي - شيطنت و ... را نمي توانند داشته باشند.

اين نويسنده و پژوهشگر ادبيات كودكان و نوجوانان اضافه كرد :  ويژگي كودكان و نوجوانان اين طور است كه نمي خواهند هيچ قالب و چارچوبي را بپذيرند مگر اينكه داوطلبانه باشد ، يعني اين كه اگر كسي مخاطب امروز را با دغدغه و نيازش نشناسد  و بخواهد به صورت مستقيم و دستوري آموزش مسائل ديني را انتقال دهد ، مسلما به ضد خود بدل خواهد شد ،  بنابراين بايد به عوامل بسيار مهمي مانند :  شناخت مخاطب  ، شناخت نيازهاي دروني ، و برداشت خلاق از مفاهيم معنوي و عاطفي توجه داشت نه اين كه يك سري ازتكاليف و مناسك را دائما ياد آوري كنيم . 



شهرام اقبال زاده : اگر از پيامبران و امامان مي نويسم براي آن بزرگواران نيست بلكه براي بشر امروز است ،  بنابراين بهتر است با زبان و ذهن امروزي نوشته شود .

شهرام اقبال زاده خاطرنشان ساخت :  به نظر من عمده  ادبياتي كه درادبيات كودك آفريده شده ،  بيشتر بيانيه هاي ديني  و تبليغات ديني است تا ادبيات ديني به مفهوم خلاقه آن .  يعني هنوز به صورت يك ژانر خلاقه ادبي ، ادبيات ديني را در ادبيات كودكي ايران نداريم ، در صورتي كه در غرب ، چنين حركتي شكل گرفته و آثار آنها از ويژگي  خلاقه و زيبا شناختي برخوردار است به عنوان مثال كتاب " دعاهاي زميني پدر بزرگ  " كه حسين ابراهيمي الوند آن را ترجمه كرده ،  يكي از آثاري است كه در آن ، كودكان و نوجوانان با خدا آشنا مي شوند ،  اما مستقيما صحبتي از اين موضوع در كتاب مطرح نشده است ، بلكه شخصيت  داستان كه همان پدر بزرگ است از روي نشانه هاي طبيعت خدا را به نوه اش مي شناساند و يا كتاب "  كوه مرا صدا زد " نوشته محمد رضا بايرامي - كه دو جايزه بين المللي برده است ،  ازخدا و پيامبرو ائمه نام برده نشده ،  ولي آن را يك كتاب داستان ديني - اسلامي ارزيابي كرده اند زيرا نويسنده به صورت مستمر نگاه عاطفي -  معنوي و ارتقا دهنده را در داستان گنجانده بدون اينكه بخواهد تبليغ مستقيم در اين خصوص كرده باشد.

وي افزود: اگر از پيامبران و امامان مي نويسم براي آن بزرگواران نيست بلكه براي بشر امروز است ،  بنابراين بهتر است با زبان و ذهن امروزي نوشته شود ،  مشكل در اينجاست كه نگاه ،  نگاه شعاري و تبليغي است ، آن قدر بايد نياز و احساسات دروني باشد كه خود شخص احساس تكليف و نياز كند ، مثلا نماز را براي ترس از پدر و مادر نخواند بلكه به عشق خداوند نماز بخواند.

شهرام اقبال زاده در ادامه گفت :  بايد به كودكان و نوجوانان احترام گذاشته شود به عنوان يك انسان برابر اما متفاوت و در عرصه سياست گذاري هاي كلان و در رسانه هاي فراگير نيز مانند صدا و سيما و آموزش و پرورش از آنها استفاده شود نه اينكه آنها را مومي فرض كنيم كه در دست ماست و به هر شكي در خواهد آمد و همچنين نبايد به صورت تكليفي و عامرانه كودك را به كتابخواني تكليف كنيم بلكه ساعاتي را براي خواند كتاب اختصاص دهيم تا كودك در آن ساعات قصه بخواند و يا حتي قصه بگويد.

وي اضافه كرد: بايد وضعيت  معيشتي و فرهنگي به طوري  طراحي شود كه اولا خانواده ها قدرت خريد كتاب را داشته باشد و جز نيازهاي دروني هر خانواده باشد. ثانيا كتابخانه هاي عمومي از نظر كمي و كيفي گسترش پيدا كند، كتابخانه هاي امروز بايد كتابهاي روز آمد اعم از تاليف و ترجمه كه نياز مخاطب را پاسخ دهد آكنده باشد و كتابدارهاي حرفه اي كه كتاب را بشناسند در اين كتابخانه ها به فعاليت بپردازند حتي جاي اين كتابداران حرفه اي در مدارس نيز خالي است و يا با تعداد انگشت شماري در اين حرفه مواجه هستيم . به نظر من اگر اين موارد به صورت هماهنگ گسترش پيدا كند مي توان به گسترش كتابخواني اميدوار بود.

اين نويسنده و پژوهشگر ادبيات كودك و نوجوان در پايان گفت وگو با مهر ياد آور شد:  امروزه كتابهاي ترجمه فروش بيشتري نسبت به كتابهاي تاليف دارند، زيرا اكثر نويسنده هاي امروز ما بينش امروزي ندارند وآثار آنان از نظر زيبا شناختي و درونمايه مطابق سليقه و نياز مخاطب كودك و نوجوان امروز نيست ، ما بايد ژانرهاي مختلف اعم از داستانهاي رئاليستي ، علمي و تخيلي نياز كودك و نوجوان را بشناسيم و اگر ما اين نيازها را عرضه نكنيم درنتيجه تاليف ما ضعيف است و مخاطب بيشتر به سوي كتابهاي ترجمه روي مي آورد.

کد خبر 214729

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha