به گزارش خبرنگار مهر، تشکیل پلیس نوین در ایران به حدود 100 سال پیش برمیگردد؛ زمانی که ناصرالدین شاه با مشاهده پلیس نوین اروپا و استخدام یک مستشار بلژیکی به نام کنت دوبینو، نخستین نظام پلیسی جدید ایران را پایه گذاری کرد. پلیس ایران در زمان شاه به دو قسمت ژاندارمری و پلیس شهری تقسیم میشد.
پس از قبول قطع نامه 598 در سال 1367، مسئله ادغام نیروهای انتظامی شامل شهربانی، ژاندارمری، کمیتههای انقلاب و پلیس قضایی، از سوی وزارت کشور و نمایندگان مجلس مطرح و به طور جدی دنبال شد.
هدف آنها برقراری هرچه بهتر امنیت در داخل کشور و مرزهای جمهوری اسلامی، جلوگیری از صرف هزینههای اضافی و هم چنین تداخل وظایف، مسئولیتها و مأموریتهای مشابه بود. سرانجام پس از بحث و بررسیهای فراوان، قانون ادغام نیروهای انتظامی شامل 11 ماده و 10 تبصره، در 27 تیرماه سال 1369 از تصویب مجلس گذشت و به تصویب شورای نگهبان رسید.
پس از گذشت شش ماه از تصویب این قانون، نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران در 12 فروردین سال 1370 با تأیید مقام معظم رهبری تشکیل شد.
حجتالاسلام حسن غفاریفر که جامعه شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) است، اعتقاد دارد این ادغام یکی از عوامل تزلزل در عملکرد نیروی انتظامی تا سالها بود.
وی در پاسخ به این سئوال مهر که نیروی انتظامی چقدر در انجام مأموریتهای خود موفق بوده است، گفت: من معتقدم ضعفهایی که در عملکرد نیروی انتظامی دیده میشود، ذاتی نیست؛ عرضی است. پدیدههای مختلف در این زمینه تأثیرگذار بودهاند برای داوری در مورد عملکرد این نیرو باید نگاهی به گذشته داشته باشیم.
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) با بیان اینکه شاید دوران ادغام نیروهای قضایی و انتظامی در دهه 70 به ذهن نسل جوان امروز نزدیک نباشد، گفت: این ادغام که برای انسجام بیشتر در تأمین امنیت مردم صورت گرفت اما زمان زیاد لازم بود تا شوک حاصل از این ادغام برطرف شود و هر بخش از این مجموعه بزرگ خود را در جامعه پیدا کند. البته این وحدت مدیریت انتظامی نیاز بود اما شکل گرفتن این ساختارها به هر حال زمانبر محسوب میشد. همین موضوع از مجموعه نیروی انتظامی بسیار انرژی گرفت.
نقش برخی گروههای سیاسی و جریانهای ضد انقلاب و تعارض با اصول اعتمادزایی میان مردم و پلیس
وی افزود: موضوع دیگر به حرکتهای جریان اصلاحات مربوط میشود. کشور ما از آنجا که یک کشور انقلابی و پویا است و گروههای مختلف در آن رشد میکنند، همواره دستخوش تحولات اجتماعی و سیاسی بوده است. این مردمی که در عرصههای مختلف علمی در حال پیشرفت هستند، در مقولات اجتماعی و سیاسی نیز مطالبات فراوان خواهند داشت. همین واقعیتها اصلاحات را به وجود آورد اما برخی عناصر در این جریان حوادثی ایجاد کردند که برای نیروی انتظامی گران تمام شد.
حجت الاسلام غفاریفر ادامه داد: بد اخلاقیهای برخی گروههای سیاسی و جریانهای ضد انقلاب که برخی از آنها از خارج نیز هدایت میشدند، شرایطی برای نیروی انتظامی ایجاد کردند که حرکتهای شکل گرفت که با اصول اعتمادزایی میان مردم و پلیس در تعارض بود. این دو مسئله مقداری عزت و اقتدار پلیس را تحت تأثیر قرار داد اما نیروی انتظامی توانست خود را بازسازی کند و امروز به لطف خدا اقتدار این نیرو در وضع خوبی قرار دارد هر چند کافی نیست.
وی در خصوص اقداماتی که نیروی انتظامی میتواند انجام دهد تا به رسیدن به نقطه مطلوب کمک کند، اظهار داشت: رسیدن به این نقطه مطلوب اصلاً کار راحتی نیست. ما یک ملت 75 میلیونی هستیم با جمعیت تحصیلکرده. وقتی سطح آگاهیهای اجتماعی بالا میرود، مطالبات مردم نیز افزایش پیدا میکند و جلب رضایت آنان سختتر میشود. از طرفی ما دشمنان خارجی را داریم که در مسیر ضربه زدن به نیروی انتظامی از هیچ تبلیغات مسمومی دریغ نمیکنند.
این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: با این حال برای تکمیل این عزت و اقتدار کنونی باید تلاش دوچندان کرد. همانطور که ما روزی توان ساختن کوچکترین ابزار تکنولوژی را نداشتیم اما امروز ماهواره به فضا میفرستیم، نیروی انتظامی نیز باید تلاش کند در تمام بخشها کارآمد، عزتمند و بهروز باشد.
کار نیروی انتظامی فعالیت فرهنگی نیست
وی با بیان اینکه من از جمله کسانی هستم که به فرهنگسازی نیروی انتظامی هیچ اعتقادی ندارم، افزود: کسانی که میگویند نیروی انتظامی باید کار فرهنگی کند دچار اشتباه بزرگی شدهاند. کار نیروی انتظامی چیز دیگری است. نهادهایی مانند آموزش و پرورش، صدا و سیما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و رسانهها و مؤسسات فرهنگی که بودجههای کلان فرهنگی دارند باید به فکر فرهنگسازی باشند. تنبلی این نهادها نباید به حساب نیروی انتظامی گذاشته شود.
حجت الاسلام غفاریفر ادامه داد: در هیچ جای دنیا وظیفه اصلی پلیس کار فرهنگی نیست. در جامعه شناسی هم نهادهایی برای نظارت رسمی و نظارت غیر رسمی وجود دارند. آن نهادی که مسئولیت نظارت رسمی را به عهده دارد باید با ناهنجاریها و جرائم برخورد کند. اما در این زمینه یک نکته وجود دارد. این برخورد باید مدبرانه و محترمانه باشد. یعنی پلیس باید با مردم متناسب با یک ملت فرهیخته و با عزت برخورد کند. این برخورد فرهنگی لازم است اما آن فرهنگسازی نه.
وی با اشاره به اینکه پلیس مانند یک جراح عمل میکند که برای نجات فرد از بیماری به ناچار باید دست به تیغ ببرد، گفت: اما در این میان برخورد مأموران بسیار مهم است. این مهربانی با اقتدار پلیس به هیچ وجه منافات ندارد. فرهنگ لغات مأموران نیروی انتظامی بسیار مهم است. باید طوری با متخلف برخورد کنند انگار که یک پزشک محترم با یک بیمار محترم روبهرو شده اما برای اصلاح سلامت جسمی نیاز است که یک جراحی و برخورد صورت بگیرد.
خواندن صفحه حوادث روزنامهها تمایل جامعه به جرم و جنایت را افزایش میدهد
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) در رابطه با آمارهایی که نیروی انتظامی از آسیبهای اجتماعی ارائه میدهد، گفت: آمار یک شمشیر دو لبه است. در فرهنگ اسلامی نیز اشاعه فحشا حرام است. بر اساس تحقیقاتی که من داشتهام خواندن صفحه حوادث روزنامهها تمایل جامعه به جرم و جنایت را افزایش میدهد اما در این میان نکتهای هم وجود دارد. کسانی که میخواهند فرهنگسازی کنند باید نقاط ضعف جامعه را بدانند. از طرفی نظارت بر مجموعههایی مانند نیروی انتظامی الزامی است. باید تمام کسانی که در این عرصه قدرت تصمیمگیری دارند با استفاده از خرد جمعی در این زمینه به تصمیم درستی برسند. از آنجا که در سالهای اخیر در کشور یک نوع امتناع از ارائه آمار وجود داشته اگر بخواهیم یک باره آمار را به جامعه سرازیر کنیم میشود دستاویز بزرگنمایی و کسب درآمد برخی رسانهها.
وی با تأکید بر اینکه باید شرایطی ایجاد شود که عدهای از فرهیختگان به آمار دسترسی داشته باشند، نهادهای نظارتی هم بتوانند نقش خود را ایفا کنند، گفت: در سطح عمومی هم آمار با احتیاط و آنجا که نیاز هست به مردم داده شود. این موضوع فقط در کشور ما نیست. در بسیاری کشورها آمار واقعی بعد از چند دهه در اختیار مردم قرار میگیرد. حتی در برخی موارد آمار را به صورت غیر واقعی ارائه میدهند تا فحشا را عادی نشان دهند. در حالی که بدنه مردم چندان به فساد و فحشا گرفتار نیستند آمارهای عجیبی در این زمینه از سوی برخی رسانههای غربی اعلام میشود.
حجت الاسلام غفاریفر اظهار داشت: این نکته از آنجا سرچشمه میگیرد که کسب درآمد بسیاری از بنگاههای اقتصادی در غرب به ترویج فساد وابسته است اما در کشور اسلامی ما نباید این مسایل اتفاق بیفتند و با آمار باید محتاطانه برخورد کرد.
نظر شما